بستن

در همین ده کیلومتریِ شهر متمول ما

گریشنا: در ابتدای این هفته قاسم فرسوده معاون فرماندار گراش و عبدالله فضلی بخشدار مرکزی به دیدن روستاهای بخش مرکزی شهرستان گراش رفتند. بخشدار مرکزی گراش در صفحه شخصی اینستاگرام‌اش (لینک) از برداشت خود از این دیدار کوتاه نوشته است:

ما متهم‌ایم

این اقرار شجاعانه علی شریعتی تمامی ندارد انگار! حتی اگر تا الان هزاران بار بر بالای نوشته هزاران نفر آمده باشد و انگشت اتهام به سمت آدم‌های زیادی نشانه رفته باشد.

همین جمله قدیمی دو کلمه ای یکباره نو شده و بر زبان و ذهن جاری می‌شود وقتی هنوز ده کیلومتر از «شهر متمول‌مان» دور نشده برمی‌خوریم به انسان‌هایی که بنی‌آدمند و قرارمان بوده که ما و آنها «اعضای یک پیکر» باشیم ولی نیستیم، آدم‌هایی که از محنت آنها بی‌غمیم و باز نام خود را آدمی گذاشته‌ایم.

همشهریانی که با آنها تعدادمان به پنجاه هزار نفر رسیده و «شهرستان» شده‌ایم تا از مردم عقب نمانیم، اما آنها از ما «عقب‌مانده»اند تا ما در خانه‌هایمان تعداد سرویس‌های بهداشتی‌مان به انگشتان یک دست برسد اما بچه‌های معصوم آنها بعد از اجازه گرفتن از معلم‌شان برای رفتن به دستشویی به پشت دیوار مدرسه‌ای که وجود ندارد پناه ببرند و  پشت سنگ‌هایی که شبیه دل‌های ماست بروند.

ما متهمیم وقتی در شهری زندگی می‌کنیم که «خانه‌های یک میلیاردی» می‌سازیم و دانشگاه‌ها و بیمارستان‌های ده میلیاردی بنا می‌کنیم اما در چند کیلومتری ما و در چند متری باغ شهری‌هایمان مردم «کنار زیارت» از زیارت ما محروم‌اند و هم‌کیشان ما در «دشت رحمانی» از رحمانیت ما بی‌نصیب و هم‌زبانان ما در «چک چک»  چک چک صدای آب «منبع سد سلمان» که آب باغ‌ها و خانه‌ها و استخرهای ما را تامین می‌کند را حتی نمی‌توانند بشنوند.

استاد شریعتی در همان کتاب مذکور که به ما درس شجاعت «اقرار به متهم بودن خود» می‌داد از خوانندگان‌اش همان ابتدا خواهش کرد اگر در سخن‌اش و در انتقادهاى تیزش، تلخى‌اى وجود دارد، این تلخى را بر او ببخشند. اگر معتقدند و مى‌بینید که در آن حقیقتى هست، تا «حقیقت» به پای «مصلحت» ذبح نشود.

من نیز اینجا همان خواهش را دارم و تقاضای بخشایش برای زدن حرف‌های تلخ اما صریحی که کمتر زده می‌شود و گفته‌ام. اما بگذارید عذرخواهی کنم از طرف خودم که مسئول‌ام و قسم خورده‌ام که مفید باشم و نیستم بابت کوتاهی‌هایی که در حق این مردم مظلوم کرده‌ام. کوتاهی‌هایی که «همه ما» مسولان کرده‌ایم و اعتراف کنم به وجود حقیقتی که نامش «محرومیت چهل و‌ پنج خانوار دامدار شهرمان» از آب و برق و آبادانی است. حقیقت بادیه‌ای که در آن ساکنان‌اش تشنگان رو به موت‌اند و آب منبع ذخیره از کنار دست آنها به صدها کیلومتر آن طرف‌تر می‌رود.

