گریشنا: «آیا جابر دارش قربانی اختلافات دیرینه لار و گراش شد؟» این سوالی است که سایت فداغ‌نیوز درباره‌ی فوت این شهروند فداغی که در حادثه‌ی تصادف روز سه‌شنبه ۵ شهریور به شدت مجروح شده بود مطرح میکند (خبر تصادف در گریشنا). روایت این سایت از کش و قوس تلخی که منجر به مرگ جابر دارش شد را با کمترین ویرایش بخوانید:
تصادف مرگ‌بار درست در دو کیلومتری فداغ رخ داد. یعنی درست در منطقه‌ای که جزو شهرستان گراش می‌باشد. مجروحان این حادثه در کمال تعجب به جای گراش به بیرم انتقال داده شدند.
بیمارستان بیرم به دلیل فقدان پزشک متخصص و کمبود امکانات، جابر دارش را به جای گراش و یا شیراز جهت ادامه درمان، به لامرد انتقال می‌دهند. در این رابطه اصرار خانواده دارش هم مبنی بر این که بیمارستان لامرد چندان مجهز نمی‌باشد و بایستی مصدوم را به جای لامرد به گراش و یا شیراز انتقال دهند، مورد توجه مسئولین بیمارستان بیرم قرار نمی‌گیرد.
حرف مسئولین بیمارستان قابل تامل است: ما فقط با بیمارستان لامرد قرارداد داریم و اگر شما خواهان انتقال مصدوم خود به بیمارستانی غیر از بیمارستان لامرد می‌باشید میتوانید با امکانات خودتان، یعنی بدون پرستار و آمبولانس و کمک نفس، این کار را انجام دهید. یعنی در واقع این کار را غیر عملی نمودند، چون در آن حالت چنین اقدامی امکان نداشت.
مصدوم علارغم میل خانواده دارش به بیمارستان لامرد انتقال می‌یابد. بیمارستانی با کمبود پزشک و وسائل مدرن. مصدوم بعد از یک روز بستری شدن، در حالی که همگان انتظار داشتند به زودی از بیمارستان مرخص شود و حتی به گفته شاهدان، علارغم زبان بریده شده کم و بیش به حرف آمده بود و می‌توانست روی پای خود بایستد، مورد چندین عمل قرار می‌گیرد.
اما بعد از عمل، حال مزاجی مصدوم رفته‌رفته به وخامت می‌گراید. مجددا خانواده مصدوم به این فکر می‌افتند که هر طور شده، مصدوم خود را از بیمارستان لامرد مرخص و به شیراز و یا به گراش انتقال دهند. جالب اینجاست که جواب آنها کاملا همان جواب مسئولین بیمارستان بیرم بود.
بگو مگو بین خانواده دارش و مردمی که به ملاقاتی رفته بودند از یک طرف و مسئولین بیمارستان لامرد از طرف دیگر بالا می‌گیرد. اما پادرمیانی آقای حسن فداغی شاغل در بیمارستان لامرد جهت انتقال مصدوم به بیمارستان گراش هم مثمر ثمر واقع نمیشود.
مصدوم پنج شنبه شب وارد اتاق ICUمیشود تا در روز شنبه توسط پزشکی که از گراش خواهد آمد مورد معاینه قرار گیرد! اما متاسفانه بعد از چند روز دست و پنجه نرم کردن با جراحات ناشی از تصادف از یک طرف، و اختلافات لار و گراش از طرف دیگر، دعوت حق را لبیک می‌گوید و به دیدار معبود خود می‌شتابد.
با تشکر از همکاران عزیز .که زحمت انعکاس این واقعه تلخ را داده اند .
ما مردم فداغ یقین داریم که اگر مسئولین بیمارستان بیرم دست از لجاجت بر میداشتند و اختلافات دیرینه را کنار می گذاشتند و اجازه می دادند بیمار را به گراش منتقل نمایند الان ، مرحوم نام برده زنده بود و در کنار خانواده اش به سر می برد . بهتر است مسئولین بخصوص مسئولین لار دست از لجاجت بر دارند وبه منطقه نگاهی تازه افکنند . دوران چماق کشی و زورگویی دیگر بسر آمده است و همه اختلاف افکنان باید بدانند که این آخرین واقعه تلخ نخواهد بود پس بهتر است که برادران و خواهران لاری و گراشی همچون اعضای یک خانواده جهت رفع موانع کنار هم بنشینن وجهت جلوگیری از حوادث تلخ مشابه راهکاری جدید ارائه نمایند
انچه از مطلب نوشته شده استنباط میشود این است که اقدام بیمارستان بیرم ولامرد ربطی به اختلاف لار وگراش ندارد ظاهرا مقرراتی وضع شده که برای انتقال مصدوم با امکا نات پزشکی هربیمارستان فقط با بیمارستانهای طرف قرارداد امکان پذیر است چون برای انتقال به شیراز هم همین موضوع مطرح شده هرچند منطقی نیست.لازم است گریشنا باتوجه به رسالت رسانه ای خودواقعیت رااز کارشناسان بیمارستانهای ذکر شده جویا شودوهرمطلبی را منتشر نکرده وموجب تشویش افکار عمومی نشود.
