بستن

فینال ناتمام، والیبال بی‌جام

گریشنا: حضور تیم والیبال راه و شهرسازی گراش در مسابقات جام رمضان و بخصوص بازی پایانی این تیم در فینال مسابقات با تنش همراه بود. مهندس سلمان مهرابی، رییس اداره و سرپرست این تیم، در این مطلب آن‌چه بر این تیم رفته را برای گریشنا بازگو کرده است.

سلمان مهرابی:

بخش اول:

با شروع ماه پربرکت رمضان، تب و تاب مسابقات «جام رمضان» هم بالا می‌گیرد. از این میان والیبال با توجه به موفقیت‌های اخیر والیبالیست‌های کشورمان محبوبیتی بیش از پیش برای خود دست و پا کرده است. امسال همانند چند سال اخیر مسابقات والیبال جام رمضان در گراش برگزار نشد. به جهت حمایت از ورزش شهرستان نسبت به تشکیل تیم والیبال راه و شهرسازی از حدود ۶ ماه پیش اقدام کردیم. البته اساس این تیم و عمده بازیکنان آن از سال ها قبل در کنار هم فعالیت ورزشی داشتند. با مذاکراتی که صورت گرفت مقرر شد تیم راه و شهرسازی در مسابقات جام رمضان لار شرکت کند و پس از اعلام اسامی تیم‌های شرکت کننده از جانب هیأت والیبال لار مشخص شد هیچ تیم دیگری از گراش در این مسابقات شرکت نکرده است. یعنی تیم راه و شهرسازی تنها نماینده شهرستان گراش بود. وقتی پای نمایندگی شهرستان در میان باشد قضیه فرق می کند. می بایست حضوری مقتدرانه داشت. تعدادی از بازیکنان مستعد سطح شهر به تیم دعوت شدند. چند نفرشان لبیک گفتند و به تیم اضافه شدند. همه چیز مهیای حضوری هدفمند برای کسب موفقیت بود.

بخش دوم:

نتیجه قرعه‌کشی! اعلام شد. نماینده ای از تیم گراش در مراسم قرعه کشی حضور نداشت. پرسیدیم، از تیم‌های دیگر نیز نماینده‌ای دعوت نشده بود. از قرار معلوم مراسمی وجود نداشته و بهتر است بگوییم قرعه‌ای در میان نبوده. ۱۰ تیم در این جام شرکت کرده بودند. گراش، لار، اوز، جویم، منصورآباد و مهاجران هر کدام یک یا دو نماینده داشتند. به دو گروه پنج تیمی تقسیم و تیم‌های اول تا سوم سال قبل در گروه گراش قرار داده شده بودند. مشخص شد کار سخت‌تر از آن چیزی است که انتظارش را داشتیم. فرصت کمی برای بازی های تمرینی و تدارکاتی داشتیم. چند بازیکن جدید به تیم اضافه شده و لازم بود به هماهنگی برسند. پس از بررسی، سرمربی تیم ترکیب را مشخص و چون متأسفانه بازی‌ها به صورت چرخشی انجام نمی شد احتمال متضرر شدن تیم ما زیاد بود. به علت اینکه بازیکنان تیم تمام بازی های خود را به صورت چرخشی انجام داده بودند سیستم ثابت کمی کار را مشکل می کرد و این در حالی بود که قصد تمام تیم‌های دیگر شرکت‌کننده بر ثابت بازی کردن بود.

بالاخره بازی‌ها شروع شد. در فضای مجازی جسته و گریخته اطلاع رسانی انجام شد که شاید کسی دوست داشته باشد بازی های تیم گراش را از نزدیک ببیند و حامی تیم باشد. کمتر کسی می آمد، شاید راه دور بود.

در بازی اول بچه ها کمی ناهماهنگ بودند اما خوب بازی می کردند. چشم‌نواز بود. جای تعجب داشت که تا قبل از آن شب بازیکنان جدید حتی یک بازی تدارکاتی هم در کنار تیم نبودند، اما خیلی زود با هم هماهنگ شدند.

جوانان گراشی حریفان خود را یکی پس از دیگری مغلوب کردند. هیچ یک از چهار تیم در مقابل گراش حرفی برای گفتن نداشتند. ۴ برد متوالی حاصل بازی های مرحله گروهی برای تیم راه و شهرسازی بود. در این مرحله ناملایماتی به تیم اعمال شد، اما سرمربی تیم را جمع کرد. مجموعه تیم مقید به اصول اخلاقی و جوان‌مردی بودند. می‌دانستند نباید در مسائلی که  تدارک دیده شده بود غرق شوند.

هجمه‌های قبل از بازی نیمه نهایی بر دوش بازیکنان جوان‌تر سنگینی می کرد. عمده هجمه‌ها نه از تیم رقیب یا میزبان، بلکه از جایی بود که باورش برای من سخت بود. در بخش پایانی به آن می پردازیم.

جویم تیم خوبی بود. به عنوان تیم دوم از گروه الف صعود کرده بود. اما مقهور بازی تماشایی جوانان گراشی که حالا کاملاً به هماهنگی رسیده بودند شد. نتیجه بازی سه به صفر شد آن هم با اختلاف امتیازاتی بالا.

برد بی‌دردسری بود. حالا گراش یک پای فینال بود. رقیب تیم سایپا یدک لار. تیمی که غالب بازیکنان آن در هیأت برگزاری و هیأت داوری هم حضور داشتند. اما به حق خوب بازی می‌کردند. برای فینال برنامه‌ای ویژه داشتیم. تبلیغات منظم و گسترده‌تری صورت گرفت. وسیله ایاب و ذهاب هم برای حضور تماشاگران گراشی در سالن تربیت بدنی لار تدارک دیده شد. استقبال گراشی های ورزش دوست در این مسابقه عالی بود. حال و هوای سالن را دگرگون کرده بودند.

تماشاگران لاری هم خیلی زیاد بودند با انواع سازهای کوبه‌ای و … . قبل از شروع و حین بازی هم شعارهایی سر می دادند که در خودجوشی آن تردید بود. اما لیدرها و تماشاگران خودمان را توجیه کرده بودیم که فقط تیم گراش را تشویق کنید و دیگر هیچ.

علی‌رغم صحبت‌های سرمربی، از ظاهر برخی بازیکنان تیم، مظاهر استرس هویدا بود. بازی شروع شد. شدت تشویق تماشاگران به گونه ای بود که دیگر صدا به صدا نمی رسید.

