بستن

خودمانی با مهندس حسین‌زاده: حالا دیگر فقط فرزند گراش نیستی

هفت‌برکه – ابراهیم مهرابی:

پیش‌بیان: خوشبختانه تحلیل‌ها و مقالات متعددی پیرامون انتخابات اخیر نوشته و منتشر شده و خواهد شد. این‌بار اما بنده سبک نوشتارم را عوض کرده‌ام تا (همه‌خوان) شود.

 

هوالمُعِزّ

استقلال و پیروزی.

مهندس جان، سلام. انتخاب شدنت و روز مهندس را بهت تبریک می‌گویم. به همه‌ی مردم نجیب منطقه نیز تبریک می‌گویم.

وقتی آمدم دره‌ی هایقِر فیروزآباد و پای دکل حفاری، در کسوت یک مرد و مدیر توانمند و صادق دیدمت، به دلم برات شد تا برایت کاری کنم کارستان! بعدا در جلسه‌ای خصوصی، استراتژی‌ام را برایت گفتم و به جد پیگیرش بودم و بهش وفادار ماندم. اوجش در جلسه اجماع رخ داد و تیزبینان متوجه فرآیندِ خوشایند اجماع شدند. انشاء الله که آماده شوی برای خدمت بیشتر به ایران اسلامی و 

_ ملی بیاندیشی،

_ استانی برنامه‌ریزی کنی

_ و منطقه‌ای عمل کنی.

بالاخره انتخاب شدی، آن هم چه انتخابی! همه‌ی خوبی‌های این انتخاب یک طرف، اینکه مردم نجیب ما، گولِ غولِ شهرت‌ها (رییس کمیسیون امنیت ملی! رییس کمیسیون فرهنگی! نماینده مجلس! مسئول اداره اطلاعات و فرماندار! و …) را نخوردند هم یک طرف! مردم آگاهانه به شهرت‌ها پشت کردند و صداقت را  برگزیدند. مردم ثابت کردند شهرت، ضرورتا محبوبیت و مقبولیت را  به دنبال ندارد! اعلام تدریجی نتایج شمارش آراء و قد کشیدن درخت اقبال شما، نفس‌ها را در سینه‌ها حبس و شیفتگانِ افرادِ شهره را مبهوت می‌کرد!

مهندسِ جان! از اینجا به بعد با کارهایت سعی کن تا اعتماد به «صداقت» ضربه نبیند. گرچه به زیرکی و تیزهوشی شما اعتقاد دارم، ولی اولین گام این است که توسط کسانی که شب قبل از اجماع، علیه ساز و کار اجماع اعلامیه دادند و یا با تماس تلفنی، معتمدین را از شرکت در اجماع منع می‌کردند و نیز گروهی که تا ۳ روز قبل از رای‌گیری با دو سه نامزد غیرگراشی بسته بودند ولی دم‌دمای پیروزی به اردوگاه شما آمدند، مصادره نشوی! گرچه لازم است از توانشان بهره ببری، ولی نگذار توانت را تحلیل ببرند. بدان کسی که در مقصد به تو پیوست، احتمالا بدقصد است!

مهندس جان، یادت نرود که؛

_بی شک لطف خدا شامل حالت بود؛

– پشت سرت، خروار خروار، خوبی و نجابت بود؛

– پیرزن‌ها و پیرمردها برایت نذر نماز و روزه کردند؛

– جوان‌ترها (کامیکازه‌های* بصیرت) دور هم نشستند و با پشتکار، قصه‌ی اجماع را نوشتند. اسمشان را گذاشتم «عشره‌ی مُبَصّره». ده عزیزی که در دستانشان ده تا حَسنه را می‌شد به عینه دید؛ «فکر، برنامه، پول حلال خودشان، صداقت، پشتکار، خدمت بی‌منت و نامشروط، همت، تحلیل درست، برآورد درست و بالاخره موضع درست».

– آنهایی که خیلی جوان‌تر بودند هم آمدند پای کار. اسمشان شد «جمعیت جوانان گراش». بعضی‌هاشان آنقدر کم‌سن بودند که  هنوز سبیل نداشتند، ولی خداییش قد چند تا مرد کارکشته، کاربلد بودند! مگر ول‌کن بودند اینها! همین حیدر، امیرحسین، محسن و… من را با حضور، تماس و پیام مکرر خود، عاصی کرده بودند! اصلا چسبِ چسب (مَ وِل شو اَکِه!).