عجب آدمهایی خودخواهی در دنیا وجود دارد معمولا باید هر کسی هر کاری از دستش برمیاید برا مصدوم انجام دهد. واقعا تا زمانی که مردم به با هم خوب نشوند و کشورمان با آدمهای خودخواهی مثل آنها درست نمیشود. خدا روز قیامت به دادشان برسد که مسوول مرگ یک انسان بی گناه شده اند. باید این بیمارستانها را بست تا دیگر با مرگ یک انسان بازی نکنند.
واقعا که آدم نمیدونه چی بگه.
خداوند به خانواده ایشان صبر عطا فرماید.
باعث تاسف است.
لار با گراش مشکل داره،با لامرد مشکل نداره؟؟
چرا اجازه ندادن ببرنش شیراز؟؟نکنه با شیراز هم مشکل پیدا کردند!
لاری هستی شما؟
اینجور لجاجت ها وحسادت ها سرانجامی نداره. بعضی وقتا لجاجتا بیهوده است. چند ماه پیش در بازار بزرگ قم چند مغازه پنبه فروش کنار هم مغازه داشتند . روزی یکی از این پنبه فروشا اتیش گرفت و شاگرد مغازه به پنبه فروش بغلی با عجله مراجعه کرد و ازش کپسول گاز خواست ولی بهش جواب رد دادند به مغازه دیگه هم رفت وگفت مغازه من اتیش میگیره کپسول گاز میخام ولی به او ندادند تا اینکه کل بازار اتیش گرفت .البته اونا مغازشون بستند وفرار کردند. بعضی وقتا کینه ولجاجت باعث نابودی شخص است و جالب اینجاست کسایی که کپسول گاز ندادند نماز اول وقت می خوندند.
لاریها خیلی مقررات رو پیچیده کردن و باعث تاسف است
با سلام
از آنجایی که گراش بیمارستان مجهز و خوبی دارد،واقعا اشتباه محض کردند که بیمار را به گراش منتقل نکردند.اختلافات هرچقدر هم زیاد باشد نباید جان آدم ها را بگیرد.حتی اگر گراش هم امکان پذیرش نداشت ۱۵ دقیقه اینورتر بیمارستان لار هم بود.واقعا متاسفم.
اما نکته ای که جای بسی تامل است چندی پیش مادربزرگ من برای یک عمل به گراش منتقل شد.اما در کمال تاسف پرسنل گراشی وقتی فهمیدند ما لاری هستیم رفتارشان با ما کاملا عوض شد.تا جایی که میخواستند کینه های خود از لاریها را سر مادربزرگ بیمار من که اصلا درگیر این کش و قوس های منطقه ای نیست در آورند.اساعت ها معطل شدیم و کارمان راه نیفتاد تا جایی که تصمیم گرفتیم برای عمل بعدی اورا به جهرم منتقل کنیم!!!!
داستان جالبی بود مهدی جون! قسمت دوم این سریال رو کی می سازی؟
با سلام
جناب آقای مهدی از لار
خدمت شما عرض شود که اولا مسئول محترم بخش جراحی بیمارستان گراش و تعداد زیادی از کادر زحمت کش پرستاری در این بخش و بخش اتاق عمل لاری هستند. و ثانیا پزشکان و پرستاران (اعم از اینکه لاری باشند یا غیر لاری) به تمام بیماران به عنوان یک انسان نیازمند به یاری نگاه میکنند و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد سلامتی و بهبود یافتن بیمار است نه دین و مذهب و قومیت و … .و ثالثا در صورتی که شما از رفتار برخی همکاران من ناراحت بودید به جای جمع بستن جملات خود در این سایت و نادیده گرفتن خدمت خالصانه سایر همکارانم میتوانستید براحتی اعتراض خود را به مسئولین بیمارستان اعلام نمایید و مطمئنا آنها نیز در کمال بی طرفی با پرسنل خاطی برخورد می کردند.
پرستار محترم!
بله بنده اشتباه کردم که گفتم” پرسنل گراشی”.باید میگفتم “برخی پرسنل گراشی”
که عمدتا شامل پزشک و پرستار نمیشدند.
پس از عمل که میخواستیم بیمار را به پزشک نشان دهیم،منشی عدالت نداشت واذیت میکرد.برخی مسئولان نیز این چنین بودند.این را فقط من نمیگویم.بلکه پدر و مادر بنده نیز از این وضعیت ناراحت بودند.البته انصاف داشته باشیم که در بعضی مطب ها و درمانگاه وحتی بیمارستان لار نیز گاهی چنین رفتاری با خود لاریها شده است و شاید زاویه دید ما اشتباه است.ولی من این صحبت را بیان کردم و گفتم جای بسی تامل است.