تا بازیکنان تیم‌مان به خود آمدند، ست اول را واگذار کرده بودند. البته با جو ایجاد شده دور از انتظار نبود. اصلی‌ترین دلیل این اتفاق را در بخش پایانی شرح می‌دهیم. ست دوم پایاپای شروع و ادامه یافت. نماینده گراش در طول این ست عموماً با یک یا دو امتیاز بیشتر جلو بود. امتیاز گراش به ۱۸ رسید در حالی که لار ۱۷ بود. ۴ اشتباه محض داوری نتیجه بازی را بر خلاف جریان‌اش کاملاً تغییر داد. فشار زیادی روی بازیکنان ولی بازی‌شان برتر بود، اما با قضاوت عجیب داور نتیجه ست دوم را هم از کف دادند.

سرمربی در زمان بین دو ست ضمن یادآوری برخی نکات فنی، سعی در افزایش روحیه بازیکنان داشت. نتیجه داد. ست سوم با اختلاف زیاد به نفع تیم گراش پایان یافت. حالا دیگر تیم از لحاظ روانی آماده تر برای کسب پیروزی بود. ست چهارم هم گراش بر لار برتری داشت تا اینکه انگار قصد بر تکرار جریان ست دوم بود. در همان امتیاز مجدداً داور ۵ خطای پی در پی را از بازیکنان گراش گرفت. خطاهایی که بازیکنان لار را هم به خنده واداشته بود. جالب بود که چند بار بازیکنان حریف توپ را برای شروع مجدد به تیم گراش می‌سپردند، اما داور با وقفه توپ را از آن تیم لار اعلام می کرد. چند امتیازی تا پایان ست چهارم باقی بود.

به نظر می‌رسید نتیجه بازی نه در زمین بلکه توسط داور و … از قبل تعیین شده بود. بازیکنان هاج و واج از تصمیمات داور به هم دیگر می نگریستند. سرمربی ادامه بازی را به صلاح ندانست. ست چهارم ناتمام ماند و بازیکنان هم حاضر به ادامه بازی نشدند. هیأت برگزاری هم درمانده شده بود. جایی برای دفاع از قضاوت داور نبود. برخی از تماشاگران رقیب بر شدت استفاده از الفاظ ناپسند و… افزودند. تعدادی سنگ هم نثار سر و صورت تماشاگران گراشی کردند. مثل اینکه از قبل تدارک دیده بودند. هنگام خروج تماشاگران گراشی هم تعداد زیادی از تماشاگران میزبان با هجوم به طرف آن ها قصد ضرب و شتم داشتند که با پادرمیانی برخی بزرگ‌ترها جلوشان تا حدی گرفته شد. به هر زحمتی بود تماشاگران به سلامت از سالن به بیرون هدایت شدند. توهین‌ها ادامه داشت. در این میان غالب تیم‌ها حتی آنهایی که در بازی‌های برابر گراش مغلوب شده بودند اعلام حمایت می کردند. اما ما فقط برای بازی جوانمردانه آمده بودیم. تیم منصور آباد هم که به مقام سوم رسیده بود سالن را ترک کرد. بازی رده‌بندی به دلیل عدم حضور تیم جویم به نشانه اعتراض به برخی مسائل برگزار نشد. مراسم اختتامیه هم برگزار نگردید. چون در حقیقت تکلیف تیم قهرمان و نایب قهرمان مشخص نشده و فینال این جام برای همیشه ناتمام ماند.

بخش سوم:

کمی به عقب برمی‌گردیم. گراش در مسابقات والیبال جام رمضان لار تنها یک نماینده داشت. هدف قهرمانی بود. از چند بازیکن که سابقاً در تیم های دیگر بازی می کردند دعوت شد، برخی آمدند. همه شان از بازیکنان خوب و بااستعداد و اخلاقی بودند. چون از برخی دعوت نشد خیلی ناراحت شده بودند. محدودیت در ارسال اسامی وجود داشت و امکان دعوت همه وجود نداشت. این مسأله بدین جا ختم نشد. در محافل عمومی و خصوصی صحبت هایی کردند. آرزوی‌شان باخت این تیم به بدترین شکل ممکن بود. همه بازیکنان تیم را …… خوانده بودند. اما تمام تلاش‌ها صورت گرفت تا بازیکنان روحیه خود را از دست ندهند. نباید تیم متشنج می‌شد. ما از این مثلاً پیشکسوت‌ها انتظار همکاری داشتیم. اما برخوردها به گونه ای دیگر بود. کار خوب بچه ها در مرحله گروهی باعث افزایش شدت ناراحتی این آقایان شد. آنها پیش بینی کرده بودند تیم با نتایج ضعیف از دور رقابت ها حذف می شود. هویت این افراد هم مشخص بود. قبل از بازی نیمه نهایی با بازیکنان دعوت شده تماس گرفته بودند و آنها را بی‌نهایت تهدید کرده بودند. الفاظی به این جوان ها نسبت داده بودند که آدم از گفتن آنها شرم دارد. ذکر می‌کنم اینهایی که همه هم و غمشان تخریب نماینده گراش بود، از مجموعه (و البته نه مسئولین) والیبال شهرستان خودمان بودند.

بازیکنان را به عدم حضور در بازی نیمه نهایی تشویق (بهتر است بگوییم مجبور) می کردند. تمرکز تیم را نشانه گرفته بودند. بازی نیمه نهایی بدون تغییر در ترکیب انجام شد اما ساماندهی تمرکز بازیکنان کار ساده ای نبود و البته تلاش زیادی برای نگهداشتن همه بازیکنان صورت گرفت.

اما این آقایان زهر خودشان را قبل از بازی فینال ریختند. تشویش ذهن بازیکنان، جلوگیری از حضور برخی از آنها از مواردی بود که از دست‌شان بر می‌آمد و انجام دادند و همین شد که در بازی فینال تیم با مشکلاتی مواجه شد. برای اولین بار سرمربی مجبور به تغییر اساسی ترکیب شد. برخی از بازیکنان اعتماد به نفس قبل را نداشتند و اتفاقاتی که در حین بازی رخ داد همه و همه باعث شد نماینده گراش که به اعتقاد همه به جز این آقایان قهرمان بود در بازی فینال به تلاطم افتد که عمده آن ریشه در برخورد برخی از این دوست‌نماها در گراش بود.

قصد بر نصیحت یا به محاکمه کشیدن این افراد معلوم الحال نیست. راه و شهرسازی تنها نماینده گراش در مسابقات والیبال جام رمضان لار بود. حق این جوانان تخریب شخصیت و شأن‌شان نبود. ناملایمات برون‌زا دور از انتظار نبود و تمهیدات لازم برای مقابله با آن اندیشیده شده بود. اما برخوردهای ناشایست درونی هیچ توجیهی نداشت.

