بستن

داوران و فیلمسازان برگزیده درباره جشنواره کل نوشتند

هفت‌برکه (گریشنا): چند تن از داوران و فیلمسازان برگزیده دوره‌های قبل جشنواره فیلم کوتاه کل گراش درباره‌ی حضورشان در این جشنواره یادداشت‌هایی نوشته‌اند. این نوشته‌ها را به نقل از کانال اطلاع‌رسانی جشنواره بخوانید.

مجید برزگر، کارگردان و رییس پیشین انجمن فیلم کوتاه ایران

عضو هیات داوران دوره یازدهم و دوازدهم

به عنوان کسى که در چند دوره‌ى جشنواره گراش در سال‌هاى مختلف حضور داشته‌ام عرض مى‌کنم جشنواره‌اى‌ست گرم و مهربان. با رویکردى مستقل. توانسته با سماجت و سرسختى کار خودش را بکند و بار خودش را هر سال به سرانجام برساند. شور و شوق فیلمسازان منطقه را هم دیده ام و نمایش‌ها و بحث‌ها و قرارها براى سال بعد را.

با دستان خالى، کارى مى‌کنند کارستان بچه‌هاى گراش؛ و این همه را البته مدیون سینما هم هستیم. مدیون جادوى تصاویر لرزان ِروى پرده و گرماى بچه‌هاى جشنواره.

گراش جایى‌ست که تا به حال نتوانسته‌ام دعوتش را قبول نکنم. دست‌شان را به نرمى و صمیمانه مى‌فشارم و به احترامشان مى‌ایستم.

پیداست که توضیح ِ تاثیر سینما و کیفیت آن بر زندگى‌مان سخت و شاید محال باشد. اما براى ادامه زندگى به این کارها و بانیانش نیاز داریم.

به همه‌شان نیاز داریم؛ هر که خطر کند.

 

آیدا پناهنده، کارگردان و چهره‌شناخته‌شده‌ی سینمای ایران

عضو هیات داوران دوره دوازدهم

دو سال قبل، وقتی برای داوری جشنواره ی کلِ گراش دعوت شدم، با عرض شرمندگی بسیار، چیزی درباره ی این جشنواره نشنیده بودم و جز نام شهر «گراش»، چیزی درباره ی این منطقه نمی دانستم. نام شهر را هم از آن جهت بخاطر سپرده بودم، که یک سال قبل از آن، فیلم های کوتاه فیلمسازی نه چندان نام آشنا (البته برای من) به نام «کیوان محسنی» در جشنواره ی فیلم اروند، همه ی اعضای هیأت داوری را متعجب و مسحور کرده بود و با چند پرس و جو فهمیدیم که این جوان خوش آتیه، اهل فارس، و شهری به نام «گراش» است. این است که وقتی دو سال قبل، کیوان محسنی برای داوری جشنواره ی کل با من تماس گرفت، لحظه ای درنگ نکردم؛ گرچه بسیاری از داوری ها را به دلایل مختلف، نمی پذیرم و سعی می کنم دور بمانم. اما انگیزه ی کشف و آشنایی با فیلمسازان جوان و استعدادهای گمنامِ شهرهای کمتر بر سرِ زبان، دلیل رفتن ام شد. خوشبختانه مقصد را درست تشخیص داده بودم و آنقدر فیلم خوب دیدم که تجربه ی سفر به آن سرزمین زیبا را برایم دو چندان لذت بخش کرد. از مهمان نوازی و لطف مردمان آن شهر و دیار که بگذریم، دختران و پسران فیلمساز، بازیگر، فیلمبردار، تدوینگر و نویسنده ی استان های جنوبی کشور، انبانی از ایده ها و فکرها و استعدادهای نو هستند. بعضی ها، آنقدر خوب و شگفت انگیز که باعث غبطه    می شوند و البته حسرت که چرا دوستانِ جوانِ من در شهرهای دیگر ایران- به جز تهران و شهرهای صنعتی بزرگ- از امکانات لازم و کافی برای ساخت و عرضه فیلم هایشان برخوردار نمی شوند. می شود ساعت ها و روزها گلایه کرد و حسرت خورد، اما به هر حال با تمام نقص ها و مشکلات، جشنواره ی فیلم کل، فرصت خوبی برای دور هم جمع شدن جنوبی های نازنین، تبادل ایده ها و شناساندن استعدادهای تازه است. دور نمی بینم روزی را که چندین فیلمسازِ جنوبیِ جوان از نسل امروز (همچون امثال تقوایی ها و نادری ها و…) به سینمای حرفه ای راه پیدا کنند و نفسِ گرم و هُرمِ رگ های جنوبی شان را به کالبد سینمای ایران بدمند. به امید آن روز!