و هزار حقیقت  دیگر که پشت دیوار «بی‌تفاوتی‌ها» و «حواس پرتی‌های» ما و «لج‌کردن‌های فکری و سیاسی» ما پنهان شده است. و حالا بعد از یک سفر و بازدید کاری از این مکانی که همه را برای شکر نعمت‌های داشته‌شان به دیدن آن دعوت می‌کنم شنیدن صدای آسمانی «استاد شجریان» در آلبوم «چهره به چهره» و شعر زیبای سعدی شیراز هم‌درد و آرام‌بخش ذهن خسته من است که می‌خواند و من به خوابی دیگر فرو می‌روم:

ما را همه شب نمی‌برد خواب
ای خفته روزگار دریاب
در بادیه تشنگان بمردند
و ز حله به کوفه می‌رود آب…

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

15 نظر

  1. با سلام و احترام
    متنی زیبا و احساسی، محتوایی تلخ و برآمده از حقیقت
    این احساستان باعث می شود امیدوار باشیم که به عنوان یک مسئول پیگیر اوضاع و احوال عزیزانمان در روستاها و دهستان های تابعه باشید.
    ان‌شاءالله در این راه موفق و موید باشید.

  2. با سلام خدمت همه؛
    بسم الله: اول مسولین شروع کنند بعد مردم(البته مردم در حد و اندازه خودشان کمک میکنند و کرده اند)
    باز حرف همیشگی، نقش دولت چیست؟ چرا شما به روستاها رسیدگی نمی کنید؟ دست کم حقوق یک ماهتان را به این دانش آموزان عزیز اهدا کنید؟!!!
    یا الله: فرمانداری و بخش داری مرکزی با کمک دولت اول و بعد مردم(خصوصا خود اهالی که بعضی هایشان از راه رمه داری ثروتی جمع کرده اند) کارهای زیر را شروع کنید که از شما حرکت واز خدا برکت یه کم هم به خودتان(دولت) تکیه کنید این همه مردم مردم نکنید وقتی که پول لازم دارید!
    وظایف ادارات را یادآور میشوم:
    ۱. مدیریت بنیاد مسکن به سازی روستاها را انجام دهد(که عزم جدی برای این کار مشاهده نمیشود)
    ۲. مدریت توزیع برق، برق رسانی را به اجرا گذارد.(هی آمار میدهند چند درصد از روستا ها برق رسانی شده، حداقل وام بدهند برق خورشیدی برای شان مهیا شود)
    ۳. مدیریت آبفای روستایی لوله کشی آب را انجام دهد(از لوله انتقال آب سد سلمان که از کنار روستا ها میگذرد!!!)
    ۴. مدیریت مخابرات پول دار!!! خط تلفن به روستاها برساند(ومرکز تلفن احداث کند)
    ۵. راه و شهر سازی جاده آماده آسفالت را سریع تر آسفالت کند.(ماشین های اداره در راه های ادارات دیگر سوخت می سوزانند)
    ۶. مرکز بهداشت خانه بهداشت احداث کند
    شما این زیر ساخت ها را انجام دهید مردم که از اول انقلاب شهر را ساخته اند شهرستان را هم می سازند(از شما حرکت از مردم هم چند برابر حرکت)
    مردم از بس دیدن بودجه های(مثلا۹۵۳میلیاردی!!!!) که باید به ما هم سهمی برسه در جاهای دیگه خرج میشه دیگه دل و دماغ کار خیر برایشان نمانده!!!

  3. احسنت،گزارش جالبی بود،ولی چیزی که هست اینکه بخواهیم دولت برای اینها کاری انجام بده یه توقع بی خودیه چون تو مرکز شهرستان از کمک های دولت بی نصیبیم چه برسه به روستاهای که خیلی از مسولین راهش هم بلد نیستند،بهترین راهکار پیشنهاد دادن مسولین به خیرین همیشه در صحنه هست که بتوانند کوچکترین نیازهای بشیریت که این عزیزان از ان بی بهره هستند فرآهم کنند

  4. عجبا!!!!
    بالاخره چشم بعضی از مسوولان محترم گراش به بعضی از مسایل بیرون از گراش هم باز شد و زبان به اعتراف گشودند.
    خوب است … باز هم اطراف را خوب نگاه کنید…کمی آنطرف تر روستای محروم زین آباد است…آغاصه را هم کمی پایین تر در بین کوهها می توانی پیدایش کنی… ارد مظلوم و محروم را در وسط دشت ارد ….بهتر است که از مظالم وارد شده از طرف مدعیان خدمت! هیچ نگویم …
    بعد از ارد از گردنه بالنگستان که سرازیر شدی برزخی را می بینی که یادآور دوران ماقبل تاریخ است…با همه مردمان نجیب وخوب شان. ……همه این مردمان در مجموعه شهرستان فخیمه گراش هستند…..