دوستان من این رفتار با حمایت از ورزش شهرستان قرابتی ندارد. برای سرافرازی ورزش شهرستان از خود گذشتگی لازم است. بهتر است منیت‌ها به فراموشی سپرده شود و دست ورزش‌کاران و حامیان ورزش را به گرمی فشرد، نه آنها را با برخوردهای ناشایست از خود راند. و ما یعنی مجموعه راه و شهرسازی کارمان را در حوزه ورزش با جدیت بیشتری ادامه خواهیم داد و اعتقاد داریم این پایان کار نیست….

Volleyball Rah

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

45 نظر

  1. جناب مهندس مهرابی خود کرده را تدبیر نیست،لطفاً برای باختتان دلیل نیاورید،مشکلات داوری در هر ورزشی بوده،هست،و خواهد بود

  2. با سلام .
    باید از مهندس مهرابی بابت راه اندازی تیم وحمایت از ورزش تشکر کنیم .
    کسی که ذره ای از ورزش سر در بیاره میدونه تیمی که فقط دوسه ماه بیشتر از تشکیلش نگذشته به فینال مسابقات راه پیداکنه یه شاهکاره .
    شاید خیلیها چشم دیدن نداشته باشن اما باید دست همه این والیبالیستها و مسوولینش رو بوسید .
    مطمیینا برا لاریها و برخی گراشیها خیلی سنگین بوده که به هر طریقی میخواستن جلو موفقیت رو بگیرن .به هر حال والیبالیستهای گراش خیلی خیلی خوب و موفقیت امیز عمل کردن .من تجربه بازی در لار دارم مشکل اصلی اشتباه داوری نیست مشکل قهرمانی تیمهای خودشان به هر شکل ممکن است .

  3. گر چه بعد از دو سه ماه تشکیل تیم والیبال راه و شهرسازی در کسب مقام ورزشی توفیقی کسب نکرده ولی از جهت اغتشاش در مسابقات همیشه حرف اول زده!!!!!!!!

  4. جناب اقا مهدی،شما که تجربه بازی در لار داشتی و از نیت انها باخبر بودی که به هیچ قیمتی حاضر نیستند تیمی غیر از خودشون قهرمان بشه،میشه بگی دلیل شرکت در این مسابقات چه بود?

  5. سالن ورزشی در مسکن مهر توسط سپاه و با بودجه سپاه کلنگ زنی میشود بعد اداره تربیت بدنی با زیرکی تمام میاد خبر ان را منتشر میکند در صورتی که هیچ گونه ربطی به اداره تربیت بدنی ندارد

  6. حقا وانصافا تیم گراش بهترین تیم حاضر در مسابقات بود اونا توی گروهی اول شدن که سه تیم اول دوره قبل در اون گروه بودن -بازی فینال هم جز ست اول بقیه ستها برتری مطلق با گراش بود توی ست دوم وقتی تیم گراش جلو افتاد داور ۶ اشتباه مسلم رو به ضرر گراش گرفت.انصافا تیم گراش خویشتنداری کرد ست چهارم هم تا گراش جلو افتاد دوباره داور ۵اشتباه پشت سر هم به ضرر گراش گرفت حقا جاییی برای سکوت نمانده بود اگر اشتباه داوری مطرح باشه اگه ۵تا به ضرر باشه باید یکی هم اشتباها به نفع بگیره اما مساله چیز دیگری بود دقیقا همان بلایی که بر سر ما در بازی نیمه نهایی اوردن بر سر گراش بدر فینال اوردن .
    {{{یه خواهش از والیبالیستای گراش .انشاا.. سال دیگه مسابقات تو گراش بر گزار کنید ما هم شرکت میکنیم .

  7. دست مریزاد جناب مهرابی خسته نباشید،گراش وگراشی تا بوده همین بوده،نگران نباش ازبچه های منصورابادوجویوم هم تشکرمیکنم

  8. جناب مهرابی،اونجور ادما گراشی نیستن گراشی نما هستن ،ننگ به این غیرتشون که تو عرصه ورزش هم سنگ اندازی میکنن

  9. دست مهندس مهرابی عزیز و تمامی دست اندرکاران ورزش شهرستان درد نکنه.

    من تعجبم از اون افرادی هست که بازی را ندیده اند و بی دلیل از تیم مقابل حمایت میکنند و سعی در توجیه اشتباهات داوری دارند. بهترین دلیل برای اثبات مغرضانه بودن اینگونه قضاوت ها، همین است که ندیده قضاوت میکنند.

    1. حتی تماشاچیان تیم مقابل (که ممکن بود به دلیل شور و هیجان بازی مغرضانه قضاوت کنند) و داور دوم و … معتقد بودند داور به ناحق سوت زده، اما عده ای از همشهریان که بازی را ندیده اند قضاوت متفاوتی دارند!!!

      والله اعلم…

  10. اقای والیبالی!
    وقتی تیم راه و شهرسازی بعد از یک هفته که تشکیل شده بود تیم پر مدعای شما رو در جام شهیدان جعفری و بهمنی برد و شما سالن رو ترک کردین اونم با بیان کلمات زشت و زننده اغتشاش نبود….
    الان دقیقا کجای حرکت تیم راه و شهرسازی اغتشاشه؟

  11. حق تیم گراش قهرمانی بود.شخصا با سرپرست تیم گراش صحبت کردم و قبل از بازی فینال به ایشان گفتم .شما قهرمانید ولی مطمئن باشی نمیگزارند این امر اتفاق بیافتید.
    ما نیز به منظور بی احترامی های مکرر مسئولین برگزار کننده و ناداوری های از پیش تعیین شده . در مسابقه رده بندی شرکت نکردیم.
    در واقع از چهار تیم برتر .تنها تیم لار بود که حاضر شد و جوایز را نیز به رسم هر ساله به خود اختصاص دادن .
    تیم گراش همت کنه سال آینده بازی برگزار کنه .ما شرکت میکنیم

  12. با عرض سلام و خسته نباشید خدمت اقایون به خاطر زحمات و تلاششون در سرافرازی نام شهرستان گراش
    تمام کسانی که به اسم گراشی نظر می دهند،لاری هستند و یا مدافع و طرفدار لار هستند و تنها هدفشان تفرقه و سنگ اندازی در میان مسئولین شهر و مردم هستند و هیچ کار دیگه ای ندارند.
    انها میخواهند این فرهنگ را ترویج دهند و در ذهن مسئولین ما این فکر را حک کنند که مردمان گراش بسیار بی انصاف و بی عدالت هستند و تمام زحمات مسئولین ما را دلسرد کنند که هر مسئولی در ذهن خودش این گونه فکر کند که “هر کاری برای مردمان گراش انجام دهیم بی فایده است و انها هیچ چیز نمیفهمند و به تمام تلاشهایمان چشمان خود را بسته اند”
    نه این گونه نیست،مردم همه چیز را میدانند و میبینند
    این گونه فتنه ها کار دشمن دیرینه ماست
    یکی از موثرترین و بهترین نقشه های فتنه،ایجاد تفرقه در میان مردم و مسئولین است
    همانطور که در فیلم مختار نامه یکی از ابزار های جنگ ایجاد تفرقه در میان سپاهیان دشمن بود تا خودشان به جان هم بیافتند
    و من الله توفیق

