بستن

عارضه‌های سرمایه‌گذاری در گراش و راه‌های برون‌رفت از رکود

هفت‌برکه (گریشنا): عارضه‌های سرمایه‌گذاری در گراش را شاید نتوان از کشور جدا دانست، اما می‌توان درباره‌ی خصوصیت بخشی از آنها صحبت کرد. دکتر مهدی مهرابی، رییس بانک انصار گراش و دانشجوی دکترای بازرگانی، گرایش بازاریابی، دیروز ۲۸ دی‌ماه ۹۶ در سین چهل و هشتم انجمن شاعران و نویسندگان این موضوع را تحلیل و بررسی کرد. خلاصه‌ای از این تحلیل علمی و گفتگوی بعدی بین دکتر مهرابی و حاضرین جلسه را که در میان آنها صادق ایزدی، رییس اداره صنعت، معدن و تجارت؛ مهندس حامد عبدالهی، رییس دانشگاه شیراز مرکز گراش؛ مهندس عظیمی، مهدی شیخی و اعضای انجمن حضور داشتند، می‌خوانید.

 دکتر مهدی مهرابی: یکی از مشکلات ما توجه زیاد به سخت‌افزارها و عدم توجه به نرم‌افزارهاست. بحث ما این است که با وجود پتانسیل‌های زیاد، نتوانسته‌ایم از آنها استفاده کنیم.

در تعریف سنتی، سرمایه یک سری دارایی‌های مالی یا غیرمالی است. اما امروزه، سرمایه‌ها را صرفا مالی و فیزیکی نمی‌دانند. امروزه جایگاه‌ها، افراد و ارتباطات هم جزو سرمایه‌ها محسوب می‌شوند. سرمایه‌گذاری نیز یعنی استفاده از این سرمایه‌ها برای به دست آوردن ارزش بیشتر در آینده. سرمایه‌گذاری بر دو نوع است: سرمایه‌گذاری مولد که در بخش‌هایی همچون تولید و کشاورزی اتفاق می‌افتد و ماحصلش در جریان است؛ و سرمایه‌گذاری غیر مولد، مانند خرید مسکن. سرمایه‌گذاری مولد قدرت خرید پول را افزایش می‌دهد، و اهمیت و نتایج بیشتری دارد، چون مبنای رشد و توسعه اقتصادی است و باعث پایداری و اشتغال و معیشت و رفاه خواهد شد. یادآوری یک موضوع هم لازم است: صرف سرمایه‌گذاری مفید نیست مگر این که بهینه استفاده شود، وگرنه باعث هدررفت سرمایه‌ها می‌شود.

آمار بانک جهانی و رتبه افتضاح ایران

بانک جهانی کشورها را بر اساس ده آیتم اساسی سرمایه‌گذاری از جمله شروع سرمایه‌گذاری، اخذ مجوزها، دسترسی به برق، حمایت‌های دولتی، پرداخت‌های مالیاتی، سرمایه‌گذاری‌های فرامرزی و اجرای قراردادها رتبه‌بندی کرده است. بر اساس این رتبه‌بندی، کشور ایران رتبه ۱۲۴ در جهان را دارد. ما در زمینه‌ی شروع کسب و کار در سال ۲۰۱۷ در رتبه ۱۰۲ جهان بوده‌ایم. در زمینه اخذ مجوز، تقریبا نابود بوده‌ایم و رتبه ۱۶۱ را داریم از بین ۱۸۲ کشور. در زمینه‌ی دسترسی به برق کمی از سال‌های قبل بهتر شده‌ایم و رتبه ۹۹ را داریم. اما در زمینه‌ی حمایت از سهام‌دارها خیلی بد شده‌ایم و به رتبه ۱۷۰ سقوط کرده‌ایم. در پرداخت مالیات افتضاح هستیم و رتبه ۱۵۰ را داریم. در تجارت فرامرزی رتبه ۱۶۶ را داریم و قبلا بهتر بوده‌ایم. و در اجرای قرارداد‌ها هم کمی وضعمان بهتر است و رتبه ۸۰ را داریم. در آمار ورشکستگی هم رتبه ۱۶۰ را داریم! این آمار نشان می‌دهد ورود به فضای کسب و کار در ایران اصلا مناسب نیست.

