گریشنا: تاریکی شب و انحراف به چپ، جان موتور سوار چهل‌وپنج ساله را گرفت و پسر شانزده ساله‌‌ی او را، راهی بیمارستان کرد.
باقر شکاری یکی از اعضای تیم امداد و نجات هلال‌احمر می‌گوید؛«این حادثه دیشب حوالی ساعت ۴ در محور گراش- اوز به احتمال زیاد در اثر انحراف به چپ و واژگونی موتورسیکلت اتفاق افتاده است. با تماس تلفنی مردم به اورژانس اوز،جسد بی‌جان عزیز زمانی در زیر پلی نزدیک به کارخانه‌ی پاسگان بتون کشف شد.» او در ادامه می‌گوید:«بر اساس معاینات پزشکی توسط نیرو‌های اورژانس اوز، بعد از پیدا شدن جسد، جمود نعشی و خشکی بدن او نشان می‌داد که حدود چهار ساعت از مرگ او گذشته است و ضربه به سر و هر دو پا، دلیل مرگ او اعلام شده است. جواد، پسر او که از ناحیه‌ی سر دچار آسیب‌دیدگی شده بود خود را به کنار جاده می‌رساند و توسط رانندگان عبوری به بیمارستان گراش منتقل می‌شود.»
طی تماس خبرنگار گریشنا دکتر پروین پزشک معالج پسر شانزده ساله در این مورد می‌گوید:«حال عمومی جواد خوب است و در قسمت بخش بستری است اما در اثر ضربه‌ای که به سر او وارد شده او قادر به سخن گفتن و توضیح در مورد نحوه‌ی وقوع حادثه نیست. البته امکان دارد این سکوت ناشی از شوک به وجود آمده از این اتفاق نیز باشد. در هر حال اقدامات لازم و عکس‌برداری از سر او انجام شده و ما در انتظار نتیجه‌ی آن هستیم.»
این حادثه،گمانه عمدی بودن و قتل را نیز با خود به همراه داشت برای روشن شدن این موضوع با سرهنگ انصاری تماس گرفتیم و او در جواب گفت:«طی تحقیقات انجام شده راکب و ترک‌نشین او دیشب ساعت ۱ خانه را ترک کردند و در راه بازگشت،ساعت ۴ این اتفاق رخ داده است، معاینات پزشکی شایعه‌ی قتل را رد می‌کند اما تحقیقات بیشتر در مورد این موضوع زیر نظر کلانتری اوز بررسی خواهد شد.»
پزشک قانونی در گواهی فوت دلیل مرگ را صدمات ناشی از اصابت جسم سخت اعلام کرده است.
سلام
لطفا این موضوع هم که تو واتساپ شایعه شده بررسی کنید و نتیجه اش رو اعلام کنید تا مردم حرف های الکی و بی جا پخش نکنن:
دیشب ساعت ١٢ یکی به عزیز زنگ میزنه که بیا اوز, هر چی خانمش میگه این موقع شب با تاکسی برو میگه نه با موتور با جواد میرم و زود بر میگردیم مثل اینکه اون تلفن یه پاپوش بوده که عزیزو از خونه بکشن بیرون اونایی که دیگه قصد جون عزیز و کرده بودن وقتی میبینن جواد هم باهاشهظاهرا اول یه چیزی میکوبن تو سر جواد اونو بیهوش میکنن بعدش هم خدا ازشون نگذره عزیزو با تیر میزنن
الان هم که دارن از جواد میپرسن چه جوری شد میگه من بابامو سه روز پیش دیدم نمیدونم الان کجاست جواد میگن قفسه سینش درد میکنه ولباساش پاره پوره بوده
چون این حرف ها ذهن خیلی ها رو به انحراف می کشونه
با سلام خدا به خانواده این تازه در گذشته صبر و به اون مرحوم هم آرامش در جوار ایزد منان عطا کند. شادی روح مرحوم فاتحه مع الصلوات
ممنون از اطلاع رسانی به موقع گریشنا معلوم نبود اگر گریشنا نبود شایعات واتساپی تا کجا می‌رفت. در مورد این گونه خبرها خواهشا سریع اطلاع رسانی کنید.
خدا رحمت بکنتشان
ایشآلله خدا به خانواده محترمشون صبر بده و هر چی خاک ایشونه باقی عمر خانوادشون باشه به نوبه خودم به خانواده محترمشون تسلیت عرض میکنم.
اگر خواجه پور نبود گریشنا هم نبود ومعلوم نبود ما چه سر مان می امد
نه ادیسون….
گراش هم پرفسور داره با این نظریه هاش
چه بر سرتان می آمد جناب پرفسفور؟
خنده م گرفت
باز هم حادثه ی تلخ…
اما…
اما این بار تلخ تر از دفعات پیشین بود…
چون اون خدابیامرز(عزیز زمانی) بابای همکلاسی من بود…
خدا رحمتش کنه…
من از همین جا به خانواده محترم شان تسلیت عرض میکنم…
(خداشاهده وقتی خبر رو از صفحه ی موبایلم خوندم خشکم زدوپاهام شل شدن…)