- هفت‌برکه | گریشنا - https://7berkeh.ir -

شور شورا: مقایسه رفتار انتخاباتی مردم گراش، لار، اوز و خور

هفت‌برکه (گریشنا): مردم شهرهای گراش، لار، اوز و خور چه اهداف و دلایلی برای انتخاب نماینده‌هایشان در شورای شهر دارند؟ ترکیب شوراهای پنجم در این شهرها از لحاظ اجتماعی و سیاسی و فرهنگی چگونه است؟ اینها سوالاتی بود که موضوع نشست سین بیست و چهارم انجمن شاعران و نویسندگان گراش با عنوان «شور شورا» را تعیین کردند.

این نشست روز پنج‌شنبه چهارم خردادماه در موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش و با حضور دو مهمان از شهر لار، مهندس محمدامین گرامی، عضو نظام مهندسی و مشاور پیشین شورا؛ و عدنان کارگزارفرد، تحلیل‌گر مدیریت شهری؛ چند مهمان از شهر اوز، از جمله ابراهیم احمدی، مدیرمسئول و سردبیر نشریه پیام اوز؛ همکاران او در این نشریه؛ و فروغ هاشمی، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز؛ و همچنین جمالیان از شهر خور برگزار شد. دکتر مهران عسکری، نفر دوم انتخابات شورای شهر اوز؛ مهندس علی عظیمی و سعید جعفری، دو تن از نامزدهای این دوره انتخابات شورای شهر گراش؛ و کامران جعفری و محمد پاک‌سرشت، مسئولان ستاد روحانی در گراش، نیز در این جلسه حضور داشتند. این جلسه به صورت همزمان در گروه تلگرامی الف [1] گزارش می‌شد.

جلسه را خواجه‌پور، دبیر اجرایی انجمن شاعران و نویسندگان و یکی از نامزدهای انتخابات شورای پنجم گراش، با توضیحی درباره‌ی نشست‌های سین شروع کرد. او در ادامه گفت: «با توجه به اعلام نتایج انتخابات شورا، این سوال‌ها برای ما مطرح بود: دلایلی که مردم بر اساس آنها در انتخابات شورا رای می‌دهند چیست؟ ترکیب شوراهای شهرهای منطقه از لحاظ اجتماعی و سیاسی و … چطور است؟ آیا نسبتی بین این دلایل و ترکیب شوراها وجود دارد یا نه؟»

[2]

 

احمدی از اوز: رای مردم به ترمیم شورا

ابراهیم احمدی، روزنامه‌نگار باسابقه و سردبیر نشریه پیام اوز، اولین فردی است که درباره‌ی انتخابات شورای شهر اوز صحبت می‌کند. او صحبت‌هایش را در یک پاورپوینت مرتب کرده است (فایل ارائه احمدی را از اینجا دریافت کنید [3]).

احمدی در صحبت‌هایش می‌گوید: «چیزی که به نظر من بسیار تاثیرگذار بود، جلسه معارفه و پرسش و پاسخی بود که طی دو شب در اوز برگزار شد. در این جلسات، هر کس ۵ دقیقه خودش را معرفی کرد و به قید قرعه به دو سوال جواب داد.» به گفته‌ی احمدی، در اوز هم ائتلاف جواب نمی‌دهد: «دو ائتلاف در اوز تشکیل شد. در روزهای آخر تبلیغات هم حامیان نامزدها ائتلافاتی شکل دادند.»

احمدی درباره‌ی نتیجه‌ی انتخابات اوز هم گفت: «۶۴۴۳ نفر در سال ۹۶ در اوز در انتخابات شرکت کردند. این یعنی افزایش ۷ درصدی نسبت به سال ۹۲. برای اولین بار در اوز، یک خانم به نام فریبا صالحی نفر اول شد. دکتر عسکری، مدرس دانشگاه پیام نور اوز، دوم شد. جعفر راستگو، دانشجوی عمران و رییس شورای کنونی شهر، سوم شد. فرهاد رحمان‌زاده، عضو و خزانه‌دار فعلی شورا، چهارم شد. و محمود رجبی، نایب رییس شورای فعلی هم نفر پنجم شد.»