تفاوت رشد و توسعه اقتصادی

باید اینجا به تفاوت بین رشد و توسعه اقتصادی توجه کرد. رشد اقتصادی بیشتر در زمینه‌ی افزایش در اندازه است، مثلا افزایش تعداد خطوط تولید. این مساله با منابع در ارتباط است و به دنبال به دست آوردن است، مثل فروش نفت. ولی توسعه درباره‌ی شایستگی است، و مرتبط با کارآیی و اثربخشی است. توسعه اقتصادی مربوط به وقتی است که مثلا از نفت استحصال کنیم. اگر کشوری توسعه‌ نیافته باشد، کمبود منابع به شدت مانعش می‌شود. مثلا قطر، که بالاترین سرانه درآمد دنیا را دارد، یعنی رشد بالایی را دارد، اما اصلا توسعه‌یافته نیست و در کمتر از چند روز به خاطر تحریم‌ها دچار مشکل شد.

مشکلات سرمایه‌گذاری در گراش

عموم کارهای در گراش، شامل کارگاهی و واسطه‌گری است. تا جایی که خبر داریم، فقط سه تولیدی فعال داریم که به شدت درگیر مشکلات‌اند، از جمله شرکت‌های فسیل و سبزی طاها. یکی از مشکلات در گراش، میل مردم به سپرده‌گذاری در بانک‌هاست.

اما دلایل مشکلات کارگاه‌های تولیدی در گراش را می‌توان از سه جنبه بررسی کرد: مشکلات ساختاری، مشکلات نگرشی، و مشکلات فرهنگی.

در زمینه مشکلات ساختاری، این نکات قابل توجه‌اند: ۱) فرآیند‌های اداری به شدت مشکل دارد. البته این مشکل در کل کشور وجود دارد و بیشتر از آن در گراش! ۲) تعارض بین رفتار و فرهنگ‌مان هم زیاد است. مثلا حتما باید مراجعه حضوری باشد، و نامه‌نگاری اصلا کار را راه نمی‌اندازد. ۳) مشکل بعدی، لزوم پیگیری‌های مداوم از سمت خود سرمایه‌گذار است، که در پیچ‌و‌خم اداری گیر می‌افتند. تفاوت ما با دیگر شهرها این است، که در شهرهای دیگر، طرف بیست درصد از سرمایه‌ کار را دارد، و هشتاد درصد دیگر را از بانک می‌گیرد. ولی در گراش، طرف می‌خواد تمام سرمایه‌ای را که تاکنون جمع کرده است به کار بیندازد. ما سرمایه زیاد داریم، اما شکاف زیادی با سرمایه‌گذاری داریم.

در مورد مشکلات نگرشی می‌توان به این مسائل اشاره کرد: ۱) اشکال نگرشی ما به سرمایه‌گذاری این است که اهداف کوتاه‌مدت تعریف می‌کنیم. در صورتی که سرمایه‌گذاری در صنعت، اگر شرایطش ایده آل باشد، بعد از پنج سال به نتیجه می‌رسد. ۲) بحث مدیر-مالکی هم هنوز وجود دارد، در صورتی که شرایط امروز عوض شده است. اگر این مساله را نپذیریم، غرق می‌شویم. آمریکایی‌ها هم فکر می‌کردند تا ابد حرف اصلی را در زمینه خودرو می‌زنند، اما چشم‌بادامی‌ها حالشان را گرفتند. ۳) خطرناک‌ترین کار در زمینه تولید، توسعه است. اما ما شرکت راه می‌اندازیم و می‌خواهیم از همان روز اول، همه‌ی محصولات را تولید کنیم. همین دوستانی که در گراش فعال هستند هم همین مساله را دارند. ما می‌گوییم اول فقط نمک تولید کن، بعد که بازار را گرفتی، برو سراغ محصول بعدی. الآن شرکتی داریم که ده دوازده محصول در بازار دارد، و این خیلی خطرناک است. الآن جریان بازار به شدت عوض شده است. قبلا هر چه تولید می‌کردی، مصرف داشت. اما امروز تنوع محصول بسیار است. این فکر که من چیزی تولید کنم و مردم باید از من بخرند، خیلی خطرناک است. الآن باید دید مردم چه می‌خواهند، بعد همان را تولید کنی. در قیمت‌گذاری هم همین مساله هست.

