بستن

سرمایه‌های سرگردان در بازار زمین

محمد خواجه‌پور: هزاران سال زمین و کشاورزی دو مساله غیر قابل تفکیک بودند و اهمیت زمین در حاصلخیزی آن بود. هر کس می‌توانست زمینی را آباد کند مالک آن می‌شد و اگر نمی‌توانست، زمین را به امان خدا رها می‌کرد.

اما کم‌کم زمین به جز از نظر کشاورزی نشان‌دهنده مالکیت و به نوعی سرمایه قابل معامله تبدیل شد. به شکلی که حتی زمین‌های غیر قابل کشت نیز دارای ارزش اقتصادی شد. مالکان زمین حتی در صورتی که بر روی آن کشتی انجام نمی‌دادند نیز، بر روی زمین‌ها ادعا داشتند. شیوه‌های جدید کشاورزی نیز کمک کرد تا بسیاری از زمین‌های غیر قابل کشت، سبز شود.

در گراش نیز مزارع و نخلستان‌ها سال‌های سال تامین کننده قوت لایموت مردم بودند. اما با گسترش بازرگانی دیگر غذای مردم وابستگی مستقیمی به زمین ندارد. این مساله باعث شده است که مساله زمین از حیطه کشاورزی به حیطه سرمایه منتقل شود. ویژگی سرمایه نیز ثبات و نقدشوندگی است. به جای آن که نخل‌ها مهم باشند «کاچه» و «پیزاب» آن‌ها مهم شد.

تبدیل زمین به سرمایه باعث شده است بسیاری از گراشی‌هایی که در کشورهای حوزه خلیج فارس ساکن هستند سرمایه‌های خود را وارد این بخش باثبات و البته سودآور کنند. مثلی که می‌گوید: «زمین فرار نمی‌کند» نشان از ایمن بودن سرمایه‌گذاری در این بخش دارد.

این نگاه دوگانه به زمین در میان مسئولین و صاحبان سرمایه در سال‌های گذشته باعث شد بسیاری از زمین‌های مرغوب به افراد متقاضی واگذار شود و در نتیجه با متوقف شدن واگذاری زمین به دلایل طبیعی و محدودیت منابع، زمین‌های واگذار شده به دلایل کشاورزی به بازار سرمایه منتقل شده و در آنجا با رشد غیر منتظره سود روبه‌رو شوند.

از سوی دیگر افرادی که با روند واگذاری‌ها آشنایی داشتند با افزایش تقاضای سرمایه‌داران سعی کردند به شکل‌های مختلف همانند قطعه‌بندی و تقسیم زمین‌های موجود، دریافت زمین برای کاربری‌های خاص و س‍پس تغییر آن، به شکل شبه قانونی بازار زمین گراش را تامین‌کنند. این مساله چه به صورت قانونی، چه شبه قانونی و چه غیر قانونی همچنان ادامه دارد.

تقاضای سرمایه‌داران برای زمین به حدی است که حتی افرادی به جذب این سرمایه‌ها اقدام کرده و در شهرهای دیگر همانند تهران، شیراز، مشهد و حتی شهرهای کمتر شناخته شده برای مالکین همانند خفر و یا شهرهای شمال کشور اقدام به معاملات زمین و املاک کردند.

هر چقدر سیاست‌های عمومی دولت به سمت کارآفرینی و سرمایه‌گذاری صنعتی باشد به نظر می‌رسد که سرمایه‌داران همچنان زمین و املاک را مطمئن‌ترین راه سرمایه‌گذاری می‌دانند. آیا می‌توان سیاست‌هایی واقع‌گرایانه تدوین کرد که ضمن در نظر گرفتن منافع عمومی ملی و شهرستان بتواند به عطش زمین جواب دهد؟

به عنوان فردی که آشنایی چندانی با این حوزه ندارد پیش‌نهادهای کلی زیر شاید بتواند راهگشا باشد:

الف: افزایش عرضه زمین: با شناسایی نقاط در سطح شهرستان که ظرفیت کشاورزی دارند اما در حال حاضر فاقد بهره‌وری هستند می‌توان تمرکز سرمایه‌داران را از زمین‌های اطراف شهر دور کرد. به ویژه واگذاری زمین در محدوده اطراف شهر برای مصارف کشاورزی باید متوقف شود. در سال‌های آینده زمین‌های واگذار شده فعلی نیز مشکلات بسیاری را برای گسترش شهر به وجود خواهد آورد.

برخی از روستاهای شهرستان دارای ظرفیت مناسبی برای جذب این گونه سرمایه‌های سرگردان هستند که ضمن رونق این روستاها، می‌تواند خواسته‌های سرمایه‌گذاران را نیز تامین کند.