احمدی می‌گوید: «دیدگاه همه‌ی این منتخبان، نزدیک به دولت تدبیر و امید است.» بعد از این نکته، او به برشمردن نکات دیگری درباره انتخابات این دوره شورا می‌پردازد، که می‌توان آنها را اینگونه خلاصه کرد: افزایش ۷ درصدی آرا، شور و شوق مردم برای شرکت در انتخابات شورا را نشان می‌دهد. کلمه‌ی «تخریب» هم در این دوره زیاد شنیده شد. لیست‌های ائتلافی چندان مورد توجه قرار نگرفته بودند. بیشترین آرا به زنی رسید که در هیچ لیستی نبود، هرچند به ائتلاف آتیه‌سازان نزدیک بود. آخرین نفر ۳۲ درصد آرا را کسب کرده بود. آرای تک‌رای کمتر دیده می‌شد. بیشتر برگ‌های رای، نام ۵ نامزد را در خود داشتند. ۵۸ درصد رای‌دهندگان زن بودند. ولی از بین ۷ نامزد زن، فقط یک نفر انتخاب شد. باید در برنامه‌ریزی برای ائتلاف بیشتر کار کرد و حق انتخاب بیشتری برای مردم قایل شد.

روزنامه‌نگار پرسابقه‌ی اوز در جمع‌بندی این بخش از صحبت‌هایش هم می‌گوید: «انتخابات این دوره نشان داد مشاوریان و حامیان نامزدها تاثیرگذار بودند. همچنین مردم اوز به «ترمیم» رای دادند، نه به تثبیت و نه به تغییر کل. بر همین اساس، می‌توان به توسعه همه‌جانبه امیدوار بود.»

احمدی تحلیلش را از پایگاه رای منتخبان اینطور خلاصه می‌کند: «نفر اول که بیست سال است دبیر آموزش و پرورش است و به خاطر ارتباط زیادی که با دانش‌آموزان و خانواده‌ها دارد انتخاب شد. او پدیده این دوره بود. کسانی که در جلسه معارفه خودشان را خوب ارائه کردند، توانستند رای خوبی هم جذب کنند. دکتر عسکری چون استاد دانشگاه هستند، و همچنین به خاطر پایگاه خانوادگی قوی‌شان، رای بالایی داشتند. حضور در شورای حل اختلاف و دبیری آموزش و پرورش هم مهم است. سه نفر بعدی هم عضو شورای شهر سابق بوده‌اند و مردم روی آنها شناخت داشتند.»

با تمام شدن صحبت‌های احمدی، فرصت برای چند پرسش از طرف حاضرین پیش می‌آید. مهندس عظیمی می‌پرسد: فکر می‌کنید خانم صالحی که رای اول را به دست آورده است، توانایی ریاست شورا را دارند؟ و احمدی جواب می‌دهد: «هرچند به صورت عرفی کسی که اول می‌شود ریاست شورا را به عهده می‌گیرد، اما ایشان توانش را دارد.»

کارگزارفرد، تحلیل‌گر مهمان از شهر لار، نیز سوالش را اینطور مطرح می‌کند: «گفتید دیدگاه سیاسی منتخبان همسو با دولت است. چقدر این را مردم از آنها می‌خواستند؟ گرایش سیاسی را پنهان نمی‌کردند؟» و احمدی در پاسخ می‌‌گوید: «شورا سیاسی نیست. این در سطح کلان کشور هم مطرح می‌شد. در منطقه ما هم محافظه‌کاری به شدت وجود دارد. در اوز هم کمتر به این مسائل ورود می‌کردند و نامزدها هم کمتر علاقه داشتند که دیدگاه‌شان را مطرح کنند. در اوز دو ستاد روحانی و رییسی راه‌اندازی شد، و ما می‌دیدیم که بعضی از دوستان در ستادهای روحانی و رییسی شرکت می‌کردند، ولی جمع‌بندی ما این بود که نزدیک به دولت‌اند.»