و در زمینه‌ی مشکلات فرهنگی هم مسایل زیادی وجود دارد، از جمله اینها: ۱) وقتی حرف از تهاجم فرهنگی می‌شود، همه یاد فیلم و سینما و … می‌افتند. در حالی که یکی از تهاجم‌های فرهنگی اساسی که به ما شده، تهاجم به فرهنگ کار ما بوده است. ما جدی پای کار نیستیم. اکثر افراد درس می‌خوانند که پشت میز بنشینند. افراد کمتر با میل به دنبال کار تولیدی می‌روند. این شاید ناشی از فشار جامعه باشد چون نگاه جامعه به کارگر نگاه قشنگی نیست. ۲) مردم ما عرق مذهبی و دینی‌شان خیلی بالاست، و مثلا یک و نیم میلیارد تومان خرج یک مسجد می‌کنند. این نشان‌دهنده این است که مردم توانایی مصرف این‌ها را دارند. اما خلاصه شدن کار خیر به اینها در شرایط فعلی به نظر خیلی خوب نمی‌آید. اگر به کسی بگویید صد میلیون بده تا ۴ تا خانواده را ببریم سر کار، و بعد از ۵ سال به تو برمی‌گردانیم، حاضر نمی‌شود، چون او این کار را کار خیر نمی‌بیند. این مساله باید این قدر گفته شود، از طرف رسانه‌ها و مسئولین و …، که جا بیفتد.

پیشنهادها

عملکردها نتیجه‌ی ضرب خواستن در توانستن است. ما نشان داده‌ایم که در توانستن مشکلی نداشته‌ایم. اشکال ما در سرمایه‌گذاری، در خواستن است. ما آدم‌های فوق‌العاده ریسک‌پذیری هستیم، و این را می‌توان در بحث ساختن باغ‌شهرها دید. و اما پیشنهادها به طور خلاصه:

۱) مردم اگر یک عامل موفق را ببینند، می‌روند دنبالش. اگر مسئولان و مدیران فقط از دو مورد سرمایه‌گذاری حمایت کنند که موفق شود، دیگر می‌توانند راحت بنشینند، چون مردم خودشان وارد می‌شوند.

۲) باید نگاه به تولید مثل باغبانی باشد. می‌دانیم که کاشتن نهال چند سال بعد ثمر می‌دهد. باید بدانیم که سرمایه‌گذاری تا به ثمر برسد وقت می‌برد.

۳) کسی که می‌خواهد سرمایه‌گذاری کند، باید از سرمایه‌گذاری کوچک شروع کند، و یک‌باره نرود سراغ سرمایه‌گذاری بزرگ.

۴) در گراش باید تمرکز کنیم روی یک یا دو محصول و سعی کنیم گراش را به این محصولات معروف کنیم تا تبدیل به یک برند برای گراش شود. پیشنهاد ما این است که در بحث بسته‌بندی‌ها مثل ادویه و سبزیجات تبدیل به قطب شویم و با اینها برای خودمان برند بسازیم. ما تجربه موفق در بحث عطر هم داریم.

۵) به کمک تریبون‌ها و سازمان‌ها و نشریات، جوی را ایجاد کنیم که سرمایه‌گذاری‌ای که منجر به اشتغال و تولید شود، کار خیر است.

۶) سابقه تاریخی ما نشان داده است که هر کاری از مساجد شروع شود، موفق بوده است. هیات امناهای مساجد برای جوان‌های فعال بنا به تخصصشان با سرمایه‌های اندک اشتغال‌زایی کنند.

۷) ما در شهر قبل از این که نیاز به برنامه‌ریزی داشته باشیم، نیاز به همبستگی راهبردی داریم. باید هر دو سه هفته یک بار، افراد فعال در مغازه‌ها و کارهای تولیدی را دعوت کنیم، و در حضور روسای ادارات و سازمان‌ها، مشکلاتشان را دنبال کنیم و سعی در برطرف کردن آنها کنیم.

بخش گفتگو و تبادل نظر

پس از صحبت‌های دکتر مهرابی، حاضران در جلسه به بحث و تبادل نظر پرداختند. مهندس عظیمی از پیشنهاد تشکیل صندوق‌های خیریه سرمایه‌گذاری سخن گفت، و دکتر مهرابی گفت: «این همان قضیه خودت برخیز و بر خود ماتمی گیر است! این موضوع در دست پیگیری است. گروهی دنبال این است که هیات امناها را به این زمینه وارد کند، تا در دو سال دیگر، واقعا در زمینه اشتغال‌آفرینی حرف اول را بزنیم.»

