بستن

از چشم شما ۴۱: تابلوی ورود ممنوع به طبیعت

هفت‌برکه (گریشنا) – ارسالی خوانندگان: در یک کلام، حال و روز طبیعت خوش نیست …

چند صباحی است طبیعت دستخوش نامهربانی‌های جمعی شده است، آن چنان که هر کس به تصور باطل خود احساس می‌کند باید سهم‌اش را از طبیعت پیرامونی به هر نوع و شیوه‌ای که می‌پسندد بستاند و از آن بهره برد!

گاهی پای فرهنگ عمومی به میان می‌آید و گاهی پای سودجویان و منفعت‌طلبان!

گاهی به دست خودمان و گاهی به امر تصمیم‌گیران!

گاهی به بهانه توسعه صنعتی و کشاورزی و گاهی به توجیه وقف!

از فرسنگ‌ها دورتر و از گرد و خاکی که به پا کرده‌اند، از ماشین‌هایی که در ترددند و محموله‌ای از جان زمین را بر دوش خود حمل می‌کنند، از صدای دلخراش دستگاهها و صدای تق‌تق بیل مکانیکی متوجه فعالیت‌شان می‌شوی. فکرش را که می‌کنی ترس و رعبی عجیب بر دلت می‌نشیند. انگار که موریانه زده‌باشد به جان خسته این شهر از شمال و جنوب، شرق و غرب حمله‌ور شده‌اند و زمین را زیر پایت تهی می‌کنند! احساس می‌کنی سپاه‌شان هر آن به شهر نزدیک و نزدیکتر می‌شوند!

پیش‌تر که میروی زمین را می‌بینی که دهان گشادش را باز کرده و انگار منتظر است تا چیزی را ببلعد!

نزدیک زمانی است که در مسیر رسیدن به زیارتگاه تنگ لاغر تابلوهای زرد رنگی با عناوین محدوده عملیاتی، خطر انفجار، ریزش سنگ و برخورد با ماشین‌های حمل ماده معدنی به چشم می‌خورد که با جمله «ورود افراد به محدوده کارگاهی اکیدأ ممنوع» دسترسی به منطقه طبیعی و تفرجگاهی را غیر ممکن نموده و مسیری عمومی را به حریمی شخصی مبدل ساخته است.

با وقوع این رخداد این سئوال را در اذهان عموم ایجاد نموده است که مسدود کردن این گذرگاه بر طبق مواد تبصره‌ای قانونی بوده است یا خیر؟

آیا برداشت‌های شن و ماسه و یا سنگ لاشه از معادن این محدوده مجوزی بر بستن جاده دسترسی است؟ و یا برداشت‌های گله به گله از هر جای این دشت و صخره‌های آن مطابق با اصول و دستورالعمل های قانونی است؟

دستگاه متولی در صدور مجوز استخراج و بهره برداری از معادن، اداره کل صنعت، معدن و تجارت فارس و منابع طبیعی یکی از مهم‌ترین و موثرترین استعلام شونده‌ها در روال اداری اخذ این مجوز هاست.

 

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

8 نظر

  1. وقتی که منافع فردی بر جمع ترجیح داده شود روزگار منابع طببعی تاروتارتر مبشود
    وقتی زمینهایی تحت عناوین مختلف در قلب بیابان و صحرا واگذار میشود و این زمینها بدون هیچگونه کاربردی زندانی حصار میشود روزگار منابع طبیعی تارو تارتر میشود متاسفانه به همان اندازه که ادارات ممکن است مقصر باشند خودمان هم در هرز دادن منابع مقصریم تا خودمان همگی نخواهیم نمیشود
    خواستن و تصمیم به احترام گذاشتن به منافع جمع موضوعی است که فراموش کرده ایم
    پس بیاییم بخود بیاییم و از خودمان شروع کنیم
    من دیروز شروع کردم

    1. همین افرادى مثل شما باعث میشن مسئولین غیرتى بشن و بتازن به صحرا و باغهاى مردم
      اولاً پولشو دادن
      دوماً شما چکاره اى اینقدر مشکلات روى سر و دوش این شهرستان خوابیده مانده تار تار شدن طبیعت
      اگه طبیعتى مثل استان هاى غربى کشور داشتیم بازم
      اخه بنده خدا این طبیعت بکر ما چى داره
      شما همین زمین هاى که واگذار کردن همین امروز ظهر برو ببین میتونى پنج دقیقه زیر افتاب گرم و سوزانش دوام بیارى بدون یک قطره اب
      چند تا اومدن این زمین بى اب و علف را ابادش میکنن
      واسه تفریح خودشون و خانوادشون پس چکار کنند
      نوش جونشون اخه به و شما چه ربطى داره
      کمى من منطقى فکر کن دوست گرامى

  2. حالا پنج تا سنگ شکن هم که فعال هستن هم به بهانه حفظ محیط زیست تعطیلش کنید تا دویست نفری که دارن نوون میخورن هم از کار بیکار بشن و دوباره مثل سالیان گذشته ماسه از لار بیاریم و پول دوبرابر به اقایون کارخانه دار لاری بدیم بس کنید خواهشا هزار هکتار زمین ول هست از اناغ بگیر تا بونمات واسه تفریح و گردش کنار این چند هکتار زمینی که به سنک شکن ها دادن نرید !!!

  3. متاسفانه بسیاری از ارگانها ونهاد ها در موقع مواجهه بادانه درشتها نوعی مماشات را سرلوحه قرار میدهند چون هزینه براست.بعد دست به چند مورد ضعیف کشی کم هزینه میزنند.مثلا تخریب محدوده تنگ لاغروتلاش برای انحصاری کردن ان از نظر ایشان مصداق تخریب طبیعت نیست و دربسیاری از مواد ساده تر به شدید ترین وجه برخورد میشود .شاید بتوان عبارت یک بام و دو هوا را برای این موارد به کار برد.

  4. واقعا جای تاسف داره شرکت شن و ماسه قاید بخاطر این کارا و استفاده جاده تعطیل شده.کاری کردن که نمیتونن سرمایه گذاری کنند.همه پول بانک گذاشتند چون حوصله این درد وسرها ندارن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 نظر
scroll to top