  13. با سلام
    آقای مهرابی شما که میگین :
    قبل از بازی نیمه نهایی با بازیکنان دعوت شده تماس گرفته بودند و آنها را بی‌نهایت تهدید کرده بودند و هویتشان مشخص! لطفا نام ببرین تا ما هم بشناسیم !
    چرا با اینگونه صحبت ها دشمن تراشی برای خود میکنید؟
    بعد که گفتین:
    ( این آقایان زهر خودشان را قبل از بازی فینال ریختند. تشویش ذهن بازیکنان، جلوگیری از حضور برخی از آنها از مواردی بود که از دست‌شان بر می‌آمد و انجام دادند)
    منظور شما از :
    جلوگیری از حضور برخی بازیکنان چه کس یا کسانی هستند؟
    لطفا جوابهایتان را شفاف بیان کنید.

  14. اقای فروزش رفتار شما هم بسیار بجه کانه ؤبه دور ازشان ورزشکاری بود هرجندازامثال شما انتضاری جز این نیست. جه ازار دهنده است وقتی غرور فرد ملیاردها برابر توانایی ودانشش باشد

    1. آقای محمد حسن
      شما بر چه اساسی اینجوری صحبت میکنید؟
      خدا رو شکر همه جامعه والیبال منو میشناسن و هم شما رو و نیازی به توضیح نیست.
      در مورد شان وزشکاری:
      اگر منظور شما حضور نداشتن من در فینال هست باید خدمتتون عرض کنم من حتی خبر نداشتم بازی فینال کی و چه ساعتی برگزار میشه!
      این طرز رفتار به دور از شان یک تیم ورزشی هست!
      و اما غرور:
      غرور بعضیها اجازه نداد حتی یک زنگ یا پیام برای بازی فینال به من بزنند!
      البته از امثال شما هم انتظاری جز اینگونه رفتارها نیست!
      حالا رفتار من در شان یک ورزشکار نبوده یا تیم راه و شهرسازی؟
      قضاوت با خودتان و مخاطبان گریشنا

  15. اقای اسحاق!
    شما بفرمایین مثلا اگر بازیکن یا بازیکنانی بدون علت موجهی در مسابقه فینال حاضر نشود میتواند چه دلیلی داشته باشد.
    من خودم از نزدیک کم و بیش در جریان کار ان تیم بودم و بازیها را پیگیری میکردمء
    اقای مهرابی خویشتنداری کردن و نامی از افراد فاعل و مفعول قضیه نبردن مطمئن باشین اگه همه چیز شفاف بیان بشه افرادی بدجور ضرر میکنن….

    1. آقای امیر علی
      دلیل من موجه و کاملا حرفه ای بوده باید خدمتتون عرض کنم:
      علت اصلی عدم حضور من در فینال دعوت نکردن تیم راه و شهرسازی از من برای بازی بوده و هیچگونه اطلاعی در مورد بازی فینال نداشته نداشته ام!
      باید خدمتتان عرض کنم قبل از همه ی بازی ها با من تماس میگرفتند و زمان و مکان مسابقه را میگفتند من هم با تمام توان برای تیم در بازیها تلاش کردم و وظیفه ام را نسبت به تیم انجام داده ام.
      ولی نمیدانم چرا از من برای بازی فینال دعوت نشد !
      وقتی که از من دعوت نشده من کجا برم؟!!!!
      ولی قضیه به اینجا ختم نشد وقتی صحبت های آقای مهرابی رو دیدم شوکه شدم!
      آقای مهرابی در صحبتشون گفتن:
      “این آقایان جلوگیری از حضور برخی از بازیکنان کردن”!!!!
      تنها بازیکنی که در فینال حضور نداشته من بودم
      من میخواهم بدانم بر چه اساسی این حرف رو زدند در حالی که برای بازی فینال خودشان به من اطلاع ندادن!
      این صحبتشون یک نوع تهمت محسوب میشود و من هم کسی نیستم که هر کی هر چی خواست به نا حق به من بگه و من ساکت بمانم و زیر حرف زور هیچ بنی بشری هم نمیرم.
      اگه صحبت های آقای مهرابی صحت دارد بیاید و ثابت کند!
      قضیه رو شفاف بیان کند اگه به ضرر من باشه اشکالی نداره.

      طلا که پاکه چه منتش به خاکه!
      یه ضرب المثل دیگه هم هست میگه:جلو ضرر رو هر وقت بگیری منفعته!
      آقای امیر علی اگه قانع نشدی منتظر کامنت بعدی شما هستم.
      باز هم قضاوت با خودتان و مخاطبان گریشنا…

  16. سلام بر ورزش دوستان و ورزشکاران عزیز همشهری!
    بنده تمام بازیهای گراشیها را به عنوان تماشاچی مشاهده کردم. بازیکنان ، حتی بازی کنان اغتشاش گر(لاری) سنوات قبل، سر در لاک بازی داشتند وحقا از ناحیه بازیکنان لار چیز بدی مشاهده نکردم. اما داور بازی فینال که مربی یکی از تیم های شکست خورده بود وهیچ بردی را نداشت، ( از حسادت شخصی و تحریک میزبان)کار را مطابق سفارشات انجام میداد. داوری آنقدر مفتضح بود که مسئول سالن هم به من گفت ، داور باید رایش را برگرداند! برادر بزرگترکاپتان تیم لار هم که در جایگاه مدعوین ویژه کنار بنده نشسته بود، به اشتباه سوگیرانه داور به نفع لار اذعان میکرد و بر این اشتباه پوزخند میزد.با تک تک بازیکنان لار بعد از وقفه در ست چهارم صحبت کردم ، همگی از رفتار داور حیران مانده بودند و….
    به هر حال، ناداوری کاملا یکسویه و مشخص بود و کاپتان تیم لار نیز بطور ضمنی پذیرفت که کار داور درست نبوده لذا در هنگامه خروج بازیکنان وتماشگران گراش، خود در مقابل هجوم لاریها ایستاد، سینه سپر کرد و مانع تعرض به گراشیها شد. افتضاح بیش از آن حد بود که پنهان بماند. حتی خودشان از این رفتار به ستوه آمده بودند! احتمالا پشت صحنه، اختلاف یکی دوتا امتیاز از گراش را پیشنهاد کرده بودند اما داور چنان خوش رقصی میکرد که خود لاریها از این بزه، به استفراغ افتاده بودند!!
    در هر حال آنچه مربوط به بازیکنان همه تیمها بود، مردانه بازی کردن بود.
    اما داور فینال بدترین کار را کرد به حدی که آقای (ط) داور شبهای قبل، رسما به بنده گفتند واقعا در انتخاب داور اشتباه کردیم وبا این کارها،آبروی ماراهم برد!
    این مشاهدات عینی بنده بود و بر صدق آن، خدا را شاهد میگیرم.
    انتظار میرود دوستان داخلی برای سال آینده، همراهی و همت بیشتری به خرج بدهند. ان شاء الله تعالی