مهندس عبدالهی، رییس نمایندگی دانشگاه شیراز در گراش، پرسید: «حالا که چندین مورد را در زمینه تولیدی و صنعتی امتحان کرده‌ایم و نتیجه نگرفته‌ایم، آیا بهتر نیست به سمت اشکال دیگر سرمایه‌گذاری مثل گردشگری برویم؟» و دکتر مهرابی پاسخ داد: «اتفاقا پیش‌بینی‌ها می‌گوید مسایل مربوط به گردشگری حرف اول را خواهد زد.»

صادق ایزدی، رییس اداره صنعت، معدن و تجارت نیز چند دقیقه‌ای به صحبت پرداخت: «عملا ما در این چند سال کسی را حداقل در شهرک صنعتی نداریم که سرمایه‌گذاری بزرگی کرده باشد و موفق نشده باشد. اما در مقابل، چند نفر موفق را هم داریم. یکی از موارد موفق در زمینه سرمایه‌گذاری، آقای رضایی است که از آسفالت شروع کرد، و در این چهار پنج سال، کاملا موفق بوده است. آقای شیخی هم چندین معدن ثبت کرده است و شن و ماسه هم تولید می‌کند.»

محمد خواجه‌پور، از اعضای انجمن و مدیر رسانه‌های هفت‌برکه، اعتقاد داشت: «تراکم سرمایه مالی اثر منفی در جذب سرمایه انسانی گذاشته است.» و دکتر مهرابی نیز با این نظر موافق بود: «من در بحث فرهنگی این را مطرح کردم. الآن مردم عارشان می‌آید که بگویند کارگر هستند.»

خواجه‌پور همچنین نظر داد: «در بحث کالا هم ما یک مرحله جلوتر رفته‌ایم: امروز تولیدکننده نیاز را برای مصرف‌کننده ایجاد می‌کند. یعنی حتی اینطور نیست که نیازسنجی کند، و بعد تولید کند.» که دکتر مهرابی چندان موافق نبود: «این یکی از اتهامات به بازاریابی است که تقریبا رد شده است. خلق نیاز امکان ندارد، بلکه تقاضا ایجاد می‌شود. بازاریاب‌ها در واقع تقاضا تولید می‌کنند، نه نیاز.»

مهندس حاعبدالهی در ادامه گفت: «دانشگاه‌ها در بحث استارتاپ‌ها خیلی وارد شده‌اند، مثلا دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه شیراز. الآن در گراش هم در فضای مجازی، کسب و کارهای کوچک زیادی راه‌اندازی شده است. چه کسی می‌تواند این فضای جدید را مدیریت کند و به آن کمک کند؟ آیا نمی‌توان در این مقطع برای این مدل کسب و کار، مدل‌سازی بهتری کرد؟ آیا برای این سرمایه‌گذاری‌ها خرد می‌توان کاری انجام داد و نسخه‌ای پیچید؟» سخنران اصلی جلسه در این زمینه هم جواب داد: «من در ابتدای جلسه هم گفتم که اصلا نباید برویم به سمت سرمایه‌گذاری بزرگ. این که دسته زیادی از اینها کنار می‌روند، طبیعی است. اما کاری که می‌توان انجام داد و اداره صنعت و معدن و تجارت باید انجام دهد این است که طرح کسب و کار برایشان بنویسد. این کار را ما در بانک انصار برای چند نفر تاکنون انجام داده‌ایم.» و ایزدی، رییس اداره صمت، نیز توضیح داد: «ما در کسب و کار خرد که مشکلی نداریم. طبق آمار به نسبت بقیه شهرهای هم‌تراز این کسب و کارها در گراش بیشتر است و تعداد واحدهای صنفی‌مان بالاست.» و دکتر مهرابی نیز در ادامه گفت: «این را به جد می‌گویم که تقریبا بالای ۹۰ درصد کسب و کارهای خرد گراش صرفه اقتصادی ندارند. سود حسابداری دارند، اما توسعه نیازمند سود اقتصادی است.»

