بستن

واکاوی آیین چهارشنبه آخر ماه صفر و رابطه آن با چهارشنبه‌سوری (بخش اول)

نویسنده : دکتر امیر حمزه مهرابی

مقدمه: تار و پود سنت‌های اصیل هر ملتی با احساس و اندیشه افراد آن ملت پیوند ناگسستنی دارد. پیوندی که ریشه‌های آن در اعماق روح نسل‌ها نهفته و طی قرون و اعصار مهم‌ترین عامل اتحاد و همبستگی فکری و روحی در بین طبقات مختلف یک سرزمین بوده است.

اهمیت و ارزش این یادگارهای ارزنده، با پیشینه‌ی تاریخی آنها رابطه مستقیمی دارد و قاعدتا این آیین‌ها و آداب و رسوم، در بین جوامع مختلف مردمی چون ایرانیان که از تاریخ تمدن کهنی برخوردار هستند، تنوع و شکوه بیشتری می‌یابد.

بررسی اوضاع و احوال گذشته و حال ملت‌ها گویای این حقیقت است که سنت‌ها و شعائر دیرین یک ملت  هر کدام  ریشه در مبانی اعتقادی و نوع نگرش آن قوم دارد.

مطالعه ریشه‌های تاریخی، فلسفه وجودی  یک رسم دیرین و آیین قدیمی و تغییرات و دگرگونی هایی که این آیین ها در گذر زمان  پیدا کرده‌اند، همواره مورد توجه مردم‌شناسان و جامعه‌شناسان بوده است. یکی از این مراسم، آیین «چهارشنبه» در بین اقوام و مناطق مختلف ایران است. به مناسبت تقارن این شب با شب چهار شنبه آخر ماه صفر، بررسی پاسخ پرسشهای زیر و پرداختن به این موضوع، هدف نوشته‌ای است که تقدیم علاقه مندان می شود:

  1. آیین چهارشنبه آخر ماه صفر در گراش چگونه است؟
  2. آیین چهارشنبه آخر ماه صفر در سایر مناطق ایران نیز یافت می شود؟
  3. آیا چهارشنبه سوری از آیین های ایران باستان است؟
  4. چه ارتباطی بین چهارشنبه سوری و چهارشنبه آخر ماه صفر وجود دارد؟
  5. منشاء پیدایش چهارشنبه سوری «کی»  و«کجا » ست؟
  6. آیا چهارشنبه روز نحسی است؟

آیین چهارشنبه آخر ماه صفر در گراش:

– در گراش از قدیم الایام در شب آخرین چهارشنبه ماه صفر (غروب روز سه‌شنبه) ، مراسم و آیین های ویژه‌ای رایج بوده است که کم و بیش در مناطق دیگری از ایران نیز دیده می شود. در این روز منقل های پر از آتش را بر سر چهار راه ها وکوچه های منازل قدیمی می گذارند و در کنار آن هفت عدد سکه و هفت حبه قند قرار داده و بر روی آتش، اسفند می ریزند.

– پختن آش نذری که به «شله مختار»  معروف است و پخش آن بین همسایگان و اقوام یکی دیگر از آداب و رسوم چهارشنبه آخر ماه صفر در گراش است.

به باور عامه به ویژه قدیمی‌ها، این عمل به منظور گرامیداشت سال‌روز قیام مختار ثقفی و اعلام همبستگی با این نهضت که به خونخواهی سرور و سالار شهیدان (ع) و یاران باوفایش که با افروختن آتش بر پشت بام‌های منازل شهر کوفه آغاز شد، صورت می‌گیرد. البته متاسفانه این آیین  در گراش و سایر مناطق ایران در حال فراموشی است  و نسل جدید کمتر شاهد آن بوده و یا تمایلی به تداوم آن دارد.

– همچنین در این روز، زنان گراشی با دود کردن اسفند و چرخاندن آن در تمام اتاق‌های منزل در حین فرستادن صلوات می‌گویند:

خطری وَ در

سَفَری وَ جا

– کشیدن علامت «چهار دال» به همراه چهار خال، به وسیله نیل روی پیشانی و یا شکم کودکان نیز در این روز رایج است.

نیل ماده‌ای است که به صورت پودر و قالب وجود دارد و اسم آن با رنگ آن هماهنگ است که به نام آبی تیره یا همان نیلی خوانده می‌شود. برای کشیدن آن روی بدن مقداری از نیل را با آب مخلوط می‌کنند.

در فرهنگ فولکلوریک هر قومی برای هر عملی دلیل و فلسفه‌ای ‌ذکر می شود. در گراش گفته می شود نیل کردن بدن کودکان برای این است که نحوست این روز و شر و بدی از آنان دور شود.

