- هفت‌برکه – گریشنا - https://7berkeh.ir -

برگِ عیش آماده بهرِ «جشنِ گلریزان» کنید

هفت‌برکه فاطمه یوسفی: او یک گراشی بود. در راهرو ورودی زندان روی نیمکتی نشسته و صورتش را محکم با چادرش گرفته بود تا هیچ کسی او را نبیند. تمام امیدواری‌اش این بود که رئیس زندان با مرخصی چندروزه و با وثیقه‌ی شوهرش موافقت کند. شوهرش مدتی است به دلیل بدهی پشت میله‌های زندان است.

چشم‌هایت را ببند و خودت را در چهار دیواری‌ای ببین که هیچ راه فراری از آن نیست. دلت لک زده برای یک دورهم‌نشینی خانوادگی. دلت لک زده برای شوخی‌ها و سربه‌سرگذاشتن‌های دوستانه. برای دوردورزدن‌های بی‌هدف در خیابان و خریدن یک لیوان آب‌هویج بستنی در گرمای تابستان. می‌شود همه‌ی این اتفاق‌های ساده، آرزوهای محالی باشد در یک قلب تنگ، کنج یک چهاردیواری.

اما به چه جرمی؟ به جرم اعتماد به نارفیقی که تمام سرمایه‌‌ی زندگی‌ات را به باد داده؛ یا شاید به جرم ندادن نفقه و مهریه؛ یا هم یک تصادف و نپرداختن دیه. این‌جا جایی است که فقر، داستان‌های متفاوتی دارد که انتهای آن برای همه یکسان است: زندان.

اما این بخشی از ماجراست. داستان زندان را می‌توانی همین بیرون در اوج آزادی در نگاه غمگین مادری که اشک‌هایش را با چارقدش پاک می‌کند و زیر لب دعا می‌خواند، جست‌وجو کنی. داستانی که زیر آسمان همین شهر آنقدر کش پیدا می‌کند و دنباله‌دار می‌شود، تا آنجایی که می‎‌رسد به زنی اندوهگین که زیر بار نیش‌وکنایه‌ها سر خم کرده است. داستان زندان همین بیرون از آن چهاردیواری، بین بهانه‌گیری‌های دختر بچه‌‌ای که دلتنگ پدرش است، ادامه دارد.

همه‌ی این تصویرهای تلخ روی چهره‌ی به ظاهر آرامِ شهر قاب شده‌اند؛ اما گاهی ترس از آبرو، چادر سکوت را به سر و روی فقر و مشکلات مردم کشیده است. و ما بی‌خبر از این که زیر این چادر چه زخم‌های عمیقی در انتظار مرهم‌اند، بی‌تفاوت و بی‌دغدغه سرگرم آرامش خودمانیم.

شبیه معجزه است وقتی همه‌ی دنیا از تو و حال‌وروزت بی‌خبرند و از همه جا و همه چیز ناامید شده‌ای، مهربانی و سخاوت گل‌های امید را در دلت بکارد و انسانیت، آزادی را بار دیگر به تو هدیه دهد. از جشن گل‌ریزان حرف می‌زنیم. جشنی که مردم و خیرین برای آزادسازی زندانیان جرائم غیر عمد که توانایی مالی ندارند، برگزار می‌کنند.

از شکل‌گیری تا اجرای گلریزان

فوزیه ناصری، منتخب مردم برای پنجمین دوره شورای اسلامی شهر، یکی از افرادی است که این برنامه را دنبال می‌کند؛ و مصطفی خورشیدی، یکی دیگر از منتخبان شورای پنجم، مسئول کارگروه جشن گلریزان است. دیگر اعضای شورای فعلی و منتخبین مردم در شورای پنجم نیز از آنها حمایت می‌کنند.

ناصری در گفتگو با هفت‌برکه از مراحل پیگیری‌ها می‌گوید. از زبان خودش بشنویم: «در ایام انتخابات، بعد از سخنرانی در مسجد رئیس، آقایی به سمتم آمد و گفت: «به فکر زندانیان گراشی باشید. نه به فکر خودشان، حداقل به فکر خانواده‌هایشان که خیلی تحت فشار هستند.» این حرف، تلنگری برای من بود، تا جایی که بعد از رای آوردنم، اولین چیزی که پیگیرش شدم این موضوع بود. در میزگردی که با خبرنگاران هفت‌برکه داشتم، موضوع گلریزان را مطرح کردم و آنها خانمی به اسم جهاندیده را که مدیر عامل انجمن حمایت از زندانیان در لار است، به من معرفی کردند.»