علی‌اکبر شاه‌محمدی، یکی از اعضای انجمن، اظهار نظر کرد: «یکی از مهم‌ترین موانع ما در توسعه، عوامل جغرافیایی است، و بعد نبودن زیرساخت‌ها مثل راه. اینها چیزهایی نیستند که در اختیار سرمایه‌گذار باشد. به همین خاطر، ما گراشی‌ها همیشه نگاه تجاری داشته‌ایم. من هم فکر نمی‌کنم بتوانیم تولیدکننده‌ی موفقی بشویم، بلکه می‌توانیم تجارت‌کننده‌ی بهتری باشیم. شاید اگر تجار ما به این سمت بروند، موفق‌تر باشند.» دکتر مهرابی در مخالفت نسبی با این نظر توضیح داد: «دو مساله داریم: یکی رشد و یکی توسعه. خوبی توسعه این است که کمبود منابع برایش محدودیت ایجاد نمی‌کند. من در گراش فکر نمی‌کنم وضعیت جغرافیایی بدتر از یزد باشد! توسل به تجارت قطعا رشد ایجاد می‌کند، ولی تجارت مساله‌ی عمومی نیست، بلکه شخصی است و اتفاقی برای شهر نمی‌افتد. اینجا بحث نفی تجارت اصلا نیست و نباید دست از تجارت بکشیم. اما برای کسانی که در این شهر هستند باید چکار کنیم؟»

صادق ایزدی نیز در ادامه صحبت شاه‌محمدی پرسید: «بزرگ‌ترهای ما تاجرهای موفقی بوده‌اند، و بگذاریم جوان‌های ما هم تاجرهای موفق باشند. چه اصراری داریم که حتما به طرف تولید برویم؟» و دکتر مهرابی جواب داد: «پس چرا کشورهای دیگر به سمت تولید می‌روند؟ چرا کشورهای تجاری توسعه‌یافته نمی‌شوند؟ شما یک کشور پیدا کنید که توسعه‌یافته باشد و تولید کننده نباشد و فقط تجارت‌کننده باشد! مشکل ما کسانی نیستند که تجارت می‌کنند و پولدارند. مشکل ‌ما کسانی است که اینجا هستند و کاری ندارند. ممکن است آن افراد بخشی از خرج شهر را هم بدهند. ولی این مشکل اصلی شهر را حل نمی‌کند.»

خواجه‌پور در ادامه این بحث درباره کارآفرینی از طریق کارهای خیرین گفت: «البته در بخشی از کارهای خیریه، اشتغال‌آفرینی هم انجام شده، مثلا در بیمارستان. باید این را هم البته در نظر بگیریم که در بخش هیات‌ امناهای مختلف، رقابت زیادی وجود دارد. مثلا در بخش‌های ورزش، سلامت و مذهبی، هیات امناها خیلی از گفتمان خیریه استفاده می‌کنند و برای جذب منابع حسابی رقابت می‌کنند. در این زمینه رابط‌ها خیرین را می‌قاپند!» و دکتر مهرابی صحبت خواجه‌پور را با این شوخی جواب داد: «بله، ما در این زمینه در مرحله آموزش الفبا هستیم!»

مهندس عظیمی نیز چند دقیقه‌ای درباره‌ی الگوی یزد و راه‌اندازی شرکت ایساتیس صحبت کرد، و تاثیر این شرکت را در اشتغال و توسعه اقتصادی یزد توضیح داد. او گفت در آینده این موضوع را در یادداشتی بیشتر باز خواهد کرد.

سردبیر پایگاه خبری هفت‌برکه عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش دکترای ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران

7 نظر

  1. ممنون از توضیحات خوب اقای دکتر مهرابی
    اما بنده با نظریه تک یا دو محصولی شما موافق نیستم به دو دلیل
    اولا وقتی شما یک محصول را تولید کنید و تولیداتان در روز ۱۰۰بچ باشد در طول ده روز ۱۰۰۰بچ دارید که اگر بازهم تولید کنید و فروش کم باشد اول اینکه انبار تا حدی ظرفیت دارد و پر می شود دوم اینکه فروش کم و کارخانه تک محصولی یا باید کارخانه را ببندد و یا اینکه به تولید ادامه بدهد که باعث می شود تاریخ محصولات قدیمی شود
    دوما اینکه وقتی شما کارخانه با ده نوع محصول داشته باشید و طبق روال قبل روزی ۱۰۰بچ تولید داشته باشید بنابراین در طی ده روز شما از هر محصول فقط ۱۰۰بچ دارید و این باعث می شود که محصولات از نظر تاریخ تازگی داشته و از طرفی در بحث فروش وقتی ویزیتور وارد مغازه ی می شود و مغازه دار بر طبق ظرفیت مغازه فقط برای هر نوع محصول ده بسته از ویزیتور خریداری کند، بنابراین از کارخانه تک محصولی فقط ده بسته و از کارخانه ده محصولی ۱۰۰بسته خریداری خواهد کرد
    پس تنوع محصول هم از نظر بحث تولید و روال کاری کارخانه و هم از نظر بحث فروش بصرفه است