کارگزارفرد از لار: نه مردم به شورای قبلی

عدنان کارگزارفرد تحلیل‌گر بعدی است که بحث در مورد انتخابات شورای شهر لار را شروع می‌کند. او با لیستی که اصلاح‌طلبان لار در انتخابات شورا منتشر کرده بودند شروع کرد: «این دومین لیستی بود که ما ارائه می‌دادیم. مردم در دوره‌های قبل همیشه می‌گفتند که ارائه لیست اشتباه است. این بار اما می‌گفتند باید لیستِ کم‌حاشیه و بی‌نقصی ارائه شود. این که انتشار لیست را پذیرفته بودند، قدم مثبتی بود.»

بر خلاف شهر اوز که انتخابات ریاست جمهوری و شورا همسو بود، به باور کارگزارفرد، نتایج ریاست جمهوری و شورا در شهر لار متفاوت بوده است. او می‌گوید برداشتش از این مساله را در این موارد خلاصه کرده است: «رد صلاحیت گسترده نیروهای اصلاح‌طلب در لار (شش نفری که رد صلاحیت شدند، همسو با اصلاح‌طلبان بودند.) بار روانی برچسب «عدم التزام به اسلام» باعث ریزش رای شدید شد. فضای دوقطبی بین طرفداران روحانی و رییسی هیچ وقت اینقدر شدید نبود. انتخابات شورا در درجه دوم قرار گرفت، چون خیلی از نیروها توانشان را در انتخابات ریاست جمهوری گذاشته بودند. ساختارستیزی و رد کردن کار گروهی هم همیشه وجود دارد. ما نتوانستیم از شور عمومی انتخابات ریاست جمهوری به نفع کاندیداهای شورای شهر استفاده کنیم. ساختار جمعیتی لار هم مهم است. قشر تحصیل‌کرده و تاثیرگذار بیرون از لار هستند و عدم وجودشان باعث ریزش رای عده‌ای شد. ما هنوز نتوانسته‌ایم جریان فکری اصلاح‌طلبی و اعتدال‌خواهانه را در بطن شهر و محله‌های سنتی گسترش بدهیم. و عدم توازن بین نگاه ملی و دغدغه‌های محلی هم وجود دارد. رای‌گیری الکترونیکی هم دردسرساز بود و باعث شد مردم به اشتباه بیفتند و آرای تک‌رای زیاد باشد.»

تحلیل‌گر مدیریت شهری در لار می‌گوید نکته اساسی انتخابات در لار این است که «دو نفر از اعضای دوره قبل در این دوره باقی ماندند و بقیه همه تغییر کردند. این یعنی «نه» مردم به شورای قبلی.» اینجا خواجه‌پور وارد بحث می‌شود و می‌گوید: «البته تغییرات در ترکیب شوراها همیشه در لار وجود داشته است. معمولا کسانی که در شورا هستند، راهیابی‌شان به دوره بعدی بسیار سخت‌تر است. شاید بتوان گفت توقعات از شورا بسیار بالاتر از حیطه اختیارات آن است.»

کارگزارفرد ترکیب شورای پنجم را اینگونه تحلیل می‌کند: «از لیست اصلاح‌طلبان دو نفر وارد شورا شدند. آقای محبی که رای اول آوردند، وارد این لیست نشدند. ما سه نفر همسو با دولت داریم، و چهار نفر غیر همسو با دولت. هرچند این چهار نفر منسجم‌تر کار می‌کنند.» او درباره پایگاه رای نامزدهای شورا نیز می‌گوید: «تفاوت بین آرای شهر قدیم و شهر جدید کاملا مشهود بود. جوان‌ترها بیشترین رای را از شهر جدید داشتند، و اصولگرایان بیشتر از شهر قدیم. در لار هم طیف گسترده‌ای از فرهنگیان بین نامزدها وجود داشت، اما فقط یک نفر، خانم جهاندیده، به شورا راه یافت.»