  17. با سلام
    شما که میگید با آقایون تماس گرفته شده شاید اصلا این جوری نباشه شاید هم فقط بخاطر مشغله کاری باشه که نیومدن
    در ضمن شما به جای بهتون زدن فکر چاره باشید آقایان مهرابی شما که جزء با تجربه ها هستید چرا نمیایید با پیشکسوتان والیبال گراش جلسه ای بزارید که مشکل والیبال گراش برطرف بشه تا کی چند دستگی و اختلاف تو والیبال

  18. اسحاق خان پیرو نظر شما امروز رفتم راه و شهرسازی. اقای مهرابی ضمن تشکر از بازی و زحمت شما گفتن که اتفاقا ما مشتاق بودیم که شما در بازی فینال باشین و هم چنین گفتن که شما بازی نیمه نهایی رو هم تصمیم داشتین نیایین ولی گفتن بخاطر زحمتهایی که شما کشیدین شخصا اومدن مغازه تون و به اتفاق هم رفتین واسه مسابقه و حتی گفتن خیلی اصرار کردن که واسه بازی فینال هم باشین و تو ماشین گفتین به هیچ وجه بازی فینال دیگه نمیام و حتی با اصرار حاضر نشدین بیایین

  19. ضمنا اسحاق شما اسمتون واسه تیم رد شده و تا نیمه نهایی بودین و مطمئنا بعد بازی نیمه نهایی زمان فینال رو یاد اوری کردن اون موقع شما میگن از من واسه بازی فینال دعوت نشده!
    خداییش این مطالب از زیان شما که به گفته خودتان حرفه ای هستین بعیده.
    تازه فکر نکنم تیمی مثل راه و شهرسازی از لحاظ برنامه و زمان و حمایت منظم باشه،
    مطمئنا از کسانی که در جریان مسابقات بودن پرسیده بشه بهتره تا قضاوت رو برعهده ندیده ها و اونایی که اطلاعی ندارن بذاریم

    1. امیر علی
      بعد از بازی نیمه نهایی زمان فینال رو به من اعلام نکردند و من هیچگونه اطلاعی نداشتم و هیچکس با من درباره بازی فینال صحبت نکرده اگه حرف من اشتباهه شما ثابت کنید و نام کسی رو که به من اطلاع داده بگین و یکطرفه خودتون رو قاضی نکنید!
      باید خدمتتان عرض کنم ( قبل از بازی نیمه نهایی ) من به تیم گفتم نمیتونم بیام دلیلش هم باز بودن مغازه در شبهای آخر رمضان بیان کردم.
      اما قبل از بازی نیمه نهایی صبح همون روز خود آقای م ر مهرابی با من تماس گرفتند و گفتند هر جور شده بیا و اسرار کردند و در نهایت هم خود آقای سلمان مهرابی زحمت کشیدند و اومدند و منم بخاطر اینکه نماینده گراش این بازی حساس رو با برد پشت سر بگزاره و به فینال راه پیدا کنه در مغازه رو بستم و با ایشون رفتیم .
      تا اینجا هیچ حرفی نیست ولی ازشون بپرسین چرا قبل از بازی نیمه نهایی که به آنها اعلام کرده بودم نمیتونم بیام زنگ زدند و خودشون تشریف آوردن ولی در بازی نهایی با من هیچگونه تماسی گرفته نشد؟
      حداقل کاری که میتونستند قبل از بازی فینال انجام دهند یک تماس ساده بود !
      اما چیزی که من رو به واکنش نشان داد این نبود! صحبتهای آقای مهرابی در بخش سوم بود.
      صحبت ایشان در متن بالا هست که گفتن:
      “این آقایان جلوگیری از حضور برخی از بازیکنان کردن”!!!!
      از آقای مهرابی میخواهم به این سوال پاسخ دهند که چرا اینگونه صحبت کردند و اگر صحبت های ایشان درسته ثابت کنند تا حقیقت برای مخاطبان روشن شود.

  20. با سلام خدمت همه ی ورزشکاران و ورزش دوستان من پیگیر مطالب و نوشته ها بودم اما دوست نداشتم وارد این گود بشم اما دیدم بعضی جا ها واقعا داره بی انصافی میشه .اقایون عزیز برادرای من اخه شما بهتر وضعیت حمایت از ورزش رو توگراش میدونید بخصوص والیبال که چند سالیه اصلا حامی نداشته حالا یه یه نفر یه اداره اومده حمایت کنه تنصاف نیست اینقدر سنگ اندازی کنیم و بد بگیم بییایم حمایت کنیم اگه ایرتدی هم هست بریم بشینیم باه صحبت کنیم حلش کنیم نه که اینقدر بی انصافی کنیم که اوناهم دس از حمایت بردارن .
    مطلب دوم اقا اسحاق شما که این مطالب رو نوشتی خدارو شاهد میگیرم با انصاف حرف نزدی .چرا مخای همیشه یه جوری حرف بزنی و رفتار کنی که تافته جدا بافته بشی بگم چرا تو توی یه تیم بازی میکردی ولی هیچ وقت با بچه های دیگه گرم نکردی تو شادیهاوناراحتیها همراهی نمیکردی توبازی نیمه نهایی یادته بعد از اون بازی قشگ و برد شیرین همه بچه ها دور هم جمع شدنو به هم تبریک گفتن تو عین یه تیکه چوب سرتوانداختی بایین ورفتی من احسان میکنم چند مدتیه یه کمبود عجیبی تووجودت هست میخای یه جوری متفاوت باشی دوست من متفاوت بوده به بی احترامی و بی حسی نیست -یه جا گفتی برا بازی فینال به من خبر ندادن دروغ چرا بر نامه را همه میدانستن شب بازی نیمه نهایی هم مجددا متذکر شده -ضمنا شب قبل فینال مگه قرار نبود دور هم جمع بشیم تا راجه به بازی صحبت بشه من خودم شاهد بوده محمد رضا بهت خبر داد مگه ساعتی که قرارداشتیم تو با اون کیف یه طرفه به کولت از زمین چمن نیومدی بیرون و دیدی همه بچه ها سر ساعتی که به توهم خبر داده بودن اونجا جمع بودن یه لحظه با برادرت سرتو بالاهم اوردی حتی جواب سلا همتیمیات ندادی رفتی .اخه معرفت هم خوب چیزیه انصاف هم خوب چیزیه .اسحاق جان من میدونم تو عاشق والیبال هستی اما والیبال یه بازی گروهیه بهترین بازیکن دنیا هم که باشی اگه قلب و دلت با تیم نباشه به درد نمیخوری .اسحاق اگه من به جای تو بودم به جای اینکه بشین اشتباهم رو با حرفلی بی ربط توجیه کنم یه عذر خواهی از هم تیما میکردم و غاعله رو ختم میکردم .اسحاق حقیقتا دوست دارم و به تواناییت اعتقاد دارم امدوارم مشکل زودتر حل بشه .
    اما شخصا از مهندس مهرابی تشکر میکن هر چند مسیر سختی پیش رو دارید ولی با توانایی و درایتی که دارید مطمینا از پسش بر میایید .
    اقا مهدی مهراب از شماهم تشکر میکنم واقعا از تصمیمات و طرحهاتون لذت میبردم .خداکنه دلخوری مانع حضور مجدد شما نشه .دست در دست هم دهیم به مهر والیبال خویش را کنیم اباد