اینها ثابت کردند اگر مسن‌ترها پشت و جوان‌ترها جلوی خاکریز باشند، با چاشنی همدلی، وحدت و گذشت، می‌شود کارهای نشدنی را شدنی کرد. نمونه‌اش همین فقره اخیر!

بزرگترها هم، از هر قوم و قبیله، حزب و دسته آمده بودند وسط یا کناره‌ی میدان و تمام توان و نفوذ خود را به کار می‌گرفتند تا با تنگی وقت، اتفاق خوبی را رقم بزنند.

بعضی‌ها آخرِ کار با ماموریتِ خاص سر رسیدن و مشروط و با طمع، وارد ستادت شدند و خواستند با کت و شلوارِ دیگران داماد انتخابات بشوند! مثل همان‌هایی که بعد از سیری شیر، به گِرد شکار جمع می‌شوند تا از گرسنگی دلی از عزا در بیاورند! مواظب اینها باش. همان‌هایی که خیلی باهات عکس می‌گرفتند و حضورشان را مشروط کرده بودند به یک سِری چیزها! اینها پیشتر در چند مرحله با دو سه نامزد غیرِ گراشی قرار و مدار بسته و آمده بودند تو را زمین بزنند. ولی خدا، آره خدا، تو را نجات داد!

دیگر نامزدها، با تمکین به رای معتمدین، متواضعانه، شربت اجماع را به شوق یا طوق، بالاخره سر کشیدند و بعد از اجماع، خودشان شدند مبلغ و سفیر شما. مرحبا به هر چهارتایشان. من که مخلصشان شدم و ارادتم به اینها زیادتر شد.

تلفن‌ها و پیام‌های زیادی رد و بدل شد و همه، آشنایان خود در دیگر شهرها و روستاها را به روز دوم اسفند حواله می‌کردن.

پیش از اجماع، رایزنی‌های فشرده‌ای رخ داد و جای‌جای این چهار اقلیم، محل نشست‌های پنهانی برای معرفی فرزند احتمالی اجماع بود. از دره‌های اطراف شهرستان گرفته تا سبزپوش، کورده، دُرز، شرفویه و…

خیلی از مردم شهرمان که در جاهای دیگر زندگی می‌کردند نیز خود را به صندوق‌ها رساندند تا شما برنده بشوی. پیرزن‌ها و پیرمردها و رای اولی‌ها هم هجوم آوردند پای صندوق. مردم سنگ تمام گذاشتند. حس و حرص تاکسی و ماشین‌دارها که عصر جمعه به حاشیه شهر می‌رفتند و مردم بی‌وسیله را مجانی به پایگاه‌های اخذ رای می‌رساندند واقعا دیدنی و ستودنی بود!

مهندس جان، همه تلاش کردند تا در تنگنای زمانیِ تبلیغات، تخم پیروزی را بپاشند و دیدیم که با صداقت خودت، چه خوب و زود آبیاری و سبز شد. مردم حالا منتظر گل دادنش می‌مانند. شما نیز در آینده سعی کن گل‌های خدمت را به مردم هدیه بدهی، به همه؛ چه آنهایی که بهت رای دادند و چه آنهایی که بهت رای ندادند. حالا دیگر فقط فرزند گراش نیستی، بلکه نماینده‌ی چهار شهرستان سخاوتمندی؛ گراش مُدبّر، لارستان کهن، خنج پویا و اوز فرهنگی.

مهندس جان! استقلالت را حفظ کن تا همچنان پیروزی برایت بماند. مواظب گرگ درون و گرگ‌های کت و شلواری و طمّاع بیرونی باش! و سخن آخر این که سه چیز را هرگز فراموش نکن: «خدا، قانون، مردم».

منطقه نیازمند گام‌های بلند است.

د. ابراهیم مهرابی

۵ اسفند ۹۸

 

__

* اصطلاحی ژاپنی که بر خلبانان پیش‌قراول و جان‌فدا اطلاق شد.

