بستن

کشتی بی‌ناخدای شورا در طوفان سوالات مردم

هفت‌برکه گریشنا: جلسه پرسش و پاسخ «شورا، مسئولین و مردم» در شامگاه دوشنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ در حسینیه‌ی چهارده معصوم (ع)، همان صحنه‌ای بود که بسیاری تصورش را داشتند و اعضای شورا از آن می‌ترسیدند: صحنه‌ی نمایش درگیری‌های درونی شورا.

علی‌اصغر حسنی را شاید بتوان خوش‌عاقبت‌ترین مرد هفته نامید. او غایب بزرگ جلسه‌ای بود که تا لبه‌ی جنجالی بزرگ رفت، و تنها با مدیریت مصطفی خورشیدی، نایب رییس شورا، و جواب‌های قانع‌کننده فقیهی‌کیا، شهردار گراش، التهابش کنترل شد.

فوزیه ناصری، سخنگوی شورای شهر، از هفته‌های پیش وعده‌ی یک نشست خبری را به رسانه‌ها داده بود. نشست بعدا به جلسه پرسش و پاسخ شورا تبدیل شد. بعدا ادارات دیگر نیز به جلسه پرسش و پاسخ شورا اضافه شدند، تا در نظر خبرنگاران، این جلسه خنثی‌تر از آن چیزی که باید باشد.

اما جلسه‌ای که در ابتدا گمان می‌رفت به شکلی سنتی و با مصلحت‌سنجی و تعارف زیاد برگزار شود، به میدانی برای درگیری اعضای شورا و صحنی برای مطرح شدن مستقیم‌ترین و جنجالی‌ترین سوالات از آنها تبدیل شد. معلوم نیست در میانه‌ی این درگیری، در ذهن مسئولین دیگر ادارات چه می‌گذشت. مهندس قدرت‌الله فانی، رییس اداره برق، به دو سوالی که پرسیده شد با طمانینه و خیال راحت پاسخ داد. مردم از این اداره نارضایتی خاصی ندارند، بر خلاف اداره مخابرات که اتفاقا نماینده‌ای در این جلسه نداشت! از شهسواری، رییس اداره منابع طبیعی، تنها یک سوال پرسیده شد؛ و از معید، رییس اداره اوقاف، تا پایان جلسه هیچ سوالی پرسیده نشد. خرسند، رییس اداره آبفا، اواخر جلسه پشت تریبون رفت و خودش برای ارائه عملکرد داوطلب شد! بدین ترتیب، میکروفون در بخش عمده‌ی جلسه بین شهردار و اعضای شورا چرخید.

در چنین جلساتی، سوال‌ها مهم‌تر از جواب‌ها هستند. در خود جواب‌ها هم آنچه بیش از کلماتی که ادا می‌شود مهم است، کلماتی است که ادا نمی‌شود: جواب ندادن‌ها، طفره رفتن‌ها، عصبانی شدن‌ها، و … سوالاتی که در این جلسه به صورت کتبی و شفاهی مطرح شد، آنقدر مستقیم و بی‌تعارف بودند که شاید کمتر کسی انتظارش را داشت. خلاصه کردن سه ساعت مجادله کار آسانی نیست، اما نگاهی به نقاط عطف این جلسه که بیشتر مربوط به شورای شهر و شهرداری است، هم خالی از لطف نیست.

فروش زمین‌ها برای تامین بودجه شهرداری؟

از همان ابتدای جلسه، شیدا شرقی، مجری جلسه، سوالی چالش‌برانگیز را مطرح کرد: «در حالی که اعضای شورای شهر اعلام کرده بودند که شورای قبل همه زمین‌ها را فروخته است، تاکنون ۲۱ قطعه از زمین‌های مرغوب شهر گراش به فروش رفته است. لطفا به صورت شفاف اعلام کنید که شهرداری در حال حاضر چند قطعه زمین دارد؟» شهردار گراش به این سوال پاسخ مفصلی داد، که خلاصه‌اش این است: «آماری از تعداد زمین‌ها در حال حاضر ندارم»؛ «فروش زمین یکی از منابع درآمدی شهرداری‌هاست و کاملا قانونی انجام می‌شود و زمینه‌های مصرف درآمدش هم مشخص است»؛ و «ما در این مدت کمترین میزان فروش زمین را نسبت به مدت مشابه در دوره‌های قبل داشته‌ایم.»