  5. وقتی در گراش این همه مشکلات فراوان مبنی بر عدم رسیدگی به مردم از سوی ادارات که فقط چشمشون به دست خیرین هست وجود داره پا را فراتر نزارین.جناب بخشدار ایا سری به محله بیدله زدین .ایا تو یکی از چاله های بیدله گیر کردین یاگرفتار تجمع فاضلاب مردم که شبیه باتلاق شده شدین بهتره به روایت مثل مشهور که میگه: خیری که در خانه رود مسجدحرام هست توجه کنید .اب انبار خیر مرحوم حاج اسدالله در حال فروپاشی است ایا فکری بحال عواقب این مصیبت کردین.
    پس بهترنیست بجای نگارش سوزناک از یک بازدید به فکر رفع مشکلات پیش رو البته از جیب دولت محترم باشید.سپاس

  6. سلام خدمت آقای فضلی.
    متن شما احساسی و از نظر ادبی خوب است. ولی باید بگویم چیزی که استنباط کردم اتهام زدن به مردم خوب و خیر گراش بود. مردمی که اگر درصدی از آنها متمولند اولا بی دغدغه نسبت به خانواره اقوام و یتیمان و همشهریان و حتی جای جای منطقه از جمله تا روستاهای شهرستان و خارج از شهرستان مانند علامرودشت که موطن شما هم انجاست، نیستند و کمکهای فراوانی از قدیم کرده و می کنند. شاید اگر شما کمکهای خیرین گراشی را فقط در موطن خود از روستاهای غیب الهی تا چاه کور و کمالی و چاه عینی دقیق و درست بنویسید از تعداد انگشتان آدم بیشتر می شود. اصلا چرا راه دور برویم در عکس های گرفته شده زیر متن شما مدرسه ای که در آن بودید به همت همین خیرین است.
    قرار نیست همه ی کمبودها ی مناطق با پولهای مردم جبران شود.
    به قول عزیزان گرفتن بودجه های دولتی حرکت مسوولین مثل شما می خواهد که متاسفانه آنچنان حرکت درخوری دیده نشده است.
    مگر شیخ علی صراف از متمولین علامرودشت باید همه ی روستاها و کمبودهای منطقه علامرودشت را جبران کند؟!
    نوشتن مطلبی احساسی و ادبی اگر چه زیباست ولی نباید انگشت اتهام را به سمت مردمی که به احسان و خیر معروفند اشاره کرد. باید دستشان را بوسید و برای خیرین و یا به قول شما متمولین آرزوی بهروزی و سلامتی کرد.

  7. باور کنید اینها فقط دغدعه شان آب و برق وتلیفون باشد خوش به حالشان.آلوده به زندگی شهری شدن مصیبت است.روزی حسرت گذشته شان را می خورند.روزی که دیگر باز نمی گردد

  8. باسلام کم کاری مسولین اجرایی چه در شهرستان و استان و بالاتر را بدوش مردم نزاریم….واب شربی که از سد سلمان میاد مگه از مسیر چک چک و کنار زیارت و دشت رحمانی عبور نمیکنه چرا فکر واسه اون مناطق نمیکنید مگه چقدر بودجه میخاد بخدا فاصله کمی با خط اصلی دارن چرا برق ندارن چرا خط نداران اینقدر بی تفاوتی مردم رانگید بجای اینکه مسولین تشریف میارن گراش اونارو ببرید دانشگاه وبیمارستان نشون بدید ی سری اونا را تا روستاهای نزدیگ هم ببرید تا ببین وضعیت و بقول وزیر بهداشت که شرمسار شد از عدوم حضور دولت …….تا بهفهمند همجا اینجور نیست وصد افسوس بخورند چرا روستاهای از شیراز به بالا کلی امکانات اب گاز برق تلفن……دارن ما باید هنوز مث صده های قبل زندگی کنیم……..و………