همیشه و همه جا انسانهای خوب هستند و انسانهای بد نیز هستند.آیا شما میتواند در پیشگاه الهی شهادت دهید که همه پرسنل بیمارستان گراش به دور از تعصب و انسان کامل هستند؟
انسان نما ها در همه جا و در هر صنف و گروهی هستند.
بنده نیز با صحبت های شما موافقم و حرف های خوب شما آرزوی من است.ضمنا در بحث هر دیدگاهی مصرح میشود.ما باید ظرفیت داشته باشیم و بگوییم این طور هست یال نیست.
خدمت فیلمنامه نویس!
فکر میکنید بنده اینقدر بیکارم که بیایم برای شما داستان بنویسم.
پدربزرگم نیز هردوچشم خود را ۱۰سال پیش در گراش عمل کرد.خدابیامرزدش۳ سال است که به رحمت خدا رفته.یک صحبت و انتقاد بنده که کل بیمارستان گراش را زیر سوال نبرده اینگونه موضع گرفته اید.دوست عزیز برایم مهم نیست شما چه فکر میکنید.میتوانید صحبت بنده را داستان تلقی نموده بروید از روی آن فیلم بسازید.
آقای لاری ،تا تعصب و تبعیض بوده مال لاریها بوده؟همین الان نیز برای گرفتن نوبت ام آر آی برای لاریها پارتی بازی میشه،حتی یه فیش مسخره هست به نام هییت امنا که از لاریها نمی گیرن و قص علی هذا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام،،،آقا مهدی آره بعضی ها شاید دلسوز نباشن و کاری به لاری یا ګراشی بودن نداره شما باید میرفتی به این پرسنل اعتراض میکردی و من که کراشی هسم این اتفاق واسه من هم افتاده و باید بدونید خیلی از پرسنلا لاری هسن،،،من و عمم پارسال رفتیم بازار قیصریه فروشنده وقتی فهمید کراشی هستیم خریدایی که کردیم رو ازمون کرفت و مارو از مغازش بیرون کرد و بعضی ها هم قیمت ها رو چند برابر میکردن،،،،،،،،،
دلسوزی از بین رفته و جاش کینه قدیمی ولجاجت و خودبینی ګرفته،تا چه حد؟تا ګرفتن جان دیګران
با این که همیشه از دشمنی و سنگ اندازی لار در مورد گراش و لجاجت لاریها ناراحت هستم اما در این مورد به نظر میرسه ربطی به لار نداره و مشکل از مدیریت بیمارستانهای بیرم و لامرد بوده که با خانواده مصدوم همکاری نکردن.لطفا واضح‌تر توضیح بدین که چه ربطی به دعوای لار و گراش داره تا مردم بتونن قضاوت کنن.
گراشینای منفی باف گفتن ژورنالیست ولی نه اینقد ربط یک حادثه جاده ای به زخم دهن بازکرده ی چرکین لاروگراش کاری غیراخلاقی ئانسانی است اینگونه تحلیلها جز بی اعتباری مدعی چیز دیگری را نمی رساند ضمن اینکه به اعتبار طرف مقابل می افزاید ورسالت رسانه ای را مکدر میکند ابه حکم قرآن صلاح ذات بین وظیفه هرانسانی است منشتان قرآنی کنید
با سلام خدمت مهدی از لار-عرض کنم که بنده جهت مداوای کلیه ام به لار رفتم و آنچنان از منشی گرفته تا مردم آنجا متلک شنیدم که درد کلیه را فراموش کردم-آینقدر هم مثل شما آه و ناله هم نکردم-برو خدا را شکر کن که پدر بزرگت به رحمت خدا رفت وگرنه تا عمر داشتی گراش و پرسنل زحمتکش بیمارستان گراش را به باد انتقاد یا شاید نفرین می گرفتی-والسلام جیییییییییگر
مرگ حق است!ولی حرف شما کمال بی ادبی است
مهدی کجای حرفش بی ادبیه مث اینکه شما تیک دارین
متاسفم!
به لطلاع همه همشهریان گراش ولار و….میرسانم براساس قانون کلیه بیمارستانهای دولتی وخصوصی موظفند تمام مصدومین تصادفی را بدون گرفتن هیچگونه وجهی پذیرش نموده واقدام به مداوا نمتیند واگر بیمارستانی امکانات مداوا ویا پزشک نداشت می بایست خود بیمارستان از بیمارستانهای دارای امکانات جهت بیمار ومصدوم تصادفی پذیرش گرفته ونسبت به اعزام مصدوم به آنجا در اسرع وقت اقدام نماید .در صورت استنکاف بیمارستان از این کار می توان مساله را از طریق مراجع قضایی پیگیری نمود.
درود بر شما!!
پس حق با من بود و ربطی به دعوای گراش و لار نداشت. خانواده متوفی باید از مراجع قضایی پیگیری کنن تا خاطیان تنبیه بشن و از این به بعد اینجور مشکلی برای هیچ خانواده و فردی پیش نیاد.