این کلیدهای اولیه، موجب باز شدن درهای بعدی می‌شود: «بلافاصله با خانم جهاندیده تماس گرفتم و با او قرار ملاقات گذاشتم. در صحبتی که با او داشتم، اطلاعات اولیه را در اختیارم گذاشت و گفت اولین گراشی هستم که می‌خواهد کاری با این گستردگی را شروع کند و تشویقم کرد. و بعد پیامی به آقای بهزادی، رئیس زندان لار، داد و خواست در این زمینه با من همکاری داشته باشند، و همین طور پیامی به آقای طاهری که جزو معتمدین و هیات‌امنای انجمن آزادسازی زندانیان هستند. رئیس زندان لار استقبال زیادی کرد. در گراش هم حبیب الله مهرابی و مصطفی خورشیدی و بقیه اعضای شورا حمایت کردند. آقای رنجبر، رییس دادگاه گراش، نیز در دادگاه اعلام کرد که خانم ناصری پیگیر حمایت از زندانیان است.»

ناصری که خودش هم از سرعت کارها به وجد آمده است، ادامه می‌دهد: «با همکاری یکی از زندانیان که به قید ضمانت در حال حاضر آزاد است، سعی کردیم زندانیان گراشی را شناسایی کنیم. و از طرفی با هماهنگی با خانم جهاندیده، درخواست کردیم سری نیز به زندان بزنیم. حفاظت و کارکنان زندان استقبال کردند و اسامی زندانیان گراشی را اعلام کردند. آنها فقط اسامی سه نفر را به ما دادند، اما دادگاه پنج زندانی گراشی را معرفی کرد. زندانیان که از این اتفاق باخبر شده بودند به دوست زندانی خود که به قید وثیقه آزاد بود تماس می‌گرفتند و می‌پرسیدند آیا برگزاری جشن گلریزان در گراش واقعیت دارد؟»

جشن گلریزان، ۳۱ خرداد

حالا قدم‌های اولیه برداشته شده، و نوبت به اقدامی گسترده‌تر است. ناصری از جلسه‌ای که در شورا برای جشن گلریزان برگزار شد می‌گوید: «این موضوع را از طریق اعضای شورای فعلی و منتخبین شورای بعد دنبال کردیم. با فرماندار، حفاظت لار، اداره بهزیستی، اوقاف و چند نفر از معتمدین و خبرنگاران در محل شورا جلسه‌ای را تشکیل دادیم.»

و در همین جلسه، جشن گلریزان برنامه‌ریزی می‌شود: «قرار شد چهارشنبه ۳۱ خردادماه برای آزادی زندانیان گراشی، مراسم گلریزان را در سالن همایش‌های دانشکده علوم پزشکی برگزار کنیم تا حداقل هزینه‌ی آزادسازی سه گراشی زندانی در زندان لار فراهم شود.»

ناصری درباره‌ی نحوه‌ی کمک‌ها هم توضیح می‌دهد: «این کمک‌ها می‌تواند هم به صورت کمک بلاعوض باشد و هم به صورت وام بلندمدت. اما ما احتمال می‌دهیم مبلغی که در این مراسم جمع خواهد شد بیشتر باشد تا ان‌شاالله ما هم بتوانیم افراد بیشتری را از طریق این هزینه آزاد کنیم. مثلا افرادی که به قید وثیقه آزاد هستند، با فراهم کردن وام و دادن هزینه، مانع برگشتن آن‌ها به زندان شویم.» او از گسترده‌تر شدن این عمل انسان‌دوستانه هم استقبال می‌کند: «البته تصمیم داریم در آینده این برنامه را گسترش دهیم، یعنی از زندانیان گراشی شروع کنیم و در مراحل بعد به زندانیان شهرستان و استان و حتی کل کشور کمک کنیم.»