  9. رفتید و دیدید و احساس کردید که متهمید .اینکه فهمیدید متهمید خود خیلی مهمه و اعتراف و قبول اتهام مهمتر. ولی شما متهم نیستید که چند ماه امدید گراش .شما برید پرونده های فرمانداری را بررسی کنید شاید مسولین قبلی کاری خدمتی کرده باشند اگر پیدا نکردید از … سوال کنید شاید ایشان یادشان باشد در سمت معاون خدمتی کرده باشند .اون وقت اگه پیدا نشد .به قبلیها تفهیم اتهام شود .ثانیا ابنکه دانش اموز با اجازه معلم برود پشت دیوار مدرسه و روی سنگهایی که اندازه دل ماست …کند .و نداشتن سرویس بهداشنی گناه شهر ما ست یا گناه اموزش و پرورش که باید بفکر امکانات باشد .ثالثا اول بروید با تحقیق میدانی ببینید مشکل فرهنگی است یا مادی .بنظرمیرسد ابتدا باید فقرفرهنگی موجود را برطرف کرد وگرنه ساخت دستشویی با فروش چند تا بز و گوسفند هم میشه انجام داد.رابعا ابرسانی و بهداشت و مسکن و جاده و …همه متولی دارند و متولی همه متولیان فرمانداری است .باید اول خودتان پیشقدم شوید .بعد اگه کم اوردید خیران را وارد گود کنید .ولی متن پر از احساسات و زیبایی است .طبعتان همیشه روان باد

  10. اقا چرا جای دور بریم.
    همین روستای محمد اباد (واقع در انتهای خیابان مدرسه حسنی) جزو محروم ترین هاست.
    با این که چند دقیقه از شهر بیشتر فاصله نداره ۵۰۰ نفر جمعیت داره الان ۵-۶ ساله که هنوز نه اب داره نه برق.
    شما رو به اون خدایی که میپرستین یه فکری به حال اونجا هم بکنید
    هر چی ادم بدبخت وکم در امده اونجا جمع شدن. که. با تانکر. اب میخرند.

  11. واقعن همچین جایی هم هنوز وجود دارد؟
    پس خوب به سخن الجار ثم الدار توجه کرده اند.همسایگان خارجی ظاهرن مستحق ترند.!اینبار هم چادری برپا کنند و کمک و اعانه برای ده کیلومتری خودمان جمع کنیم ببینیم چیزی به آنجا می ماسد؟

  12. مسئولین محترم فقط بازدید و سخنرانی مانند x دردی از دردمندان دوا نمیکنه یه حرکتی یه فعالیتی فقط بلدید سخنپرانی کنید………………………………………………………………..

  13. جناب فضلی بخشدارمحترم
    به نظر من بعنوان یک پیشنهاد آیا امکان تشکیل یک NGO یا یک انجمن مردمی به مدیریت شما و عضو گیری از جوانان ودانشجویان و همشهریان در سطح شهرستان در رفع مشکلات اینچنینی که با اولویت بندی در بین مشکلات کم هزینه و قابل حل و تشکیل اروهای جهادی امکان پذیر نیست.این کار سبب الفت و همدلی بیشتر بین مردم می شود که نتایج ان فوق تصور هست. بعبارتی همان کاری انجام دهیم که در اول انقلاب انجام شد

  14. با سلام
    شما که الحمدالله زبانی به این نرمی دارید چرا نمی روید و به ارامی بودجه ای برای این کمبودها بگیرید؟؟؟!!! جای بسی تاسف است که بعد از اینهمه سال که خیرین شهر و شهرهای اطراف را اباد کرده اند بازهم انگشت اتهام بسوی انها دراز شود!!!!
    بقول همشهری مان بجای اینکه با امدن هر مسول انها را به حسینیه و بیمارستان ببرید ! به همان جاهایی ببرید که شما را بیدار کرده است!!!
    هر چند که این حرفها از یک در وارد و از در دیگر خارج میشود!!!!!!

  15. متن روان و پر احساسی بود. همین چند وقت قبل گزارشی در مورد بچه های دشت رحمانی و مولوی پلنگی نوشتم که هیچ امکاناتی برای ادامه تحصیل ندارند….. کافیه کمی فکر کنیم و اگه کاری از دستمون برمیاد کوتاهی نکنیم… مسولین کمی زاویه نگاهتون رو تغییر بدین کافیه تا اونا هم راضی باشند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 نظر
scroll to top