کامیکازه‌ها (عشره‌ی مبصره)ی ما: مهندس سلمان مهرابی / مهندس حامد عبداللهی / دکتر مسعود غفوری / دکتر مهدی نوروزی/ مهندس مهدی قنبری / مهندس غلامرضا آرمان‌مهر / مهدی وفایی‌فرد / محمد خواجه‌پور / مهندس مهدی عالمی / حسین فولادی

17 نظر

  1. مرحبا به قلمتون و جناب مهندس چند برابر حواسشون به اونایی که تا غروب روز جمعه هم‌میگفتن کی رای میده و کسی نیست که رای بده و اصلا در حد نمایندگی نیستو …ولی فردای موفقیت عکسهاشون رو با جناب مهندس تو استوریهاشون گذاشتن که ما هم بله،جمع باشه

  2. با سلام .خب ما تبریکاتمان را قبلا عرض کرده ایم و نصایح را نیز استادانی همچو ن مهرابی عزیز که زمانی همکلاسی بوده ایم مرقوم فرمده اند و اما غرض از مزاحمت مجدد و ان اینکه همین چند لحظه پیش داشتم مطلبی در سایت رجا نیوز تحت عنوان ((نه))مردم به اصلاحات در ذیل اقای حسین زاده را در لیست اصلاح طلبان قلمداد کرده است که خواهش میشود چنانچه این نماینده گرامی میخواهند پیگیری کنند .والسلام

  3. در تایید کامنت از دبی اسم آقای مهندس حسین حسین زاده در لیست اصلاح طلبان است و این پیروزی به آقای دکتر ابراهیم مهرابی و مسولین گریشنا و جوانان کار گروه اجماع تبریک عرض میکنیم که با تلاش فراوان توانستند برای اولین بار یکنفر از اصلاح طلبان از گراش و منطقه به مجلس بفرستند اسامی بیست نامزدهای اصلاح‌طلب که رای آوردند:
    غلامرضا نوری آذربایجان شرقی/بستان آباد، مسعود پزشکیان آذربایجان شرقی/ تبریز، اسکو و آذر شهر، الله وردی دهقانی آذربایجان شرقی/ ورزقان، عادل نجف زاده آذربایجان غربی/ خوی و چایباره، عباس جهانگیرزاده اردبیل/ پارس آباد و بیله سوار، جلیل رحیمی خراسان رضوی/ تربت جام، تایباد و باخرز، سید احمد آوایی خوزستان/ دزفول، مرتضی خاتمی زنجان/ ماه نشان، ایجرود و بوغداکندی، حسین حسین زاده فارس/ لارستان و خنج و گراش، حمدالله کریمی کردستان/ بیجار، سیدمهدی فرشادان کردستان/ سنندج، دیوان دره و کامیاران، ذبیح الله اعظمی ساردویی کرمان/ جیرفت و عنبرآباد، آرش زره تن لهونی کرمانشاه/ پاوه، غلامرضا تاجگردون کهگیلویه وبویراحمد/ گچساران، غلامعلی کوهساری گلستان/ رامیان و آزادشهر، پرویز محمدنژاد قاضی محله گیلان/ لنگرود، یحیی ابراهیمی لرستان/ سلسله و دلفان، محمدعلی محسنی بندپی مازندران/ نوشهر و چالوس، حسن لطفی همدان/ رزن، احمد دنیامالی گیلان/بندر انزلی

    1. همان‌طور که خود مهندس حسین‌زاده تاکید کردند. ایشان مستقل است.

      این اشتباه اولین بار در خبرگزاری فارس رخ داد ولی با پیگیری یکی از همشهریان خبرنگار فارس مساله تصحیح شد. ولی خبر اولیه فارس مبنای خبر برخی سایت‌های دیگر شد.

      مهندس حسین‌زاده به عنوان مستقل وارد انتخابات شدند و همواره روی این موضوع تاکید داشت. عملکردشان در مجلس گرایش سیاسی او مشخص‌تر خواهد کرد. قضاوت در این مورد کمی زود است.

  4. احسنت و دو صد درود بی کران بر جناب دکتر مهرابی عزیز و دلسوز..
    ادم لذت میبره از بیان قلمتون انقد شیرین و دلنشین که دل طلب خواندن بیشتر میکند.
    افتخار میکنم که اینجور انسانی همشهری خودم میبینم..
    تفکرت عالی..
    نوشتارت خواندنی..
    گفتارت دلنشین ….