او در نهایت منتخبان شورای پنجم لار را اینطور معرفی می‌کند: «عبدالله محبی، مدیر کل پالایش نفت استان‌های خوزستان بود. شهرداری لار هم جزو کارنامه ایشان است. اشکان عسکری، عضو شورای قبلی، کارمند فرمانداری، مداح است. مقیمی، معاون سیاسی فرماندار سابق و سرپرست ارشاد بوده است. مهندس میرپور، از اساتید دانشگاه علمی و کاربردی است و پایگاه خانوادگی قوی‌ای دارد. آقای بیژنی، فرهنگی است و با ریاست آموزش و پرورش بازنشسته شد. خانم جهاندیده هم فرهنگی و روزنامه‌نگار هستند. و خلیل نامدار هم فرمانده سابق سپاه بودند.»

گرامی از لار: رای بر اساس محله‌گرایی و دیدگاه سنتی

مهندس محمدامین گرامی کمی بعد به جلسه اضافه می‌شود. او نیز تحلیلش را از انتخابات شورای لار می‌گوید: «ما قبل از انتخابات به این نتیجه رسیده بودیم که مردم دنبال یک تغییر هستند، اما نمی‌دانستیم چه می‌خواهند. همینطور هم شد. از ۹ نفر شورای چهارم، همه نامزد شده بودند. دو نفر از آنها انصراف دادند، و در نهایت فقط دو نفرشان انتخاب شدند.»

او درباره‌ی برآورده نشدن انتظارات همفکرانش می‌گوید: «اشتباهی که در ذهن داشتیم، این بود که فکر می‌کردیم مردم دنبال تخصص هم هستند، یعنی این که کسی علاوه بر مدرک، کار تجربی هم کرده باشد. در شورای قبلی فقط یک نفر بود که بر اساس مدرک کار می‌کرد. ما فکر می‌کردیم مردم از محله‌گرایی و نگاه سنتی و مذهبی فاصله بگیرند. هر چند در انتخابات ریاست جمهوری مردم لار ۶۵ درصد به روحانی رای دادند، ولی این چیزی که ما انتظار داشتیم در انتخابات شورا اتفاق نیفتاد. ما الآن فقط یک جوان متخصص داریم: آقای میرپور، که احتمالا بر مبنای رای سنتی و شناخته شده بودن خانوادگی رای آوردند. بقیه‌ی اعضای شورای فعلی، یا بازنشسته‌اند، یا از خانواده‌ی معروف هستند. در نتیجه، شناخت مردم مهم‌تر بود، و به سمت جوانگرایی و تخصص حرکت نکردند.»

[4]

خواجه‌پور از گراش: اجماع کمتر روی شورای پنجم

محمد خواجه‌پور تحلیل انتخابات گراش را با مرور نظرسنجی تلفنی دوره قبل و این دوره شروع می‌کند. (خبر و تحلیل نظرسنجی در گریشنا [5]). او در پایان این بخش از صحبت‌هایش می‌گوید: «در این چهار سال ما تفاوت فاحشی در معیارهای انتخاب‌کنندگان نداشتیم.»

خواجه‌پور سپس به تحلیل آماری نتایج انتخابات شورا در گراش می‌پردازد. این تحلیل به زودی تکمیل و در سایت گریشنا منتشر می‌شود. خواجه‌پور می‌گوید: «حسنی و مهرابی، دو نفر اول و دوم در دوره قبل، بیش از ۷۰ درصد آرای آن دوره را به دست آورده بودند. اما خورشیدی، نفر اول در این دوره، ۴۵ درصد آرا را به دست آورده است. آرای کسانی که در شورای چهارم عضور بودند و دوباره وارد رقابت شدند هم نصف شده است. این نشان می‌دهد در این دوره اجماع روی شورا کمتر است.»