 

چهارشنبه در برخی از شهرهای ایران

– بنا بر نوشته تذکره صفویه کرمان، چهارشنبه‌سوری در ماه صفر بوده است.

– در برخی از شهرهای ایران، از جمله ایلام ، تویسرکان، کاشان، زاهدان و … مراسم چهارشنبه سوری را آخرین چهارشنبه ماه صفر برگزار می‌کنند. و آخرین آتش نیز از رسم‌ها است.

– در منطقه خور و بیابانک، برگزاری این آیین (چهارشنبه سوری)  در چهارشنبه آخر ماه صفر است. آنها معتقد هستند که در پنجشنبه صفر مختار ثقفی قصد قیام به جهت خون‌خواهی از کشتگان حضرت امام حسین (ع) را داشت و چون این تاریخ را یک شب به جلو انداخت، برای اطلاع سایر شیعیان گفت تا بر بام خانه‌ها آتش بیفروزند. مردم در این منطقه در پایان این مراسم همگی با هم می‌خوانند:

آله به در

بلا به در

دزد و هیز از ده به در

– در کتاب فرهنگ مردم لرستان نوشته سعید شادابی آمده است که:

در لرستان دو آیین چهارشنبه سوری برگزار می شد. یکی چهارشنبه‌ی آخر ماه صفر که از اول شب چهارشنبه، نوجوانان هر خانه کوزه می‌شکستند و بر پاره‌ای از شکسته‌های آن مقداری اسپند و چند سکه به عنوان دفع شر و بلا و مرض، در کوچه ای رو به قبله و در تاریکی پرتاب می‌کردند و بدون آن که پشت سرشان را نگاه کنند، از آن محل دور می شدند.

در برخی از خانه‌ها هم «فال کوزه»  انجام می شد، به این صورت که شب چهارشنبه هر کس به نیتی، مهره یا دکمه یا فلزی در کوزه می‌انداخت و کوزه را شب زیر ناودانی رو به قبله می گذاشتند و فردای آن شب همه‌ی مرادمندان جمع می‌شدند.کوزه را دختری در دامن پنهان می‌کرد و دانه‌دانه مهره‌ها را به نحوی از کوزه بیرون می‌آورد و در دست می گرفت که کسی نبیند. یک نفر برای صاحب آن مهره بیتی شعر از اشعار محلی می‌خواند و صاحب مهره باید قصد و منظور خود را  خوب یا بد از شعر درک کند.

اشعار معمولا از اشعار لری یا فارسی معروف در بین مردم لرستان است از جمله:

سر کوه بلند فریاد کردم

امیر المومنین را یاد کردم

امیرالمومنین یا شاه مردان

دل ناشاد ما را شاد گردان

– عبدالحسین احمدی ری‌شهری، متخصص مردم‌شناسی، در اشاره به مراسم آیینی مردم بوشهر به هنگام چهارشنبه سوری می نویسد:

 رسم برافروزی آتش در شب چهارشنبه آخر هر سال خورشیدی تا نیم سده پیش نزد مردم بوشهر ناشناخته بود اما این بدان معنا نیست که آنان پیش‌آگاهی فرهنگی درباره چهارشنبه‌سوری نداشته باشند، بلکه آن را درست در آخرین شب چهارشنبه ماه صفر هر سال برگزار می کردند. بوشهری‌ها علاوه بر آتش افروختن و دادن نذری، برای آن که جان سالم از نحوست ماه صفر ببرند، ساعات پایانی آخرین سه شنبه ماه صفر به کنار دریا می‌رفتند و پاهای خود را تا ساق در آب دریا می‌زدند و ضمن آن که چند عدد سنگ به درون آب پرتاب می‌کردند‌، می‌گفتند:

درد و غم که بیشو

تو او دریه بیشو

یعنی درد و غم من بیرون برود و به آب دریا برود.

– دکتر مصطفی خلعتبری لیماکی نویسنده و پژوهش‌گر فرهنگ‌عامه می نویسد:

مراسم چهارشنبه سوری در آخرین چهارشنبه ماه‌ صفر برگزار می‌شد که امروزه تقریباً از یادها رفته و فراموش شده است. این آیین که به یاد روزهای خروج مختارثقفی که به خونخواهی امام‌حسین (ع) قیام کرد برگزار می‌شد، به این صورت بود که غروب چهارشنبه مقداری هیزم بالای پشت بام منازل برده و آتش می‌زدند به طوری که شعله‌های آن از فاصله خیلی دور پیدا بود. هنگام سوختن آتش، لعن و نفرین بر قاتلان امام حسین نموده و در آخر کار آتش‌ها را از بام به پایین می‌ریختند و کوزه‌ای از آب روان را روی آن می‌افکندند تا با شکستن کوزه باقیمانده آتش خاموش شود.