  2. واقعا یکی از کاربردی ترین و لازم ترین بحثی که تاکنون در گراش مطرح شده ، این بحث بوده است.
    خوب است این موضوع از منظر سایر عوامل دخیل( تولید کنندگان، تجار، کاسبان ، فارغ التحصیلانو…) در اقتصاد گراش هم مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
    از نظرات تخصصی ،عالمانه و دلسوزانه دکتر مهدی مهرابی هم بهره فراوان بردیم

  3. بازار به مدرک نیست به درکه.
    دوست عزیزی که اینهمه در مورد بازار اظهار نظر کردن و از چندتا رقم که اونم معلوم نیست چقدر دقت داشته باشه از بانک مرکزی و جهانی عنوان میکنند با این اعداد مسائل جلو نمیره. من پیشنهاد میکنم ایشون لباس رزم بپوشه و از حقوق بگیری بانکی و سیستم خراب بانکی خارج بشه و پولش رو ورداره بدون حقوق بانکش بیاد زندگی کف بازار رو تجربه کنه و پس از ایجاد تحول و گرفتن بازار منطقه و کشور که میفرمایند نسخه بپیچه. اظهار نظر از این دست زیاده. کافیه دکمه تلویزیون رو بزنی هر کانالی دکتر فلانی یا کارشناس فلانی داره نطق میکنه. عزیز دل، آقایون نشریه هم هر مطلبی رسید دستشون یا جلسه ای ده نفره گرفتن حال داد بهشون نیان تیترهای کشف راه حل اقتصادی گراش رو بزنن. پس به امید خدا مشکل هم حل شد و بازار گراش با این تمرکز راه افتاد. علی یارت. از یک شخصیت دکتر راه حل خوب بیشتر انتظار میره تا پراکنده گویی.
    دکتر غفوری عزیز میدونی من کی ام. یه همایش بذارید بیام خدمت عزیزان توضیح بدم.

    1. متاسفانه نمی‌دانم شما کی هستید. اما با کمال میل حاضریم نظرات شما را هم بشنویم و انعکاس بدهیم.
      در موسسه هفت‌برکه همیشه به روی صاحب‌نظران باز است. این هم شماره تلفن برای هماهنگی: ۵۲۴۴۹۹۷۰

  4. باسلام
    ضمن تشکر از دست اندرکاران مجموعه هفت برکه و عزیزانی که اظهار نظر فرمودند .امیدوارم این گفتگو و اظهارنظر ها به اندازه ای هر چند اندک ،زمینه تسهیل شرایط کسب و کار را در گراش فراهم نماید .
    در پاسخ به یکی از اظهار نظر های مطرح شده بایست عرض شود من هم با نظر شما درمورد ارجحیت درک بر مدرک موافقم و یکی از ارزوهای بنده این است که روزی برسد که از نامها با پسوند مدارک و جایگاهها استفاده نشود
    در مورد ورود به بازار هم خوشبختانه تاکنون ۳۶مورد کسب و کاری که اقداماتی از قبیل ،نوشتن طرح توجیه ،تحلیل بازار ،تبلیغات و..)انها توسط اینجانب انجام شده از پیشرفت مناسبی برخوردار هستند به لطف خدا و اعتماد مردم شرایطی فراهم شده که دستی بر اتش بازار داشته باشیم از این نظر کم و بیش از مسایل و مشکلات و راهکارهای برون رفت از ان اگاهی داریم .
    برای انجام کار بزرگتر و بهتر نیاز به مشورت و راهنمایی بیشتر و بهتر داریم اگر شما هم نظراتی دارید مشتاقانه استقبال میکنیم .خوشحال خواهیم شد نظرات شما را هم بشنویم .یقین داریم کار با نظر جمعی بهتر و پخته تر انجام خواهد شد .این متن حاصل یک جلسه گفتگو محور است اگر از نظر حضرتعالی پراکنده گویی شده بنده عذر خواهی میکنم .
    اما انچه یقین داریم این است که همانگونه که مردم خوب ،نجیب ،وپرتلاش گراش در بیشتر عرصه ها موفق بوده و هستند در عرصه کار افرینی و اشتغال نیز با وجود تمام مشکلات موفق خواهند شد .

  5. تامین مواد اولیه برای تولید فوق العاده مهم است.منطقه ما تامین کردن خوراک شرکت تولیدی و فروش محصول نهایی مشکلات زیادی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 نظر
scroll to top