  21. آقای عضو تیم و جناب آقای امیر علی و محمد حسن عزیز
    من با هویت اصلیم وارد شدم تا حقیقت روشن بشه شما هم اگه شیشه بارتون نیست با هویت اصلیتون وارد بشین و کامنت بزارین تا جواب سوالاتتون رو بدم و سو تفاهم ها بر طرف بشه من شیشه بارم نیست که از سنگ بترسم .
    من واسه اینکه حقیقت روشن بشه و مردم یه طرفه قضاوت نکنن با هویت اصلیم وارد شدم و برای حرفام دلیل آوردم.
    شما هم با هویت اصلیتون وارد بشین تا من مخاطبم رو بشناسم تا بتونم جوابتون رو بدم و قضاوت هم باشه با مردم…
    اینکه با یه اسم مستعار وارد بشی و هر چی دلت خواست بگی هنر نیست اگه واقعا رو حرفاتون هستین و به حرفاتون ایمان دارین هویت اصلیتون رو مشخص کنید.
    با تشکر

  22. کاش دوستان همه مثل اقای فروزش با اسم واقعی کامنت میذاشتن تا افکار عمومی بهتر قضاوت کنه

  23. اغا اسحاق خوشم میاد خوب جاخالی میدی مظلوم نمایی نکن حد اقل ۶تا از بجه های تیم شاهد وناظر حضورشما شب قبل فینال تو ورزشکاه بودن ضمنا شما میخاستی برا جبران کمبوات یه کاری کنی همه بیان منت کشی وقربون صدقت برن جون اینجوری نشد تیرت به سنک خورد باز میخای مظلوم نمایی کنی. بازم باید به درایت مربی تیم احسنت بکم عجب روانشناسیه این مهدی میکفتم خیلی ادم فهمیده ایه بهم ثابت شد

    1. عضو تیم صحبت هات نشانه شخصیتت هست !
      شما در مورد من از کلماتی مانند (مظلوم نمایی-جاخالی دادن و کمبودات)استفاده کردین و این طور صحبت کردن واقعا زشت و به دور از شان یه عضو تیم هست واقعا متاسفم!
      و اما جواب سوالتون:
      مگه من گفتم نرفتم فوتبال یا انکار کردم؟جهت اطلاع باید عرض کنم من به محمد رضا مهرابی اعلام کردم که اگه فوتبال و والیبال تداخل پیدا کرد من اولویتم با فوتباله میتونی از خودش بپرسی پس لطفا این وصله ها رو به ما نچسبون و تهمت و دروغ نگین لطفا!
      شما هم نقابت رو بردار و خودت رو معرفی کن اگه واقعا به حرفات اطمینان داری! تا من بتونم جوابی در خور به خودت به شما بدم.
      پشت نقاب قایم شدن و تهمت زدن واقعا کار پسندیده ای نیست و دیگر هم به کامنت های شما تا وقتی که خودتان رو معرفی نکردید جواب نخواهم داد چون در این صورت شخصیت خودم زیر سوال میرود.
      اینگونه صحبت کردن ها هم جای دست شما درد نکنه و زحمت کشیدین و… هست!!!!
      یه ضرب المثل هم هست میگه : بشکنه این دست که نمک نداره…
      اینم جواب خوبی

  24. آقای اسحاق راستی اگه مشکلت باز بودن مغازه بود چرا یک شب قبلش تو زمین چمن بودین پس بدون مغازه بهانه ای بود برای عدم حضور در بازی فینال

    1. آقای ما همان طور که به تیم راه و شهرداری گفتم نمیتونم بیام و بازی رده بندی اومدم به تیم فوتبال شاهین هم گفتم نمیتونم بیام ولی با اسرار فراوانی که کردن و تیم هم به من احتیاج داشت رفتم میتونی بری سوال کنی.
      از ابتدا قصدم این بود که نه والیبال برم نه فوتبال و اگه مغازه داری باید بدونی کارهایی مثل ما شرایط کاریش تو اون شبها فرق میکنه.
      تیم شاهین ۱۰ برابر تیم راه و شهرسازی اسرار کردند و منم رویشان رو زمین ننداختم و برای بازی رفتم.
      و بعد از بازی هم خدایی همه تشکر کردند مخصوصا کاپیتان تیم شاهین حتی چند روز بعدش هم ازم تشکر میکردند تا جایی که خودم شرمنده میشدم.
      ولی بازی رده بندی راه و شهرسازی که اومدم حتی یه تشکر خشک و خالی هم بعد از مسابقه با من نکردند!یا شاید همان موقع دست یکی دوتا رو گرفتم ولی من متوجه تشکر نشدم!
      ولی بعد از بازی مطمینم و میتونم ثابت کنم.
      آقای ما اگه میخواستم بهونه بیارم بازی رده بندی رو نمیرفتم.
      پس لطفا شما هم این وصله ها رو به من نچسبون!
      من واسه همه حرفام منبع دارم و میتونم ثابت کنم شما هم بجای کنایه زنی خودتو معرفی کن و حرفایی رو که میزنی ثابت کن با منبع!
      آقای ما اینم آخرین پاسخ من به شما بود با هویت نا معلوم.