دکتر مرتضی فتحی، یکی از اعضای شورا، که در ایام انتخابات، فروختن زمین‌ها را خیانت دانسته بود، و خود را به نوعی مخاطب این سوال احساس می‌کرد، میکروفون را تحویل گرفت و گفت: «ما در دوره‌ی سوم کاملا با فروش زمین مخالف بودیم، به جز در دو مورد.» او گفت: «مقدار زمینی که قابل توجه باشد برای ما وجود نداشت، و در روزهای اول خیلی کمتر از اینها به ما اعلام شد.»

داستان این ساختمان تا کجاست؟

سوال چالش‌برانگیز بعدی را مهندس وقارفرد، رییس نظام مهندسی گراش، پرسید. البته او قبل از این سوال، به چند معضل دیگر هم به طور خلاصه اشاره کرد: اهمیت تشکیل کمیسیون ماده پنج، خیانت به شهر با حذف پارکینگ‌های واحدهای مسکونی و تجاری، و لزوم تهیه‌ی نقشه‌های شهرک‌ها و تفکیک اراضی به دست مهندسان شهرساز. او سپس به بازگویی تاریخچه‌ی ساخت و احکامی که برای ساختمان اکبر باقرزاده، یکی از اعضای شورا، صادر شده بود پرداخت، و این سوال را مطرح کرد که چرا حکم تخریب این ساختمان که به نظر نظام مهندسی بدون استحکام کافی ساخته شده، اجرا نشده است، و چرا در یک مرحله از بررسی‌ها در کمیسیون هم‌ارز، علی‌اصغر حسنی به جای مصطفی خورشیدی، نماینده شورا در این کمیسیون، نامه‌ی تایید را امضا کرده است.

محمدامین رحیمی، همسر فوزیه ناصری عضو شورای شهر، نیز چندی بعد به پشت تریبون آمد و همین سوالات را با لحنی تندتر مطرح کرد، و پرسید چرا جریمه‌ی نقدی برای این ساختمان کمتر از حد معمول تعیین شده است.

مصطفی خورشیدی در جواب به این سوالات گفت او نماینده‌ی شورا در این کمیسیون است و بنا به دلایل فنی، او نامه‌ی پرونده این ساختمان هنوز بسته نشده و در جریان است. او همچنین عنوان کرد: «امضای آقای حسنی هم بررسی شد و با توجه به این که بعد از منصوب شدن من به مسئولیت کمیسیون هم‌ارز امضا زده بود، نظرش را برگرداند» و در نهایت امضایش را پس گرفت. خورشیدی در انتها هم اعلام کرد این موردی بی‌سابقه در کمیسیون ماده صد نیست، و بسیاری از پرونده‌هایی که به این کمیسیون می‌آید، با حکم تخریب مواجه نمی‌شود و با جریمه فیصله می‌یابد.

اکبر باقرزاده، عضو شورا و مالک ساختمان، نیز با تایید سخنان نهایی خورشیدی، گفت: «هر روز کمیسیون ماده صد تشکیل می‌شود و همه پرونده‌ها هم با جریمه خاتمه می‌یابد. اگر یک مورد پیدا کردید که حکم تخریب گرفته باشد، من به شما جایزه می‌دهم.» او در ادامه در مورد نحوه‌ی صادر کردن حکم توسط کمیسیون هم‌ارز و اعضای آن توضیحاتی ارائه کرد.

استیضاح شهردار با سوالات محرمانه؟

سوال کتبی بعدی، در مورد موضوعی چالش‌برانگیز پرسید: رابطه‌ی شورا و شهردار که چند هفته پیش مطرح شده بود. «زمزمه‌ی درخواست شورا برای استعفای شهردار را چند وقت پیش شنیدیم. بعد گفته شد که قرار است شهردار استیضاح شود. و بعد هم گفته شد که شورا چند سوال از شهردار پرسیده و منتظر جواب این سوالات است. این سوالات چه بودند و چرا منتشر نشدند تا مردم دغدغه‌های شورا را بدانند؟»