احسان شادمانی

عضو هیات داوران دوره یازدهم / فیلمساز برگزیده جشنواره

احسان شادمانی

آموزه‌ای قدرتمند، برای بازسازی و ترمیمِ سوءِ مدیریتِ فرهنگی استان فارس، حکایتی تلخ که همه‌مان را از این موضوعِ تراژیک فراری داده است. در فکر و عمل! اما جایی وجود دارد که محل گفتمانِ فیلم‌سازان است و هر سال یک قدم رو به جلو می‌رود. بد نیست برخی مدیرانِ فرهنگی سری به این جشنواره بزنند. یا درباره‌شان بدانند. البته همین هم برایمان غنیمت است و باید قدرش را دانست. امید که  در مراسم عزاداری‌ و تعطیلی‌اش شرکت نکنیم و این جشنواره تبدیل به بود نشود و هست بماند. قطعاً با همین رویکرد حتی با تغییر دولت‌ها و سلیقه‌ها جشنواره «کل» قدرتمندتر می‌شود و به حیاتش ادامه می‌دهد. جایی که تمامِ فیلم‌های کوتاهی که ساختم در آن اکران شده؛ «لطفاً غروب نکن»، «نَنو»، «عده‌ای کنار هم»، «پانچ»، «دور و دورتر» و حالا هم «خاکسترنشین»، این نام‌ها برای من تداعی کننده یک سرگذشت و نمودار است. شاید از سال‌های آغازینِ این جشنواره که برخی به نادانی آن را سبک می‌شمردند تا امروز که بسیاری فیلم‌سازان این اسم را می‌شناسند و برایشان قابل احترام است. اگر ده‌‌ تا فیلم کوتاه دیگر هم بسازم با افتخار در این جشنواره‌ شرکت می‌کنم. من استانِ فارسی‌ام این جشنواره صفحه‌ای از شناسنامه فرهنگی من است. با افتخار. 

سجاد ایمانی

فیلمساز برگزیده چند دوره جشنواره

سجاد ایمانی

کل گراش، اولین حضور. اولین تجربه و امید برای دنیای فیلم‌سازی من. با اولین فیلمم در جشنواره بزرگ‌ترین استرسم را برای حضور روی سن مراسم اختتامیه تجربه کردم. تازه وارد دانشگاه سینما شده بودم و برای فیلمم امید زیادی داشتم. حضور در یک جشنواره فیلم که قبل از آن هیچ گاه تجربه نکرده بودم. در سال ۸۷ منتظر اولین جایزه فیلم کوتاهم از جشنواره فیلم کوتاه کل گراش بودم. اما در اختتامیه همه چیز برعکس شد و فیلم من هیچ جایزه‌ای نگرفت. همانجا روی صندلی عهد کردم که سال دیگر از همین صندلی برم و جایزه اول را بگیرم. آن سال تنها بودم و با ناراحتی به شهرم نورآباد ممسنی برگشتم. سال۸۸ شد و من با فیلم «دوما» برگشتم. روی همان صندلی در کنار یک فیلم‌ساز همشهری. در پایان در بخش داستانی، دیپلم افتخار به دوست همشهری‌ام رسید. جایزه سوم این بخش به صورت مشترک به دو فیلم از شیراز رسید و هیات داوران هیچ فیلمی را شایسته جایزه دوم ندانست ‌و من باز ناامید شدم. اما در ادامه جایزه اول بخش داستانی به فیلم من رسید. امروز این موفقیت در جشنواره‌های بزرگ‌تر هم  برای من تکرار شده است. اما هیچکدام مثل جشنواره کل گراش نبود. بعد از آن هر وقت در جشنواره کل گراش بودم دست خالی برنگشتم. حالا با فیلم‌سازان همشهری‌ام که تعدادشان زیاد شده باید با مینی بوس به گراش سفر کنیم.

جشنواره کل گراش پایه‌ریزی قوی برای فیلم‌سازی من بوده است. جشنواره‌ای صمیمی با حس‌های خوب. آدم‌های خوب. شهری زیبا پر از مساجد و برکه و آب انبار بزرگ کل. شهری پراز فرهنگ و خاطره. شهری با لهجه زیبا و فیلم‌سازان و هنرمندان بزرگ.