  5. سلام علیکم
    خدمت دوستان عرض کنم که،
    جناب آقای مهندس حسین زاده حفظه الله، شخصیتی مستقل هستند. به هیچ حزب و دسته ای وابسته نیستند. قاطبه مردم خوب ما با هر نوع تفکری از این فرزند برومند منطقه حمایت کردند. کاری که یکی از خبرگزاریها کرده است یا سهو است و یا شیطنت! در هر حال مواضع جناب مهندس و شعارهایش، هویدا و نشانگر استقلال ایشان است و این اظهر من الشمس است. تاکید و تبلیغ بر انتساب ایشان به اردوگاهی خاص، صادقانه نیست.
    والله هو العلیم
    کوچک شما
    ابراهیم مهرابی

  6. مسجد که هست، میکده جای نماز نیست
    جایی که آب هست، تیمم مجاز نیست

    پند از زبان عالم اهل عمل خوش است
    اظهار فضل این همه فاضل نیاز نیست!

    غافل ز خویش! در پی عیب کسان مباش!
    کاین قصه جز حکایت سیر و پیاز نیست

    از بانگ ادعای تو گوش فلک کر است
    طبل میان تهی که دگر جزو ساز نیست!!!!

    نوکیسه های تازه به دوران رسیده را
    سرمایه ای به جز هوس و کبر و آز نیست

    با نرخ روز، هرکس نان می خورد، یقین!
    نامرد و خائن است که مردم نواز نیست

    دست زمانه مشت تو را باز می کند
    شادم، چرا که عمر خیانت دراز نیست!!

    بیهوده نیست توبه ی هر گرگ، مرگ اوست
    گویند: ” وقت مرگ در توبه باز نیست “

  7. جناب ابراهیم مهرابی !
    شما در ابتدای مقاله ادعا کرده اید که: به دلتان برات شد که برای ایشان کاری کنی کارستان!! و…
    دقیقا شما نیز دچار همان توهمی شده اید که خودتان گفته اید : «برخی قصد دارند با کت و شلوارِ دیگران داماد بشوند! مثل همان‌هایی که بعد از سیری شیر، به گِرد شکار جمع می‌شوند تا از گرسنگی دلی از عزا در بیاورند! مواظب اینها باش.»
    «خاب کاسم »

  8. من موافق سخنان دکتر مهرابی عزیز هستم
    جناب اقای مهندس حسین زاده باید هوشیار باشن و فرق دوست و دشمنشونو تشخیص بدن، اونای که تا قبل از پیروزی مهندس حسین زاده ساز مخالف میزدن و الان دارن خودشون رو به ایشون نزدیک میکنن به دلیل منافع شخصیشون، قطعا چنین افرادی یک درصد هم به فکر منطقه و ابادانی شهر نیستن و فقط به فک این هستن که منافع شخصیشون به خطر نیفته اینو تجربه و سوابق افراد ثابت کرده،مهندس جان حواستان به اطراف باشد نکند افرادی سودجو با حیله و مکر صداقت را از شما بدزدند.

  9. دوره قبل انتخابات مجلس، فقط چند نفر اطراف حسین زاده بودن، ممکن بود این دوره هم چنین میشد اگر جمعیت جوانان نبود، جمعیت جوانان هدفی را ترسیم کرده بود که متاسفانه مورداقبال قرارنگرفت و مجبورا وارد بازی حسین زاده شد و از ایشان حمایت کردن.
    اقای حسین زاده خیلی باید مراقب باشند، بعضیا سهم میخوان. سهم هاشون توسط ع.ب تضمین شده بود، حالا هم اینجاهستند.به یک آن رنگ عوض میکنند.ان شاالله بقول یکی از دوستان، منافع شغلی و شخصی دوستانی که دور و اطراف را گرفته اند تامین بشود، تا حداقل تلاش هاشون بی ثمر نباشد. ولی خیلی زشته این کارها