فوزیه‌ی ناصری، سخنگوی شورا، نظر هفته‌های قبلش را درباره‌ی این مساله این بار رک‌تر از قبل مطرح کرد: «اصلا استیضاح شهردار از نظر من و آقای خورشیدی وجود نداشت. دو به سه بودیم در رابطه با شهردار.» او در مورد انتشار سوالات هم گفت: «سوالاتی که برای آقای شهردار ارائه شده، متاسفانه من به عنوان یکی از اعضای شورا، آن سوالات را اصلا ندیده‌ام.» او به سابقه‌ی مخالفت شورا با شهردار در مورد تعدیل نیرو در شهرداری نیز اشاره کرد و گفت: «متاسفانه ما در شورا کارهای درست و نادرستمان را به شهردار امر و نهی می‌کنیم. در صورتی که شورا حق دخالت در عزل و نصب کارمندان شهرداری را ندارد.» او در ادامه به سوء تفاهم‌های پیش آمده نیز اشاره کرد: «یک سری حرف‌ها در حق شهردار زده شده بود که متاسفانه شهردار از آمدنش به گراش پشیمان شده بود.»

مصطفی خورشیدی، نایب‌رییس شورا، نیز نظرش را درباره این موضوع اینطور مطرح کرد: «به نظر من بعضی از مطالب دوستان شورا، همانطور که خود مهندس فقیهی‌کیا هم تایید کردند، درست و بجا بود. یعنی سوال‌هایی که شده بود، سوال استیضاحی نبود. بعضی از سوالات بسیار بجا بود، اما در حد استیضاح نبود.»

قضیه‌ی کمیسیون عالی معاملات چیست؟

محمدامین رحیمی چند سوال مطرح کرد، که یکی از یکی جنجالی‌تر بود. او جنجالی‌ترین سوالش را در آخر پرسید: «نماینده‌ی شورا در کمیسیون عالی معاملات کیست؟» او بعد از قرایت ماده قانونی که دخالت اجرایی هر کدام از اعضای شورا و بستگان درجه اولشان را در خرید و فروش املاک و فعالیت‌های اجرایی شهرداری ممنوع می‌کرد، پرسید: «آیا کسی از اعضای شورا در آن کمیسیون عضویت دارند؟ و اگر عضویت ندارند به چه دلیل در جلسات شرکت می‌کنند؟ آیا این حضور قانونی است یا نه؟»

مهندس فقیهی‌کیا، شهردار گراش در جواب به این سوال، از کنار حضور یکی از اعضای شورا گذشت، و به معرفی اعضای دیگر پرداخت: آقای مهروری، مهندس درخشنده به عنوان نماینده تام‌الاختیار شورای شهر.

این طفره رفتن شهردار، گلایه‌ی تند فوزیه ناصری را در پی داشت. او میکروفون را در اختیار گرفت و چند دقیقه‌ای فشار خون جلسه را بالا برد. او مستقیما از شهردار پرسید: «درست است که مهندس درخشنده به عنوان نماینده از طرف شورا معرفی شده است، اما آیا یکی از ما پنج نفر اعضای شورا در آن جلسات حضور پیدا می‌کنند یا خیر؟» وقتی این سوال با جواب مثبت شهردار روبه‌رو شد، ناصری فشارش را ادامه داد تا به همه واضح شود که منظور او و همسرش، برملا شدن حضور اکبر باقرزاده در این کمیسیون است. ناصری آنقدر در مورد افشای واقعیات با صدای بلند حرف زد که حتی استعفای قریب‌الوقوع خودش را هم مطرح کرد.

در شورا هیچ خبری نیست؟

اینجا بود که صدای اعتراض حاضرین در جلسه هم به نحوه‌ی پیشرفت جلسه بلند شد. مردم که می‌دیدند درگیری اعضای شورا بر سر ساختمان و عضویت در کمیسیون‌ها و استیضاح شهردار و مسائل دیگر، بخش عمده‌ی جلسه را گرفته است، از گرفتن پاسخ به سوالات و دغدغه‌های خودشان آرام‌آرام ناامید می‌شدند. در نتیجه، مصطفی خورشیدی، نایب‌رییس شورا، مجبور به مداخله شد و سعی کرد این فضای متشنج را آرام کند.