 

محسن مقدم

فیلمساز برگزیده جشنواره

محسن مقدم

جشنواره فیلم کوتاه کل گراش، به نظرم یه اتفاق مهم و قابل تقدیر است، اینکه یه تیم مصمم و عاشق، که به کارشون ایمان دارند از یک رویا به واقعیت رسیدند. در سال‌های اول، منظورم دوره‌های اول جشنواره هست که فقط شهرستان‌های فارس به جز شیراز می‌تونستند شرکت کنند، ما که در شیراز بودیم مطلع می‌شدیم از استقبال بیش از حد انتظار مردم در یک شهرستان کوچک و نگاهشان به یک سینمای خاص (فیلم کوتاه) و حسرت می‌خوردیم که ای کاش ما هم امکان حضور داشتیم، در دروره‌های بعد این اتفاق خوب افتاد و این انرژی و استقبال زبان به زبان در بین فیلم‌سازان گشت، مطمئنا حاصل عشق و باور تیم اجرایی جشنواره بود. باعث افتخارم هست که در این جشنواره ۳ جایزه گرفتم. و به این می‌بالم که استان فارس دارای دو جشنواره مهم شده. دیگه اسم و جشنواره کل گراش نه تنها در فارس، بلکه در تهران هم شناخته شد، باز هم ایضا با همت تیم اجرایی که جشنواره رو ارتقا دادن، استانی، منطقه ای، گروه داوری خوب، برگزاری حرفه‌ای، و خیلی فاکتور‌های دیگه که جا داره به این روند رو به جلو افتخار کنیم. آرزو می‌کنیم امسال هم جشنواره خوبی داشته باشید و اینکه بشه جشنواره ملی. 

نگین امین‌زاده

فیلمساز برگزیده چند دوره جشنواره

نگین امین زاده

 گراش برای من، جشنواره‌ای دوست داشتنی، گرم و جدی است. این میزان انگیزه و جدیت در برگزاری یک جشنوراه مثال‌زدنی است. هر دوره با تلاش هنرمندان و مسئولین شاهد برگزاری جشنواره‌ای در حد و اندازه جشنواره‌های ملی هستیم. جایی که همیشه پذیرای داورانی شایسته بو‌ده و محلی صمیمی برای تعامل هنرمندان فراهم کرده‌ است. مفتخرم که استانم جشنواره‌ای دارد که آوازه‌اش به جاهای دیگر هم رسیده و خوش‌نام مانده است. کاش ما هم به جای سنگ انداختن در مسیرش، قدری در پیشبردش همکاری می‌کردیم. گراش جزو اولین جشنواره‌هایی بود که تجربه کردم، خاطرات خوش زیادی برایم رقم زده. این جشنواره کاملا حرفه‌ای برگزار می‌شود و فیلم‌های راه‌یافته در تمامی شاخه‌ها داوری می‌شوند. خوشحالم که در شهری زاده شده‌ام که می‌توانم در این جشنواره شرکت کنم. هر بار که فیلم کوتاهی بسازم با افتخار آن را برای جشنواره گراش می‌فرستم. دمشون گرم.

کیوان محسنی

فیلمساز برگزیده چند دوره جشنواره

کیوان محسنی

با جشنواره فیلم کوتاه کل گراش فیلم‌سازی رو شروع کردم. احتمالا من خوش‌شانس‌ترین فیلم‌سازی بودم که در شهرم یک جشنواره فیلم کوتاه داشتم. همه فیلم‌هایم اولین بار در جشنواره کل گراش به روی پرده رفتند. به مرور جشنواره تبدیل شد به بهانه‌ای برای فیلم ساختن من و دیگران. فیلم‌سازانی چون من که به علت علاقه خاص به نوعی از سینما کمتر شانس حضور و دیده شدن در دیگر جشنواره‌ها را داشتند. این ویژگی امروز به نقطه برجسته جشنواره تبدیل شده است. دیدن فیلم‌هایی که هرگز آن‌ها را ندیده‌اید. شاید به همین دلیل باشد که افراد سرشناسی را به عنوان داور، مهمان و حتی منتقد به اینجا کشانده است.

گفته می‌شود «جشنواره کل گراش، بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی استان فارس است» اما هر ساله مورد کم لطفی مسوولین قرار می‌گیرد. خوشحالم که برگزاری این جشنواره با مسوولین نیست چرا که اگر اصرار و سماجت برگزارکنندگان گراشی جشنواره نبود این جشنواره هم مثل دیگر جشنواره‌ها به تعطیلی کشیده می‌شد. با همه اینها امروز بعد از دوازده دوره برگزاری، جشنواره کل گراش یکی از قدیمی‌ترین جشنواره‌های مستقل فیلم کوتاه در جنوب ایران است.

امسال پس از چهار سال در جشنواره یک فیلم کوتاه دارم. فیلم کوتاه «باگ». یک اکشن تریلر کوتاه بر اساس یک داستان واقعی در گراش.

مدیر رسانه‌های هفت‌برکه و مدیرمسئول پایگاه خبری هفت‌برکه مدرس دوره‌های آموزش خبرنگاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0 نظر
scroll to top