هفت‌برکه (گریشنا): آتش‌نشان‌ها کودک گرفتار شده بین بالابر و دیوار را نجات دادند. بعد از این حادثه، مظفر، پسر ۹ ساله‌ی گراشی، برای ادامه درمان به شیراز منتقل شد.
به گزارش روابط عمومی اداره‌ی آتش‌نشانی، دیروز سه‌شنبه، هشتم تیرماه ساعت ۱۹:۲۰ در پی تماس تلفنی اهالی مبنی بر گیر افتادن کودکی در بالابر یکی از فروشگاه‌ها واقع در بلوار سپاه، بلافاصله خودرو امداد و نجات آتش نشانی به همراه دو آتش‌نشان باتجربه به محل اعزام شدند. شدت حادثه به قدری بود که پای کودک ۹ ساله به سختی بین دیوار و آهن بالابر برقی گیر افتاده بود. پس از تلاش فراوان و به‌کار‌گیری ست هیدرولیک و دستگاه ورور، آتش‌نشان‌ها توانستتند کودک را رها کنند و به نیروهای درمانی تحویل دهند.
مظفر ۹ ساله پس از پانسمان اولیه به علت شدت جراحات برای ادامه درمان به شیراز منتقل شد. حسینعلی مولایی و محسن حسن‌زاده از آتش‌نشانان اعزامی به محل بودند.
از آن‌جایی که تجمع و ازدحام مردم برای تماشا در محل حادثه باعث کند شدن عملیات امدادرسانی شد، روابط عمومی آتش‌نشانی از مردم تقاضا دارد در هنگام انجام عملیات‌ها از تجمع و ازدحام در اطراف منطقه خودداری کنند تا روند امددادرسانی سریعتر انجام شود.
در تمام دنیا بالابرها را بصورت قفس میسازند تا ایمنی اشخاص حفظ بشود بغیر ایران عزیز که هر کسی برا خودش یه بالابر بصورت صفحه زیر پا نصب میکند. این فاجعه را بنده در شیراز و یکبار هم در گراش دیده ام. نبودن نظارت در مسایل فنی مهندسی از اشکالات عمده است. مورد بعد اینکه پس از وقوع حادثه همه سرها وارد صحنه میشود و تجمع و شلوغ کردن محل حادثه از کارهای ناپسند در امداد رسانی است که بنظرم هیچوقت به اون ایده ال نرسیم!!
آخه همه چیمون باید با هم جور در بیاد
اینکه یک تلفنچی (محسن محسن زاده) در آتش نشانی بشه راننده شما حق ندارید در گزارش خبری قید کنید آتش نشان با تجربه . لطفا در نوشتن گزارش خبری دقت کنید.
دوست عزیزِ آماتور که با نام مستعار نظرتون رو بیان می فرمایید
آتش نشان بودن نیاز به چند جلسه آموزش امداد و کمکهای اولیه دارد ،اگر شما انتظار اعزام دکتر و ارتوپد میبینید، در اشتباه می باشید، آیا نزدیک به بیست سال تجربه در امداد و خدمت کافی نیست؟!
تحقیر کردن جوابِ تشکر و ارج نهادن به خدمات و شب زنده داری های این عزیزان نیست!
نزدیک به بیست سال تجربه در امداد یعنی ایشون از دوازده سیزده سالگی در کار امدادرسانی بوده؟ یه چیزی بگو که با عقل جور در بیاد برادر من. ایشون کل سابقه حضورشون در آتش نشانی به دو سال نمیرسه
امیر علی شما حق نداری کسی را توهین کنی. مهم اینه که این عزیزان زحمت کشیدن و جان بچه رو بدرستی نجات دادن
جناب آقای امیر علی اول سلام
به همون حقی که شمافرمودید یک تلفنچی نمیتواند آتش نشان شود شما هم حق نداری به کسی توهین کنی .
عزیزان به دور از احساسات بیایم منطقی صحبت کنیم…
دوستی که گفتن تلفنچی یک نوع توهین به طرف است و این صحبتشون اشتباه است.
ولی اگر بخواهیم کسی را آتش نشان یا نجاتگر یا امدادگر واقعی بدانیم باید تمامی دوره های مربوط را سپری کند نه اینکه بدون تجربه و آموزش آن را در جاهایی که با جان مردم سر و کار دارند به کار گمارد شاید روزی هم برای ما اتفاق بیفتد که اسیر دست افراد اینچنینی شویم که خسارت آن به مراتب بیشتر از نبودنشان است…
یکی از انتقاداتی که به آتش نشانی وارد هست نیز همین مساله است که کارکنان آن افرادی هستند که در شهرداری هیچ جایی ندارند و به ناچار در آتش نشانی به کار گمارده میشوند در صورتی که هیچگونه آموزش و تجربه تخصصی در امر آتش نشانی ندارند
اگر دلمان برای خودمان و خانواده مان و همشهریانمان میسوزد باید هرچه سریعتر راه چهره ای برای آن اندیشید.