خورشیدی که با طمانینه سخن می‌گفت، تایید کرد: «در کمیسیون عالی معاملات، خلاف است که کسی از اعضای شورا حضور داشته باشد. خدا شاهد است من اطلاعی نداشتم که در این کمیسیون کسی حضور داشته است. البته باید از خودشان هم سوال شود که آقای باقرزاده در کمیسیون بوده یا نه.» او به بخش دیگری از سخنان ناصری، همان بخشی که اعتراض حاضران را به بار آورده بود، هم اشاره کرد: «قسمت دوم صحبت‌های خانم ناصری درباره مسائل شوراست. این مسائل لزومی ندارد که جلوی مردم بیان شود.» او سپس با لحنی گلایه‌آمیز از ناصری پرسید: «شما یک بار آمدید در شورا بگویید آقای باقرزاده شما چرا در کمیسیون عالی معاملات حضور پیدا می‌کنید؟ که ما پیگیری کنیم؟ من اطلاع نداشتم و الان شما در حضور مردم این را می‌گویید. چرا جلوتر نگفتید که ما جلویش را بگیریم؟»

و نکته‌ی بعدی در سخنان خورشیدی، رابطه‌ی شورای فعلی با شورای قبل بود: «شورای چهارم، مخصوصا آقای مهرابی، جزو بزرگان شهر، جزو معتمدین شهر، و جزو رفیقان من بوده و است، و من در تمام مسائل از ایشان نظرخواهی می‌کنم. هنوز هم نظرخواهی می‌کنم. این نیست که بین ما اختلافی وجود داشته باشد. بله، شورا محل تضارب افکار است.» او با این سخن تمام کرد: «نباید طوری سیاه‌نمایی کنیم که چه خبر است پس! هیچ خبری نیست. از نظر من هیچ خبری نیست.»

تعیین تکلیف شورا برای طرح تفصیلی؟

مصطفی خورشیدی با این سخنان در آرام کردن فضا نسبتا موفق بود، ولی مگر سوال‌های بعدی اجازه می‌داد! سوال بعدی که مشخصا از علی‌اصغر حسنی و اکبر باقرزاده پرسیده شد و بسیاری از حاضران خدا را شکر گفتند که حسنی حضور نداشت و باقرزاده هم ترجیح داد میکروفون دست شهردار برای جوابگویی بماند. این سوال درباره سرنوشت طرح تفصیلی بود: «شورای شهر در حال تدوین طرح تفصیلی شهر گراش است و نکته مهم این است که شنیده می‌شود برخی از اعضای شورای شهر با توجه به موقعیت زمین‌های خود اقدام به تعیین نوع کاربری مناطق شهر می‌کنند. از اعضای شورای شهر به ویژه جناب آقای حسنی و باقرزاده تقاضا دارم در این جلسه اعلام کنند که در چه نقاطی از شهرستان گراش و چه مقدار زمین دارند تا مشخص شود آیا این مساله صحت دارد یا نه؟»

مهندس فقیهی‌کیا، شهردار گراش، به بخش اول این سوال جواب داد: «ما در حال تهیه طرح تفصیلی هستیم. بحث‌هایی شد، و من از جو شهر خبر نداشتم. اما الآن در اتاق بنده، من این چند روز در را بسته‌ام و شخصا با یکی از کارمندان شهرداری بررسی می‌کنیم که مشکلات مردم در آن حل شود. من نه در این شهر قوم‌وخویشی دارم و نه ملک و زمینی. اصلا نمی‌دانم این زمین‌ها مال کیست. وقتی از نظر فنی و کارشناسی طرح از طرف بنده و کارشناسان تایید شد، طبق قانون به شورای شهر می‌فرستیم. شورای شهر هم با دید منفعت شهر انشالله مصوب می‌کنند و می‌فرستند به کمیسیون تا مصوب شود. بعد از تصویب هم در معرض عموم می‌گذاریم تا هر کسی خبر داشته باشد که کاربری زمینش چیست.»

نوبت ناراضیان شهرک‌های آزادگان و محمدآباد

بالاخره نوبت به بخشی رسید که انتظارش می‌رفت: اعتراضات و گلایه‌های تند ساکنان دو شهرک حاشیه شهر. اهالی این دو شهرک که حتی با پلاکارد به جلسه آمده بودند، بالاخره فرصتی یافتند تا پیگیر مسائل و مشکلاتشان باشند، و تقریبا همان حرف‌های پیشین را دوباره بشنوند. پورغلامی، ساکن شهرک آزادگان (بلوار فلسطین) و انصاری، ساکن شهرک محمدآباد (باغ موسی) در این جلسه با لحنی طنز و جذاب به نمایندگی از دیگر ساکنان سخن گفتند. ترک کردن جلسه درست بعد از این صحبت‌ها نشان می‌داد آنها جواب قانع‌کننده‌ای نگرفته‌اند. البته باید این نکته را هم در گفته‌های مصطفی خورشیدی در نظر گرفت که رسیدگی به مشکلات حقوقی این شهرک‌ها، دقیقا در حیطه‌ی وظایف و اختیارات شورای شهر قرار نمی‌گیرد.

