بستن

عبور از نظام ریاستی به پارلمانی، یک نیاز یا یک هدف؟

گریشنا (هفت‌برکه): کامران جعفری، قائم مقام حزب تدبیر و توسعه جنوب کشور (حوزه گراش) در یادداشتی که برای هفت‌برکه ارسال کرده است، نظر چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره‌ی تغییر نظام ریاستی به پارلمانی را نقد کرده است. در نظام ریاستی، رییس جمهور با رای مستقیم مردم در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب می‌شود؛ اما در نظام پارلمانی، نخست وزیر به صورت غیر مستقیم توسط نمایندگان مردم در مجلس تعیین می‌شود. جعفری سعی می‌کند نشان دهد که این تغییر نظام با توجه به وضعیت کنونی به نفع کشور نیست.

 کامران جعفری: چندی‌ست که باز هم صداهایی از گوشه و کنار به گوش می‌رسد و نوای پیمودن راه مدیریت اجرایی کشور به روش پارلمانی را سر می‌دهند. نمی‌دانم آنانی که این تقاضاها را دارند، تا چه حد از نظام پارلمانی اطلاعاتی دارند. و آیا مشکل امروز کشور با نقل مکان کردن از جاده‌ی ریاستی به پارلمانی حل می‌شود؟

مشکل ما در اداره‌ی کشور این نیست که با چه نظامی اداره شود؛ مشکل این است که چگونه اداره می‌شود. کشورهایی که مهد دموکراسی هستند نیز نظام پارلمانی را قبول نکرده‌اند و به نظام ریاستی اقبال بیشتری نشان داده‌اند. چرا که رفتن به سمت نظام پارلمانی لازمه‌اش رسیدن به توسعه‌ی پایدار است. کشوری چون ایران که نشانه‌ای از رفتن به سمت داشتن و ساختن زیربناهای توسعه‌ی پایدار نیز در آن مشاهده نمی‌شود، چگونه می‌تواند از نظام فوق متمدن پارلمانی بهره‌مند گردد؟ ما امروز کشور را به سبکی شبیه ملوک‌الطوایفی اداره می‌کنیم. البته نه به معنای عام آن، بلکه به صورتی خاص که فقط نمونه‌اش را در خود ایران می‌توان یافت و با خودش قابل مقایسه است. دولت جمهوری اسلامی به عنوان رسمی‌ترین مرجع در امور جاری و مجری قانونی قوانین جمهوری اسلامی، کمترین اختیارات را در مدیریت اجرایی کشور به صورت بالفعل داراست. این اتفاق عجیب فقط و فقط در ایران قابل رویت است.

آنچه امروز مورد نیاز است، تشکیل یک کمیته‌ی کاملا مستقل و فراجناحی شامل همه‌ی تخصص‌ها و حتی اقلیت‌های مذهبی برای بررسی اولویت‌بندی‌های کشور است تا پس از تشخیص به همه‌پرسی گذاشته شود. انتخاب افراد مورد بحث در کمیته‌ی مورد نظر نیز خود از پراهمیت‌ترین قسمت‌های موضوع است. بی‌شک، عبور از نظام ریاستی به پارلمانی مورد نظر عموم نخواهد بود و اگر نیز اقبالی داشته باشد، بی‌شک در اولویت‌های آخر قرار می‌گیرد. لذا ابتدا تشخیص صحیح اولویت‌های تغییر و یا اضافه کردن به قانون اساسی و یا کسر کردن برخی مفاد قدرت‌افزا به عنوان مجرای تولید فساد در جامعه، به شدت مورد نیاز است.