با تشکر
درود بر جناب نجاتگر
تلفتچی بودن نه تنها عیب نیست بلکه شغلی بسیار شریف هم هست.بنده به نوبه خودم دست همه تلفنچی ها رو میبوسم. ولی طریقه بیان جناب امیر علی, تحقیر کردن همه عزیزان تلفنچی بود.
همین شما با نام مستعار نجاتگر:
آیا برای نجاتگر بودن یا غریق نجات بودن نیاز به آموزش عالی دانشگاهی و علوم تخصصی پیشرفته است؟ یا شرکت در دوره های غریق نجات کافیست؟ ( همین مثال برای گرفتن گواهی نامه رانندگی هم صدق میکنه).
در جواب دوست عزیز “مطلع” : ۲ سال ( که بنده چند ساله ایشون رو میشناسم) آیا کمه؟ میتونید بگین دقیقا چند سال باید بگذره؟
میگن سالها پیش,زمانی که بازار قیصری لار (یا شاید یه بازار دیگه) رو میساختن, زمانی که چهار سوق تموم شده بود و فقط سقف گنبدی شکل محل تقاطع دو راسته بازار (شمالی جنوبی و غربی شرقی) مونده بود, به خاطر ارتفاع و پهنای زیاد اون قادر به گرفتن سقف نبودن, همه اوستاهای کارکشته رو طلبیدن ( حتی چند اوستا و عمله به خاطر عدم تعادل خرپاهایی که بسته بودن ( دار بست اون زمان) از ارتفاع سقوط کرده بودن). هر کس نظری میداد, حتی یک دسته متفق القول گفتن ورودیهای چهار طرف رو ببندیم و اونجا رو پر آب کنیم تا اگر کسی سقوط کرد کشته نشه, و غیره.
روزی کودکانی که از مکتب به خونه برمیگشتن در مسیر از کنار جمع اساتید! که متفکرانه در سایه نشسته بودن, رد میشدن یکیشون گفت سقف به این بزرگی و بدون ستون رو چجوری میخوان بگیرن؟ بچه ها هر کی یه نظری داد یکی از کودکان ( که اتفاقا فرزند یکی از فضلای منطقه بود ) گفت: اینجا رو میتونن با کاه به راحتی پر کنن و هر چه سقف ارتفاع بگیره زیر اون رو با کاه پر کنن و پس از پایان کار اونها رو طی نیمی از روز خالی میکنن.
کار بلد بودن به سن نیست, آدم زکی و باهوش در هر کاری موفقه حتی تلفنچی گری! یا امداد گری.
باسلام
ضمن تشکر از کلیه آتش نشانان و امداد گران پرتلاش شهرمان که ۲۴ ساعت شبانه روز بیدارند تا ما آسوده بخوابیم.
در پاسخ به کامنت شخصی که خود را امیر علی معرفی کرده است باید بگویم من مطمئن هستم که او نه امیر است و نه علی و حتی بالاتر از این گراشی هم نباید باشه چرا که نه از انصاف امیر بویی برده و نه عدالت علی.
اگر اهل گراش بود و قدری چشمش را باز میکرد حد اقل خدمات و کارهای بزرگی که پدران و نیاکان فرد مذکور که تلفنچی خطاب کرده بود را میدید.
امیدوارم خدا همه را به راه راست هدایت فرماید.
دوستان اگه همیشه سعی کنیم جنبه مثبت اتفاقات را ببینیم واقعا دنیا زیباتر خواهد شد.
با تشکر
باتشکر ازامدادگران شهرمان که توانستن کودک ۹ساله را نجات بدهند امیدوارم همیشه با دید مثبت به مسایل بنگریم با تشکر مجدد ازکمک رسانی کارکنان آتش نشانی موفق و پایدار درخدمت رسانی به شهروندان شهرمان باشید
اونی که حسن زاده رو تخریب کرده اینجا… اولا ایشون دارن زحمت میکشن حالا هر پستی که دارن اینجا اومدن کمک… دوما اگه پدر ابشون نبود گراش از لحاظ ارتباطات خیلی عقب بود ..استاد حسن زاده هم که نیاز به گفتن ندارن .. پس انتقاد مغرضانه نکن… البته اموزش دیدن اتش نشانان گراش امری واجب و ضروریه …..
حضرت روح الله کاکا خودتوخسته نکن ؛اجرشون،پیش خدامحفوظه خداپدرشون روبیامرزه که باىه تلفن کاریکه یه آدم باسی سال تجربه میکرده روانجام دادن بدون منت که برادر درحق برادرنمیکنه