مهرابی سکوتش را می‌شکند

اما جلسه به نزدیک نیمه‌شب رسیده بود که حبیب‌الله مهرابی، عضو مستعفی شورای پنجم و رییس شورای چهارم، بعد از ماه‌ها سکوتش را شکست. او در حدود ده دقیقه‌ای که پشت تریبون بود، شورای فعلی را نصیحت کرد و عملکرد شورای قبلی را توضیح داد. او خیلی از مسائل را رک اظهار کرد و خیلی از مسائل را هم سربسته بیان کرد، هرچند همین اشارات هم برای بسیاری از حاضران و شهروندان تا حدی معنادار است. او در ابتدای صحبتش گفت: «انتظار داشتم هم عزیزانی که اینجا حضور دارند به عنوان مستمع و هم بزرگوارانی که پاسخگو هستند، یک مقدار جو جلسه را جهت بدهند به سمت مسائل کلیدی شهر. شورا باید اینجا راهبردش، هدفش، سیاست‌گذاری کلانش را اعلام کند برای مردم.» او درگیر شدن شورا در مسائل کوچک و روزمره را مذموم شمرد و گفت: «شورای شهر اجازه ندارد بین خودشان اختلاف داشته باشند.»

او اعلام کرد از برگزاری یک مناظره بین روسای چهار دوره شورا در گراش در مورد پیگیری محدوده استقبال می‌کند. او گفت در این نه ماه که سکوت کرده و حرف نزده است، به او و بقیه اعضای شورای چهارم انواع تهمت‌ها را، از گرفتن رشوه تا برنگرداندن بودجه شهرداری به خزانه، زده‌اند؛ و در این میان از حسنی نیز نام برد. او در ادامه گفت: «شورای ما آرام‌تریم، فعال‌ترین و منظبط‌ترین شوراها بود. هر کسی سندی علیه ما دارد، به شماره‌ای که از آقای دهقان در بازرسی استان اعلام کردم اطلاع بدهد.»

گزارش کوتاهی از عملکرد شورا

مصطفی خورشیدی سعی کرد با این مقدمه، بخشی از صحبت‌های مهرابی را جواب بدهد: «هر شورایی یک سری اهداف برای خودش دارد. این نیست که ما بی‌برنامه آمده باشیم.» او این موارد را به عنوان عملکرد شورا در این چند ماه اعلام کرد: رسیدگی به وضعیت کشتارگاه؛ ادامه جاده‌ی چک‌چک تا دوراهی ارد؛ جذب یک میلیارد و نهصد میلیون اعتبار برای کمربندی؛ جذب یک میلیارد و پانصد میلیون تومان برای پارک تنگ آب؛ انجام فعالیت‌های فرهنگی مثل همایش چهره‌های ماندگار و پارک بانوان؛ و دنبال کردن بحث محدوده البته به صورت محرمانه. او در آخر از مهرابی گله کرد که چرا از شورا رفت.

جدال افکار در نیمه‌شب

ساعت از یک بامداد گذشته بود که یکی‌یکی چراغ‌های سالن حسینیه‌ی چهارده معصوم (ع) به نشانه‌ی پایان جلسه خاموش می‌شد و مردم به حیاط و سپس بیرون از حسینیه هدایت می‌شدند، مردمی که سعی می‌کردند نمایشی را که دیده بودند تفسیر و تحلیل کنند. احتمالا اکنون سوالاتی که در اذهان وجود دارد بیشتر از جواب‌هایی است که در جلسه گرفتند.