او این شائبه را که افراد زیادی در این انتخابات فقط نام یک نامزد را روی برگ رای نوشته‌اند نیز رد کرد و گفت: «تعداد آرای تک‌رای هم خیلی تاثیرگذار نبود. میانگین اسامی نامزدها در هر برگ رای، ۴ و ۲۲ صدم نفر بود که نشان می‌دهد برگ‌های تک‌رای خیلی زیاد نبوده‌اند.» او درباره‌ی درصد مشارکت مردم گراش هم می‌گوید: «افزایش رای به نسبت قبل ۶ درصد بوده است. با توجه به این که افزایش جمعیت بیشتر از ۶ درصد بوده، می‌توان حدس زد که درصد مشارکت کمتر از دوره قبل بوده است.»

خواجه‌پور نتایج دیگری نیز از تحلیل آماری انتخابات ارائه می‌دهد: «نامزدهای غیربومی این بار هم در آخر لیست بودند. محله‌ای بودن آرا هم همیشه مورد بحث است. در آمار دوره قبل، حسنی و مهرابی در تمامی حوزه‌ها (در هر محله‌ای) اکثریت آرا را به دست آوردند. این مساله در مورد بقیه نامزدها هم صادق است. کسانی که از این آرا بیشترین سود را بردند، لطافت و یوسفی بود که از محله‌های خودشان بیشتر رای داشتند. این نشان می‌داد کسی صرفا بر اساس رای محله‌ی خودش نمی‌تواند برنده شود. این مساله در این دوره هم وجود دارد.»

اما در این بحث رای دادن محله‌ای، استثناهایی وجود دارد که البته برجسته نیست: «اما تفاوتی که هست، برای خورشیدی و مهرابی دیده می‌شود. خورشیدی در برق روز میانگین رای بالاتری دارد، و مهرابی در ناساگ. اما فوزیه ناصری نسبت رای نرمال‌تری در همه حوزه‌ها در همه محله‌ها کسب کرده است. البته در صندوق سیار، آقای دانشور پیشتاز بود که به نظر طبیعی است، چون او مدرس دانشکده است و در بیمارستان و دانشگاه رای بیشتری دارد.»

خواجه‌پور در جمع‌بندی صحبت‌هایش می‌گوید: «طبق آماری که دادیم، همچنان تجربه‌دارها می‌توانند در شورا ادامه دهند. تبلیغات هم همچنان موثر است. ناصری و خورشیدی کمپین تبلیغاتی قوی‌تری داشتند. این دو نفر فقط در زمان انتخابات هم فعال نبودند. هر دو فرهنگی هستند و این آنها را جلو انداخته بود. فضای هیجانی که زمان انتخابات ایجاد کردند هم آنها را شاخص کرد. ریزش رای کسانی که قبلا در شورا حضور داشتند هم به این دو نفر کمک کرد.»

مهندس عظیمی بعد از صحبت‌های خواجه‌پور، درباره‌ی طیف‌بندی سیاسی شورا می‌گوید: «در شورا معمولا بحث جناح‌بندی سیاسی مطرح نیست، اما در شورای پنجم گراش، هر ۵ نفر منتسب به اصولگرایی هستند. همچنین با توجه به آمار اوز و لار، ظاهرا فقط مردم گراش با ما موافق نیستند که یک مهندس باید در شورا باشد!»

مهندس عظیمی از احمدی درباره‌ی تاثیر جلسه‌ی پرسش و پاسخ در اوز پرسید. احمدی جواب داد: «در شب اول پرسش و پاسخ، ۵۰۰ نفر حضور داشتند. و در شب دوم، بیش از ۷۰۰ نفر. برداشت من این است که این جلسات تاثیرگذار بودند.» اینجا بود که عظیمی به برگزاری دو مناظره‌ بین نامزدهای شورا در گراش اشاره کرد گفت: «این اتفاق در گراش هم افتاد. اما به نظر من تاثیری در نتیجه انتخابات نداشت.»