سمن‌ها، تشکل‌های صنفی و احزاب سیاسی کاملا مستقل از منابع قدرت، ثروت، دولت و حکومت اولین قدم در راه رسیدن به دموکراسی واقعی‌ است. آنچه که در کشور ما کمترین وقعی به آن نگذاشته‌ایم و بر عکس، با اهدافی طیفی و جناحی، همواره در جهت نابودی و ضعیف نگه داشتن آن کوشیده‌ایم. اینها ملزومات رسیدن به دموکراسی و در حقیقت بهترین ابزاری است که می‌تواند مردم را مسلط و ناظر بر کیفیت کار مسئولان کشور نماید و از فساد سیستماتیک درون سازمانی جلوگیری کند. خلائی که امروز به شدت کمبودش را با آمارهای نجومی اختلاس‌ها و زد و بندها و فرار از قانون و دور زدن احساس می‌کنیم.

نمایندگانی که در نظام پارلمانی قرار است تصمیم‌سازی کنند، باید از بدنه‌ی چنین تشکل‌ها و احزابی فیلتر شوند و بالا بیایند. این احزاب و تشکل‌ها هستند که برای بقا و حفظ حیثیتِ مردمی بودن و بالا بردن قدرت سیاسی و چانه‌زنی خود، مجبور به اِعمال کردن سخت‌ترین احرازِ صلاحیت‌ها بر طبق مرام‌نامه‌های داخلی خود، بدون کوچک‌ترین اغماض و ملاطفتی خواهند بود؛ چرا که می‌دانند باید پاسخگوی طرفداران و اعضای خود باشند و با کوچک‌ترین سهل‌انگاری ممکن است پایگاه و عقبه‌ی مردمی و جایگاه سیاسی خود را از دست بدهند.

لذا نظام پارلمانی بر معضلات کنونی که مردم عملا معترض آن هستند خواهد افزود و تجمیع قوه‌ی مجریه در درون قوه‌ی مقننه باعث به وجود آمدن بیش از پیش کارتل‌های قدرت و ثروت خواهد شد. و این یک اشتباه استراتژیک برای مردم خواهد بود. امروز کشور نه نظام ریاستی و نه نظامی پارلمانی دارد، و اهم مشکلات جاری جامعه نیز از همین معضل سرچشمه گرفته است. در قانون اساسی بر استقلال قوا از یکدیگر تاکید شده است تا از تجمیع قدرت و ثروت جلوگیری به عمل آید، اما در عمل چنین نبوده و نیست. حال فرض کنید که تنها جزئی از این کشور که مستقیما به دست مردم انتخاب می‌شود، یعنی رییس جمهور، نیز در زیر مجموعه‌ی مقاماتی که غیر مستقیم انتخاب می‌شوند قرار بگیرد.

ظاهرا برخی با استناد با سخنان دقیق رهبری معظم انقلاب که فرمودند: «اگر یک روزی در آینده‌های دور یا نزدیک احساس شود که به جای نظام ریاستی، با نظام دیگری مدیریت اجرایی کشور را پیش ببریم، مثلا احساس شود نظام پارلمانی مطلوب است، هیچ اشکالی ندارد»، قصد پیش بردنِ اهدافِ طیفی خود را دارند. رهبری انقلاب صراحتا بیان داشته‌اند که بر اساس مقتضیات روز جامعه و با تحقیق و آماده بودن همه‌ی شرایط و ضوابط برای اجرای این طرح، بتوان احساس کرد که به نفع جامعه است. آیا این شرایط و ضوابط و بستر در جامعه آماده شده است؟

بی‌شک نیاز کشور و مردم به نظام پارلمانی وجود ندارد، اما طیفی که در انتخابات‌های اخیر شکست خورده‌اند، بسیار نیازمند این سبک هستند تا عملا هیچ انتخاب مستقیمی در دست مردم نماند و آخرین حربه را نیز از مردم بگیرند. شایسته است که عقلا و بزرگان کشور به حرف‌ها و استدلال‌های موافقان این طرح که بر مغالطه استوار است، توجه نکنند و به اهدافی که در سر می‌پرورانند پی ببرند.

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

7 نظر

  1. جانا سخن از دل ما می گویی فعلا همان ریاستی را درست اجرا کنید پارلمانی پیش کش بسیار مقاله وزین و مستدلی بود

  2. مشکل مملکت ما اینه هر بی سوادی تو هر زمینه ایی میخواد اظهارنظر کنه. از گریشنا هم بیشتر از اینا توقع میره که حرفه ایی تر مطالبشو انتخاب کنه.