  10. اینم اضافه کنم، اقای مهرابی بسیار زحمت کشیدن، از یک سال قبل انتخابات و بارها اقای حسین زاده یا فقیهی و بیشتر افراد گفتن اقای مهرابی،شاید در گراش رای نداشته باشند اما در خارج از منطقه اقبال با ایشان هست و چه خوش مهندس حسین زاده و مهرابی با یک ارامش خاص فعالیت خود را انجام میدادن و نتیجه هم گرفته شد
    اقای مهندس به درد دل بزرگان مهربان گوش کنید، حتم تک تک این جملات برای شما خاطرات خوب و بد همراه دارد
    نگران نباشید، شاید دور و اطرافت نباشیم ولی هوایت را داریم، تمام گراش

  11. باسلام
    ضمن تبریک به اقای مهندس حسین زاده نماینده لار گراش خنج و اوز و موفقیت روز افزون باید عرض شود که ایشان یک چهره مسقل هستند و خودشان کاربلد هستند و نیازی به این نطق ها و نظرات چنیین افرادی نیست و این گونه مباحثات غیر از اختلاف افکنی ثمره ای ندارد و چرا بعضی از اشخاص با مطرح کردن مسائلی در پی به کرسی نشاندن و الحاق نمودن افکار خود به دیگران و همچنین ایجاد یک شبهه در بین عموم مردم می باشند و چرا حرف از وحدت و همدلی که شعار نماینده بر امده از رای نیز هست نزنیم مگر شما تصمیم گیرنده هستید و یا حس حسادت در شما نبوغ کرده هست

  12. آقای مهندس حسن زاده بار ها و بارها اعلام کرده اند که نه اصلاح طلب هستند و نه اصول گرا بلکه یک فرد انقلابی و تابع رهبری هستند
    اینکه آقای مهرابیِ اصلاح طلب ادعا کند که من برای ایشان کاری کردم کارستان! جفا در حق آقای حسین زاده است
    و یک ادعای سهم خواهی از سوی آقای مهرابی به نمایندگی از اصلاح طلبان

  13. از یک منظر ۷۱۰۰۰ نه و از یک منظر دیگر ۲۰۰ هزار نه فقط و فقط به کسانی بود که یکه تاز ادعای ریاست و زعامت بر مردمان چهارشهرستان و جنوب فارس و غرب هرمزگان داشتند.

    تازه فهمیدند که یک من ماست چقدر کره میدهد.
    تازه فهمیدند که با نگاه حقارت به مردم نگریستن چه جوابی دارد
    تازه فهمیدند که با هیاهو و غوغاسالاری نمی توان به جایی رسید.
    تازه فهمیدند که عدم تحمل منتقد و سرکوب منتقدین چه با توهین چه با فحاشی چه با تطمیع به کجا می رسد.
    تازه فهمیدند که اتکا به ثروتمندان و بی اعتنایی به اقشار متوسط یعنی چه.
    تازه فهمیدند که باید بفهمند.
    ولو خود را به بی توجهی زده باشند.

    حسین زاده فرزند این خاک و عصاره اعتماد به نفس مردم است.
    حسین زاده آهی است که از نهاد و درون خانواده هایی که قربانی اختلاف سازی این خاندان در این منطقه شده بودند بر آمد.
    حسین زاده هشداری است به تمامیت خواهان پرادعا و خالی از معنویت و عقل
    حسین زاده تبلور شعور و غلبه بر احساسات پوچی است که سالها با ان این مردم را به رعیت گرفته بودند.
    حسین زاده یعنی نه به انها و اعلام پایان امپراطوری خودخوانده اشان.

    لار و گراش برادرند و برادر می مانند و ان شالله حسین زاده کاری کند تا به انها ثابت شود که بذر اختلاف کاشتن و دورویی ونفاق را توسعه دادن یعنی چه
    ۲۴۰۰ رای مردم لار به حسین زاده جوان که فرزند این اب و خاک است یعنی اماده ایم برای فردایی بهتر

  14. علیرغم شکایت بروجردی به شورای نگهبان و تلاش بیت ایت اللهی برای جمع اوری تخلفات و ابطال ارای اقای حسین زاده ؛ نتیجه انتخابات حوزه لار خنج گراش و اوز تایید شد.

    روسیاهی به دیگ ماند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 نظر
scroll to top