ب. بررسی واگذاری‌های گذشته: بسیاری از واگذاری‌ها بر اساس اولویت‌های کشاورزی بوده اما واگذاری قطعی باعث شده است که مالکان بر خلاف قانون اقدام به تفکیک یا محصور کردن زمین‌ها نمایند. در صورت بررسی دقیق بسیاری از زمین‌ واگذار شده باید خلع ید شوند اما کند بودن روند اداری و پرونده‌های تلنبار شده زمین‌خواری باعث شده است که مالکین هراسی از اقدامات خود نداشته باشند. در این زمینه هماهنگی کلیه ادارات مرتبط و البته مدیریت فرمانداری و کمیسیون مربوطه الزامی است. بازگشت این زمین‌ها به چرخه سرمایه هم می‌تواند برای دولت سودآور باشد و هم به بخشی از نیاز بازار زمین پاسخ دهد.

پ. باغ‌شهرهای دور از شهر: تقاضای اصلی بازار زمین در حال حاضر نه برای کشاورزی بلکه برای ایجاد باغ‌های شخصی و ویلایی است. پاسخ ندادن به این تقاضا یا سرمایه‌ها را به سمت زمین‌خواری برده و یا سرمایه را از شهر بیرون می‌برد. برای پاسخ به این تقاضا می‌توان ضمن حفظ حریم شهر برای سال‌های آینده، زیر ساخت‌های مورد نیاز را در مناطقی دور دست‌تر فراهم کرد.

ت. شفافیت: درحال حاضر فقدان شفافیت در واگذاری‌های معدود انجام شده باعث شده که حساسیت برای واگذاری‌ها بسیار بالا باشد. شفاف شدن این واگذاری‌ها می‌تواند اعتماد از دست رفته را به مسئولین و کل بازار زمین باز گرداند.

باید پذیرفت تقاضا برای زمین در گراش بیش از حد و حتی غیر طبیعی است اما اگر فکری به حال ساماندهی و پاسخگویی به این نیاز نشود همانند این سال‌ها این سرمایه به جای کمک به شهرستان به سمی برای آن تبدیل می‌شود. با تغییر دیدگاه و مدیریت مناسب منابع این سم می‌تواند دارویی انرژی‌زا باشد اگر آن را درست مصرف کنیم.

Fasil Bamdad (13)

| مدیر رسانه‌های هفت‌برکه | مدیرمسئول پایگاه خبری هفت‌برکه | مدرس دوره‌های آموزش خبرنگاری

7 نظر

  1. حالا من از خود شما میپرسم: شما بودین این کار رو نمیکردین؟ ؛کسب درآمد راحت( راحت که مسلماً نیست و کلی دوندگی باید کرد ولی خب!) به جای کار و کار که آخر سر شاید به اندازه نصف همون خرید و فروش هم نفع نداشته باشد…

    1. آقای خاص همه مردم که پول یا مفت رو ندارن که برن خرید و فروش زمین کنن،‌ جوانانی که حتی پول خرید یه زمین ۵۰ متری رو هم در گراش ندارن، چرا باید این همه زمین گرون باشه.

  2. گراش از همه جاى کشور زمین گران تر است دلیلش چیه جند تا دلال همه باهام دست به یکى کردى زمین بین خودشان خرید و فروش مى کنند که قیمت رو ببرن بالا ، جرا اینجورى شده جرا مسکن مهر که همه شهرهاى کشور ارزان تره گراش ۱۳۰۰۰۰۰۰۰خرید و فروش مى کنند جرا باید اینجورى باشه جوانى که اینقدر در امد نداره نتونه یک خونه براى خودش ساخت کنه ، جند تا پولدار هم وسوسه می کنن این دلال ها که زمین سود داره زمین رو به هر قیمتى به اش میدن ، جرا دولت جلو این دلال ها نمى گیره خدا لعنت کنه این دلال هارو

  3. یکی از راه‌های جلوگیری از دلالی، وضع قوانینی جهت محدود ساختن خرید و فروش در بازه‌های زمانی مشخص است.
    مثلا اینکه یک قطعه زمین در هر سال فقط دوبار بتوان خرید و فروش کرد.
    البته شاید همچین قانونی باشه ولی در هر صورت باید جلوی اینگونه دلالی ها گرفته بشه. دلالی علاوه بر اینکه شغل کاذب محسوب شده و نفعی برای جامعه و شهر ندارد که ضررهای اجتماعی و اقتصادی نیز به شهر وارد می‌کند. یکیش همین کاهش قدرت خرید هستش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 نظر
scroll to top