  3. شما که سواد دارید اظهار نظر کنید تمام تریبونها و امکانات هم در اختیارتون است نیاز به چند سایت محلی هم ندارید خوبه بیسواد های ما این قدر مستدل می نویسند وای به باسوادها

  4. سلام.
    ظاهرا هنوز قرار نیست که فرهنگ نقد کردن در گراش و ایران,نهادینه شود.

    باید ابتدا یاد بگیریم که نقد کردن چگونه است.

    نقد بر نوشتار گذاشته میشود ,نه نویسنده.
    متاسفانه,دیدگاهی که درکشور غالب است,دیدگاهیست که به تخریب روی میآورد تا اینکه منصفانه به نقد و بحث منطقی و علمی وارد شود و این یک معضل بزرگ در تبادل افکار و نظرات آزادنه به وجود آورده است.
    باید یاد بگیریم و عادت کنیم که نقد چیست و راه نقد کردن چگونه است.

    تخریب اشخاص و تفکرات هیچ سودی به نفع جامعه ی ما ندارد.
    به نظر بنده,جناب جعفری کاملا منطقی و مستدل در این مورد صحبت کرده اند.و نشان از اطلاع و اشرافیت نسبی ایشان در مورد مبحث نظام پارلمانی دارد.
    اگر به نظر جناب سامان و یاس مجهول الهویه,آقای جعفری سواد کافی ندارند,بنده از این افراد میپرسم که اولا آقای جعفری با شناسه مشخص اظهار نظر کرده اند ولی شما مجهول هستید.
    سپس اگر شما معیارتان از سواد داشتن,دارا بودن مدرک آکادمیک میباشد,سخت در اشتباه هستید.اما دوست داریم, شما که احتمالا سوادی دانشگاهی دارید,متن ایشان را نقد کنید و دلایلی علمی و منطقی بر رد مقاله این بزرگوار بگذارید.
    آنگاه خوانندگان بهتر میتوانند قضاوت کنند که ,سواد(فهم و تحلیل) آکادمیک شما چقدر بالاتر از سواد(فهم و تحلیل)نویسنده ی متن فوق میباشد.
    به قول دوستمان,بی سواد ما,چنین تحلیل میکند,وای به روزی که باسوادهایمان به میدان بیایند.

  5. درود بر همگان

    یکی از ویژگیهای عصر ارتباطات همین است که قانون غلط رواج یافته ی جامعه ی تک صدایی ما را برهم زده است.
    سیستم غلطی که تریبون ها را در اختیار برخی جاهل و نااگاه و بعضا جاعل قرار داده بود,پایان یابد.
    عده ای که خود را محق و برتر میپنداشتند و از تریبونهایی مقدس و عمومی, هر انچه که منافع جناحی و طیفی خودشان را تامین میکرد,سعی بر تفهیم و تعمیم دادن به نظر کل مردم کنند.
    دوران تک صدایی به سر آمده است,تشکر بی پایان خود را از زحمتکشان عرصه ی رسانه و مخصوصا دست اندرکاران موسسه ی فرهنگی هفت برکه و تیم خبری گریشنا که فارغ از هر گونه دسته بندی ها و جناح بازی های مرسوم جامعه,به رسالت خطیر فرهنگ سازی و تلاش در آگاهی رسانی جامعه و انعکاس نظرات از هر طیف و گروهی را سر لوحه ی کار خود قرار داده اند,تشکر و قدردانی نناییم.