      “امیدوارم همه آقایون از پشت نقاب بیان بیرون و با هویت واقعی وارد بشن و دست از صحبت های کلیشه ای بردارند.”

  25. با سلام مجددد
    جا داره در اینجا از امیر علی که قضیه رو پیگیری کرد تشکر کنم
    همچنین از آقای سلمان مهرابی که به امیر علی گفته بودن و به صورت غیر مستقیم از من تشکر کردن هم سپاسگزاری میکنم.
    جواب خوبی خوبیست!
    من چیزی جز خوبی از ایشون ندیدم و حرفایی که به امیر علی گفته بودن درست و به حق گفتند.
    باز هم از ایشون تشکر میکنم که دارن زحمت میکشن برای والیبال گراش.
    اما کسایی اومدن کامنت گذاشتند و با لحن بد صحبت کردندکه واقعا متاسف شدم!
    من یه انتقاد کردم و تنها یک سوال از کسی که تو بخش سوم اون صحبت ها رو کرده چون از صحبتشون تو بخش آخر معلومه منظورش من هستم اما هنوز جوابی نگرفتم!
    همه کسانی که کامنت گذاشتند بحث رو به حاشیه بردند و عده ای هم قصد تخریب رو داشتند و از صحبت های بدون دلیل و منطقشان معلوم بود! و همه فهمیدند.
    جهت شفاف شدن موضوع باید بگم:
    من هیچ کاری به دعوت نکردن من یا عدم حضور در فینال رو ندارم و نداشته ام و خودم هم گفته ام که نمیتونم بازی های نیمه نهایی و فینال رو بیام به دلیل مشغله کاری و حق رو به مربی میدم که بخواد منو دعوت کنه یا نه چون تصمیم نهایی با ایشونه
    تا اینجای کار هیچگونه بحثی یا گلایه ای ندارم .
    بحث من صحبت قسمت سوم آقای مهرابی هست که در صحبتاشون چنین گفته اند:

    قبل از بازی نیمه نهایی با بازیکنان دعوت شده تماس گرفته بودند و آنها را بی‌نهایت تهدید کرده بودند. الفاظی به این جوان ها نسبت داده بودند که آدم از گفتن آنها شرم دارد. ذکر می‌کنم اینهایی که همه هم و غمشان تخریب نماینده گراش بود، از مجموعه (و البته نه مسئولین) والیبال شهرستان خودمان بودند.
    بازیکنان را به عدم حضور در بازی نیمه نهایی تشویق (بهتر است بگوییم مجبور) می کردند. تمرکز تیم را نشانه گرفته بودند. بازی نیمه نهایی بدون تغییر در ترکیب انجام شد اما ساماندهی تمرکز بازیکنان کار ساده ای نبود و البته تلاش زیادی برای نگهداشتن همه بازیکنان صورت گرفت.

    ۱.من فقط گفتم این آقایون رو معرفی کنید تا ما هم بشناسیم.

    و در ادامه صحبت ها:
    اما این آقایان زهر خودشان را قبل از بازی فینال ریختند. تشویش ذهن بازیکنان، جلوگیری از حضور برخی از آنها از مواردی بود که از دست‌شان بر می‌آمد و انجام دادند.

    و اما
    ۲.تنها کسی که در فینال حاضر نبوده من بودم و مشخص است که منظورشون من بودم
    سوال من هم این بوده شما بر چه اساسی میگین به من گفتن نرو و من رو تهدید کردند؟این حرف شما یه تهمت به من قلمداد میشه و جهت شفاف سازی موضوع گفتم کسی که متن بالا رو نوشته یعنی آقای سلمان مهرابی یا هر کسی که نوشته بیان و در مورد متنشون توضیح بدن و بگن چرا این صحبت رو کردند؟
    اگه حرفتون دروغه که یه عذر خواهی به من بدهکارید!
    و اما اگه حرفتون درسته شما ثابت کنید من میام و دست تک تکتون رو میبوسم و عذر خواهی میکنم!
    لطفا افراد دیگه با هویت نا مشخص درباره ی این کامنت صحبت نکنند چون این کامنت خطاب به آقای مهرابی هست
    لطفا فقط جواب سوالم رو بدین آقای مهرابی
    با تشکر

  26. قصد نداشتم وارد این میدون شم . ولی نوشته ها رو خوندم لازم دونستم بعضی مسایل روشن شه
    ۱ – در مورد تماس با بازیکنان تیم و تلاش برای منصرف ساختنشان از حضور در تیم ،باید بگم دقیقا بازیکن تو ماشین خودم نشسته بود که آقای …….تماس گرفتن و ………..اسحاق اگه لازم باشه به صورت خصوصی دقیقا بهت بگم کی ، کجا و چه وقت با بازیکنان تماس گرفتنه شده.
    ۲ – اسحاق اظهار داشتید از شما تشکر خشک و خالی هم نشده .بعد بازی نیمه نهایی دم در سالن لار ،شخصا اومدم دستت رو گرفتم و خواستم ازت تشکر کنم اما غرورت بیشتر از اینا بود و دقیقا این جمله رو گفتی که بروووووو
    ۳ – قبل بازی نیمه نهایی شخصا باهات تماس گرفتم با هزار التماس و خواهش قبول کردی بیای ولی چند بار تکرار کردی :من بازی فینال نمیام.
    ۴ – بحث تشکر و احترام .اسحاق چه بی احترامیی به شما شده بود؟؟؟؟؟؟
    ۵- ولی نحوه برخورد شما تو تیم خودش بیاحترامی بود و البته با غروررررر
    ۶ – شب قبل بازی فینال خودم بهت اس دادم .مثل تمام بازیکنان تیم . که امشب تو سالن تربیت بدنی دور هم جمع میشیم . شما اون شب بازی فوتبال داشتید. وقتی از زمین خارج شدید محل تجمع بازیکنان تیم با شما ۵متر فاصله نداشت ولی جناب عالی حتی سلام نکردید و رفتید.
    ۷- اخوی بنده با ماشین شخصی اومده دم مغازه شما وایساده که کارتون تموم شه و بعد از بچه ،شما رو بیاره لار.احترام از این بالاتر؟

