رُمان غمانگیز خانوادهی عبدالرحمان
گریشنا – فاطمه ابراهیمی: مهشید با چین و چروکِ زندگی عجیب دست و پنجه نرم میکند. دختر بیست و سه سالهای که بگوید من مرد خانوادهام، تا ته قصهاش را نخوانده میشود حدس زد. «من تا سوم دبیرستان درس خواندهام اما مدرک دیپلمم ناقص ماند. چون دو نفر دیگر از خواهران و برادرم هم درس […]