    منتظر نقدهای منصفانه و راهنمایی های خردمندانه و اگاهانه ی همه ی دلسوزان شهر و جامعه ی آشوب زده ی ایرانمان هستم تا بتوانم بر علم و آگاهی خود بیفزایم.
    بنده “مدرک دانشگاهی”ندارم,اما فکر نکنم این موضوع دلیلی باشد تا بنده حق اظهار نظری در مورد اتفاقات پیرامونی ام نداشته باشم.اما از دوستانی که مدرک را ملاک اظهار نظر میدانند,خواهش میکنم تا اگر قدرت نقد و تحلیل و رد کردن نظریه بنده را دارند,اعلام نظر بفرمایند تا ما بی سوادان استفاده ببریم.
    از همفکران فهیم و یاوران همیشه همراه نیز تشکر همیشگی دارم و وجود شما سروران را قوت قلب و قدرت حرکت قلمم میشوند.ارادتمند همیشگی سبز اندیشان هستم و به عنوان کوچکترین,از شما و تلاشهایتان در راه اصلاح و اعتلای تفکر ناب اصلاح طلبی که ادامه ی راه پیامبران و امام حسین ع ابر اصلاح طلب تاریخ, کمال تشکر را دارم.آینده ی ایران سربلند سرسبز خواهد بود.
    و من الله التوفیق

  6. سلام قولا من رب رحیم
    -ضمن محکوم کردن کامنتی که محضر نویسنده محترم اسائه ادب نموده متذکرشوم شما اگرمدعی باسوادبودن خودوبی سوادی دیگران می باشید لاجِرَم نیازاست دلیل وبرهان خودمبنی بربی سوادی دیگران ارائه کنید نه به صِرف تشخیص خود.(هاتوابرهانکم ان کنتم صادقین۱۱۱بقره:اگرراست می گویید دلیل وبرهان بیاورید)
    -نویسنده بزرگوار
    شماچطورمیفرمایید که فقط نهادریاست جمهوری باانتخاب مستقیم مردم منتخب می شود ولاغیر؛حال آنکه تک تک اعضای قوه مقننه نیز خود مردم بادستان وآرای خود برمی گزینند؛
    شخص به شخص قوه خبریه ومجلس خبرگان رهبری با همین رایِ به صندوق انداختن مردم انتخاب می گردند ودرنتیجه رهبری نیز ازهمین مجلس معرفی می گردد؛
    وهمچنین دیگر ارگان های کوچک تر مثل شورای شهر واستانداری ها ،مستقیم وغیرمستقیم مردم در انتخاب اُمرای خود دخیل اند.
    اگرمیفرمایید ریاست جمهوری اختیاری ازخود ندارد پس چرا خلاف منویات رهبری عمل می کنند که برطبق ادله شمانباید این اجازه رو میداشت ولی شاهد هستیم که خیلی ازکارهای ریس جمهوری به مرحله اجرارسیده ومورد نظروتایید رهبری نیست که این اقدام موید اختیارداشتن مجزای ریاست جمهوری می باشد.
    اگرشما انتظاردارید که شاکله های اصلی نظام که درقانون اساسی نیز که توسط خود مردم به ثبت رسیده هررییس جمهوری بنابرتام الاختیاربودن خود بخواهد زیرپابگذاردکه چه فرقی بادیگرحکومت های طاغوتی وپارلمانی دارد؟والذین کفروا اولیائهم الطاغوت….براین مبنا تمام نظام های دنیا ولو دموکراسی ترین نظام ،تامادامیکه شخص ولی فقیه مثل رهبرومجلس شورای نگهبان برعملکرد این نظام ها وقانون ها نظارت نداشته باشند طاغوت محسوب می شوند وکفراست چراکه ان الحکم الالله.
    لذا شورای نگهبان که دین شناس اند وبرقوانین فقهی الهی مسلط اند بانظارت برعملکرد مجلس مقننه وهمچنین نظارت داشتن رهبر که شخصی است جانشین عام امام زمان برعملکرد ریاست جمهوری ،منجربه تشکیل جمهوری اسلامی شده است وگرنه همان نظام انتخاباتی صِرف خارج ازمعنویت همانند دیگرکشورها می شد به اسم جمهوری ایرانی که موردتاییداسلام نیست.
    همیشه موید باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 نظر
scroll to top