و ادامه می دهد:

در روستای ایراج از توابع  شهرستان خور و بیابانک (استان اصفهان) در شب چهارشنبه آخر ماه صفر بیشتر خانواده‌ها و مخصوصا معمرین در هنگام غروب مقداری هیزم و ظرف آبی برداشته و پشت بام منزل خود می‌رفتند و طوری می‌ایستادند که پشت به شمال و رو به قبله باشند. در این وضعیت هیزم‌ها را روشن کرده و به پایین ساختمان می‌انداختند و بعد با گفتن  بسم الله آب را از روی پشت بام طوری به پایین می‌ریختند که آتش  را خاموش کند. به این مراسم بیشتر از چهارشنبه‌سوری اهمیت می‌دادند. از مرحوم حاج سید مرتضی در مورد فلسفه این کار شخصا پرسیدم جواب داد که: این کار نماد و نشانه‌ای بوده بین یاران مختار که برای خون‌خواهی شهدای کربلا جمع شده وآماده قیام شدند.

– دکتر جابر عناصری هم در مقاله پیک های نوروز، واقعه فوق را متذکر می شود و می نویسد: «در اردبیل پیدایش چهارشنبه سوری را به قیام مختار نسبت می‌دهند و عده‌ای آن را یادگار پیروزی مختار بر دشمنان امام حسین (ع) می‌دانند. این آیین در گذر زمان در چگونگی برگزاری و زمان آن، دستخوش دگرگونی شده است».

چرا سوری؟

درباره معنای واژه «سور» دو دیدگاه وجود دارد:

الف: بنابر اعتقاد پاره‌ای از محققان، شب چهارشنبه سوری را به مناسبت آتش‌افروزی در آن شب «سوری» نامیده‌اند. واژه سوری فارسی، در پهلوی به گونه سوریک (surik) صفت است، چون «سور» به معنی سرخ و «ایک» پسوند صفت‌ساز و با هم به معنی سرخ و سرخ‌رنگ است. چنان که گل سوری به معنی گل سرخ است و این جشن را از آن جهت سوری گفته‌اند که عنصر اصلی مراسم آن افروختن آتش سرخ بوده است.

دکتر محمد مقدم هم در مقاله چهارشنبه‌سوری خود به همین نکته اشاره دارد: «سور به معنی سرخ است که به مناسبت افروختن آتش.

در گویش سمنانی‌ها و کردی و لری، سور به معنی سرخ می‌باشد و شاعر هم گوید:

لعل است می سوری و ساغر کان است

جسمی ست پیاله و شرابش جان است

در همین باره بد نیست بدانیم که در بعضی مناطق از جمله اصفهان، این شب به «چهارشنبه سرخی» نیز معروف است. و هنوز هم در بین بسیاری از کهن‌سالان منطقه لنجان لفظ «چهارشنبه سرخی» شناخته شده است و به کار می رود. در اردبیل چهارشنبه آخر سال را «گول چهارشنبه» که چهارشنبه آتشین معنا می‌دهد، می نامند.

هانری ماسه در کتاب خود به نام «معتقدات و آداب ایرانی» در این زمینه  نوشته است:

مختار شورشی معروف!! که به انتقام خون حسین ابن علی برخاست، در آن شب برای آگاهی یاران خود، دستور داد که آتش بر بام خانه‌های خود روشن کنند، این اقدام مصادف بود با چهارشنبه آخر ماه صفر اعراب که در آن سال چهارشنبه آخر سال ایرانیان هم بوده. به هر حال چنین به نظر می‌رسد که این آتش سبب نام‌گذاری آخرین چهارشنبه سال باشد. زیرا سوری همان سرخی است و چهارشنبه سوری یعنی چهارشنبه سرخ و آتش.

ب: ولی بنا به عقیده دوم « سور» به معنای عیش و عشرت است و چهارشنبه‌سوری یعنی شب عیش و عشرت. این معنا در ترکیباتی از جمله سُرنا (سور + نای) می‌توان مشاهده کرد که به معنی «ساز جشن» آمده است.

این یادداشت در سه بخش منتشر شده است:

بخش اول: واکاوی آیین چهارشنبه آخر ماه صفر و رابطه آن با چهارشنبه‌سوری

بخش دوم: «جشن چهارشنبه» در فرهنگ عامه

بخش سوم: چهارشنبه‌سوری و بررسی جنبه‌های جامعه‌شناختی نحوست ایام

گریشنا پیش از این نیز دو مطلب در مورد چهارشنبه آخر ماه صفر منتشر شده است.

 

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

3 نظر

  1. مطلب بسیار جالبی است. واکاوی فرهنگ عامه و بازکردن رمز و رازهای آن معنای بسیاری از افکار و رفتار مردم امروز را روشن می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 نظر
scroll to top