    1. در پاسخ:
      ۱.من سوالم درباره ی خودم هست نه سایر بازیکنان چون حرفی که تو بخش سوم زدین و تو کامنت قبلی گفتم مستقیم اشاره داره به من!
      تنها دلیلی که من اومدم کامنت گذاستم این حرفتون بوده
      شما جواب سوالم رو بدین ببینم کی به من زنگ زده نیام تو بازی فینال؟چرا تهمت!
      ۲.محمد رضا دم سالن اومدی درباره مسایلی که تو زمین پیش اومد صحبت کنی که اون موقع هم مسایلی که تو زمین پیش اومد میخاستم کش پیدا نکنه حتی گفتم همه تقصیر ها با من بود و گفتم برو ول کن قضیه رو! نه بروووو! اگه میخاستی تشکر کنی موقعی که از ماشینت پیاده شدم هم میتونستی و حداقل یه دستت درد نکنه ای میگفتی چرا اون موقع نکردی؟چون غرورتون اجازه نداد.
      ۳.حرفتون درسته و هیچ گلایه یا ناراحتی نسبت به این موضوع ندارم.
      ۴.من نگفتم بی احترامی به من شده! من گفتم حداقل کاری که وقتی یه بازیکن میاد براتون بازی میکنه یه تشکر خشک و خالیه!
      البته این موضوع فقط درباره من نبوده از بازیکن دیگه ای که اومده واسه شما زحمت کشیده هم تشکر نکردین!میتونم بهتون بگم کیه و حتی خودشم میتونه بیاد و شهادت بده.
      ۵.کدوم برخود؟لطفا بگین تا جوابتون رو بدم.
      ۶.بله اس دادین درسته! ولی بعد بازی من با عجله از بازی اومدم بیرون و حتی نگاه به ساعت هم نکردم و خونه هم نرفتم و یه راست اومدم مغازه و توجهی به اطراف نداشتم و نمیتونستم هم بیام چون بعد از بازی یه راس رفتم مغازه.
      محمد رضا من وقتی شما رو ندیدم چجور سلام کنم؟حالا گیرم من سلام نکرده باشم شما که منو دیدین چرا نیومدین یه سلام بکنین؟چرا نیومدین بگین کجا میری؟ایا غیر از غروری که اجازه نداد چیز دیگری هست؟
      ۷.من هیچ وقت نگفتم بی احترامی کردین و حتی از اخویتون هم تشکر کردم توی کامنت قبلی میتونی بری بخونی محمد رضا.
      اینم توضیحات من ولی نمیدونم چرا سوال کامنت قبلی من رو شما جواب نمیدین و بحث های کلیشه ایتون رو ادامه میدین؟
      من یه سوال کردم تو کامنت قبلی چرا جواب نمیدین و از جواب دادن تفره میرین؟اگه واقعا حق با شماست بیاین و از حقتون دفاع کنید!چرا صحبت دروغ؟چرا تهمت؟فکر کردین تو گریشنا هر چیزی خواستین میتونین بنویسین و هیشکی نگه بالا چشمت ابروست؟
      من هنوز رو صحبتی که کردم هستم و خواهم بود تا حقیقت روشن بشه.
      شما این همه سوال کردین و من با دلیل جواب دادم شما فقط یک سولی رو که تو کامنت قبلی نوشتم رو جواب بدین و با دلیل و منطق ثابت کنین برای من کافیه!

  27. من همینجا از آقای مهرابی تشکر میکنم.
    امیدوارم این تیم پابرجا بمونه!! هرچند میدونم خیلی ها هستن که چشم دیدن پیشرفت والیبال گراش رو ندارن!

  28. سلام به همگی.
    فقط ابتدا یه تشکر ویژه دارم به اداره راه و شهرسازی بخاطر حمایتش از والیبال.
    شاید خیلی از مردم این وسط مونده باشن که حالا حق با کیه؟!
    ولی این تیم راه و شهرسازی یه تیم خانوادگیه و پس اقای فروزش حق با اوناست. ولی در ظاهر و باطن متن حق باشماست.
    اصلا یه حرفی اقای اسحاق فروزش دوست نداشتن بیان و اختیارشون دست خودشونه .تیم شما چرا اینقدر این مسئله رو کش میدین؟ فقط یه جواب داره اونم نیاز داشتین به این بازیکن. شک ندارم اگه یه بازیکن دیگه داشتین از طایفه خودتون دیگه این دو یا سه بازیکن هم دعوتشون نمیکردین.

    ولی من تو کف حرف اقای *عضو تیم هستم* چنون گفتن روانشناسی و تاکتیک و برنامه و تمام تعریف از مربی یه لحظه یاد مربیان سطح اول جهان همچون رزنده و ولاسکو افتادم.
    اقای فروزش شما هم اینقدر حق به جانب حرف نزنید چون من خودم تو این ورزش هستم شک ندارم برنامه مسابقات همه بازبکنان میدونن و بعد از هربازی اون رو دوباره بازگو و تاکید میکنن.
    پس دوطرف مقصرید انقدر هم از خودتون دفاع نکنید.
    احسنت به اون والیبالیست های که تو گراش نه منم منم میکنن و نه حرفی میزنن.

    ایشالا سال بعد برید قهرمان بشید.

      1. سلام منصف جان…تو مو بینی و من پیچش مو
        تفرقه افکنانه و در تخصص کیست رو بذار کنارچرا اصل مطلب رو قبول ندارید.این وسط هردو مقصر هستند و هردو تلاش میکنند خودشون رو بی گناه نشون بدن.
        پشت پرده این ورزش گراش چه میگذرد بماند‌.
        منصف جان عزیز اگه تو دلت واسه ورزش میسوزه من دلم سوخته و خاکستر شده حالا تو اول راه هستی.خواهش میکنم از هر دو طرف کوتاه بیایید.

        ایشالا سال بعد بازیها تو گراش برگزار بشه و جا داره در این گفته بنده تشکر ویژه ای کنم از عزیزانی شهرهای اطراف که از تیم شهرمون حمایت کردن.
        و یکبار دیگه جا داره از جناب اقای مهندس مهرابی و اداره محترم تشکر کنم که قدم گذاشتن تو این ورزش و ایشالا تیمشون به حقش برسه.

        خداحافظ همگی

  29. سلام اقا اسحاق تو جرا همش خیال میکنی در کانون توجه متن هستی بابا اصلا هیجکجای متن که من میبینم مخاطبش فرد نیست بلکه جریانه جرا میخای خودتو نمایان کنی داداش من این راهش نیست ضمنا در تیم بود ونبود یک نفر اصلا به جشم نمیاد که اینقدر داری رو میاری وقتی میکم کمبود توجه داری بهت بر میخوره یه نکاه به رفتار و نوشته هات بنداز همه جا حرفت (با اول شخص مفرد )توجه داره بازم بکو. ..

نظرات غیر فعال

45 نظر
scroll to top