کامران جعفری، رییس ستاد روحانی، از مهندس عظیمی پرسید بر اساس چه شناختی هر ۵ نفر منتخبان شورا را از جناح اصولگرا می‌داند؟ جعفری اعتقاد دارد دکتر فتحی کاملا اعتدالی است، و درباره حسنی و ناصری هم نمی‌توان مطمئن بود. خواجه‌پور هم می‌گوید: «سخت‌ترین کار در گراش، تعیین جهت سیاسی آقای حسنی است. دکتر فتحی را می‌توان در گروه میانه قرار داد چون کنش سیاسی مستقیمی نداشته است. خام ناصری هم هنوز وارد این تقسیم‌بندی‌ها نشده است. یک دوره در دوران احمدی‌نژاد مشاور فرماندار شده است، اما به اعتراض از این سمت استعفا داده است. پس نمی‌توان تصمیم‌گیری مستقیمی کرد.»

مهندس گرامی در مورد طیف‌بندی سیاسی لار هم عنوان می‌کند: «ما بیش از چهار هزار نفر اصلاح‌طلب داریم؛ و سه هزار نفر اصولگرا. ولی اصولگراها منسجم‌تر عمل می‌کنند.» او به نکته‌ی دیگری هم اشاره می‌کند: «شهردار را شورا انتخاب می‌کند، و طبعا اگر مردم از شهردار راضی باشند، از شورا هم راضی هستند. ولی برای من جالب است که مردم از شهردار فعلی راضی هستند، اما از شورا راضی نبودند.»

در صحبت تحلیل‌گران لار و اوز و گراش، این نتیجه کسب شد که اجماع آرا در لار برای نفر اول، نزدیک به ۳۰ درصد است؛ در گراش نزدیک به ۴۵ درصد؛ و در اوز بیش از ۵۰ درصد.

جمالیان از خور: رضایت کم از شورای چهارم

در پایان جلسه، جمالیان، سرپرست ستاد روحانی در شهر خور، درباره انتخابات شورای شهر خور نیز توضیحی می‌دهد. او می‌گوید به سبب مسئولیتش در ستاد روحانی، کمتر به انتخابات شورا توجه داشته است. او می‌گوید: «ما کلا ریزش اعضا داشتیم در شورا. به جز یک نفر از شورای چهارم، که او هم نفر آخر بود، همه اعضای دیگر عوض شدند.» او درباره ترکیب نامزدهای شورای خور نیز می‌گوید: «۱۴ نفر نامزد انتخابات بودند. حسین صالحی با مدرک متوسطه ولی با ۳۰ سال سابقه ورزشی نفر دوم شد. این نشان می‌دهد در خور، نشاط اجتماعی بیشتر تاثیرگذار بود و مباحث سیاسی مطرح نبود. رضایت کم از شورای قبل هم مهم بود.»

جمالیان ترکیب منتخبان پنجمین شورای اسلامی شهر خور را اینطور توضیح داد: «نفر اول یونس قانع،  مهندس عمران؛ نفر دوم حسین صالحی با مدرک متوسطه ولی با ۳۰ سال سابقه ورزشی؛ نفر سوم  سعید صحت، مهندس عمران و شاغل در پارس جنوبی بوده و اکنون در لار و خور فعال است؛ نفر چهارم احمد خرمی، فوق لیسانس حقوق؛ و نفر پنجم یعقوب فاتحی که در دوره قبل هم عضو بود، دارای مدرک کارشناسی رادیولوژی و کارشناس ارشد حقوق است.»

جمالیان در انتها درباره انتخابات ریاست جمهوری در خور هم صحبت کرد: «رای انتخابات ریاست جمهوری در خور، تماما به نفع روحانی بود، به جز ۱۳۳ نفر که به رییسی رای دادند، و حدس می‌زنیم از افراد غیربومی بودند.»

نشست شلوغ سین در موسسه هفت‌برکه به پایان رسید، در حالی که نامزدهای انتخابات و فعالان حاضر در جلسه، فرصت را برای آشنایی و رد و بدل کردن اطلاعات مناسب یافته بودند. آنقدر که گرفتن عکس یادگاری فراموش شد.

[6]