استقبال خیرین و نهادها

در همین مدت اندکی که از شروع طرح گذشته است، استقبال همشهریان در داخل و خارج از کشور و نهادهایی همچون صندوق خیریه نور و نظام مهندسی گراش، باعث دلگرمی ناصری شده است: «ما تلفن‌های زیادی مبنی بر حمایت از این برنامه داشتیم. یک نفر از دبی تماس گرفت و گفت شش میلیون تومان برای جشن گلریزان در نظر گرفته است. یک خیر دیگر هم قول پرداخت ده میلیون تومان را داده است. البته مردم می‌توانند با کمترین هزینه‌ها هم در این برنامه شرکت کنند. آشفته، مسئول صندوق خیریه‌ی نور مسجد صاحب‌الزمان(عج)، قول حمایت داده و گفته است ما شرایط را برای دادن وام به افراد زندانی راحت‌تر می‌کنیم.  البته در برنامه داریم که با شاکیان نیز صحبت کنیم، بلکه آنها نیز حاضر شدند قسمتی از مبالغ را ببخشند. نظام مهندسی و جامعه‌ی مهندسین نیز شماره حسابی برای شرکت در این برنامه و حمایت از زندانیان برای خود مهندسان در نظر گرفته‌اند.»

به گفته‌ی محمدامین رحیمی، همسر خانم ناصری،  قرار است از طرف کارگروه جشن گلریزان به زودی شماره حساب مشترکی در بانک انصار برای عموم مردم و خیرین نیز اعلام شود. در مراسم نماز جمعه‌ی امروز ۲۶ خرداد هم افرادی در جلوی حسینیه با در دست داشتن کارت‌خوان و برگ‌های رسید، کمک‌های نمازگزاران جمعه به زندانیان گراشی را جمع‌آوری خواهند کرد.

اما استقبال زندانیان از این طرح هم از سمت دیگر، مسئولیت گروه برگزاری جشن را سنگین‌تر می‌کند: «از طرفی درخواست‌های زندانیان و خانواده‌های زندانیان نیز بیشتر می‌شود. زندانیان تماس می‌گیرند و گراشی‌های دیگری را معرفی می‌کنند که در زندان‌های شهرهای دیگری زندانی هستند. مثلا یک گراشی به دلیل یک بدهی ده میلیون تومانی در زندان بندرعباس زندانی است. ما حتی زندانی‌هایی داریم که تنها به خاطر یک میلیون تومان زندانی هستند. ما داریم فردی که به خاطر دادن بدهی، سیسمونی فرزندش و وسایل خانه‌اش را فروخته است. از ثبت‌نام فرزندش در مهد کودک صرف نظر کرده است و حتی از فروش کیسه‌ی برنج هم دریغ نکرده است. فاصله طبقاتی در شهر زیاد است و وقت آن رسیده که بیشتر حواسمان به فقرا باشد.»

ناصری از الآن به فکر وضعیت زندانیان بعد از آزادی‌شان هم هست. او از عواقب منفی زندانی شدن در نگاه جامعه گلایه‌مند است و دنبال راهی است که این دیدگاه منفی را کمتر کند: «همکاری دیگری که مردم می‌توانند داشته باشند این است که این افراد و خانواده‌ی آنها را طرد و منزوی نکنند. باید بررسی شود که بعد از آزادی، افراد از دادن شغل به این افراد ابایی نداشته باشند. باید دست این افراد را گرفت و مانع شد که درگیرِ عواقبِ اجتماعیِ زندانی شدن شوند. کاش دید منفی نسبت به افرادی که زندان رفتند کم‌تر شود.»

این قدم اول است

گروهی که به دنبال برگزاری جشن گلریزان است، این را یک قدم اول در راهی دراز می‌داند. آنها امیدوارند مردم و نهادها کمک کنند این قدم اول محکم برداشته شود تا نیروی مضاعفی برای ادامه راه داشته باشند. ناصری می‌گوید: «ما به دنبال راه‌اندازی انجمن حمایت از زندانیان نیز هستیم، اما چون طی کردن روند قانونی آن زمان‌بر است، آن را به بعد از ماه رمضان موکول کرده‌ایم.»

وقتی که در این شب‌های قدر، برای آزادی اسیران دعا می‌کنید، جشن گلریزان را نیز در ذهن داشته باشید.

[1]