و شاید در ذهن کمتر کسی از حاضران در این جلسه‌ی جنجالی، خاطره‌ی جلساتی که دقیقا یک سال پیش در همین زمان برگزار شد، زنده شده باشد: مناظره‌ی نامزدهای انتخابات پنجمین دوره‌ی شورای شهر، که در روزهای شنبه  ۲۳ اردیبهشت و دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ در سینما فرهنگ برگزار شد. آیا می‌شد از خلال آن مناظره‌ها، یک سال بعد را پیش‌بینی کرد؟

سردبیر پایگاه خبری هفت‌برکه عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش دکترای ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران

43 نظر

  1. ما که فرصت نکردیم در جلسه حضور پیدا کنیم چرا یکی نپرسید زمینهایی که متعلق به گراشیها هستش چرا به افراد غیر بومی ادارات واگذار میشه کجای مملکت این قانون الکی داره که گراش اجام میدن مگه کارمندان گراشی مردن که به افراد غیر واگذار میشه اونا باید کلاشون بندازن بالا که تو گراش حداقل کار بهشون دادن که اونم نباید میدادن حق نیروی بومی خودمون هست

  2. جناب خورشیدی اگه اگه موقع رای گیری تعیین ریس شورا ب خودتون رای داده بودین اینهمه مشکل پیش نبود….درثانی شورا محل کاره و خدمت ب شهر نه محل……البته برای عده ای از اعضا….

  3. اون عضو شورا و شوهرش انگار یه منافعی دارن که در خطره و نمی تونن بهش برسن
    و خیلی به دور از شئوعات اخلاقی توپشون پر بود ؟!

  4. اصلا نباید شهردار غیربومی می آوردن اینجا از اول اشتباه کردن شهردارباید شهر بشناسه اعضای شورا بشناسه خام نشه گول نخوره ما ک نفمیدیم استیضا برا چ بود چرا همه چی تواتاق شورا تموم شد شهردار غیربومی انتخاب کردن حالا پشیمونن فوزیه ناصری هم پنهون کرد چ خبر بود درس حسابی جواب نمی داد شهردارم ک می پیچوند خدا به خیر کنه این دوره

  5. با عرض سلام

    چرا هیچ یک از جلسه های پرسش و پاسخ به نتیجه ای نمیرسد به نظر بنده بحث و گفتگو خوب است اما به شرطی که از آن نتیجه ای حاصل شود بنده تمامی گزارش از شب جلسه را مطالعه کردم اما فقط تخریب و بحث دیدم و دیگر هیچ، باید هدفمندتر و نتیجه گراتر به جلسات نگاه کرد به جای نمایش دادن برای مردم به نیاز هایشان توجه شود این تنها دلیل حضور دوستان در شوراست

  6. بنده به عنوان یک گراشی از شورای شهر سوالی دارم

    چرا رابطه شهرستان گراش با نماینده اش در مجلس شورای اسلامی خوب نیست به چه دلیل ؟
    سیاست در مدیریت شهرستان خواهان روابط با نماینده مجلس است و هر چقدر دورتر از این موضوع باشیم به ضرر گراش و گراشی خواهد بود
    چند دوره دیگر باید صبر کرد تا نماینده ای از گراش وارد مجلس شود ؟
    چند سال دیگر بر خلاف رودخانه باید شنا کرد

  7. همشهریان عزیز اینها همش تو یک کاسه اب میخورند این همه جلسه نه به دردمن نه به شما میخوره وقت شهرداری شب وروز توکوچه ها داره دور میزنه که بیبنه کی دست تو دماغشه ازش اجازه کار بگیرن وقتی میری اجازه کار بگیری میگه پانزده میلون میگه قانونه اخه قانون بخوره توسرت برو توشهرهای همجوار ببنم اینجور مبلغ ها وجود داره وقتی میری پایان کار بگیری هیچ خلافی هم نداری میگن پنج ملیون پس نتیجه میگیری که اینجور جلساتی بدون هیچ مدیریتی انجام میشه وهمش الکیه

  8. خیلی از سوالات مطرح نشد،از جمله سوال خود من
    مسئولین همش شعار میدن که بابت فلان پروژه، فلان مبلغ تومن کسب بودجه کرده اند،
    دو تا سوال:
    یکی آنکه اکثر این بودجه ها از کانال خیرین بوده و نه بودجه دولتی. چرا؟
    و دوم آنکه: برخی از مسئولین گذشته و حال خبر داشته و دارند که برخی بانکهای همین شهر، مبالغ هنگفتی رو دارن از شهر خارج میکنند و من به شخصه بارها متذکر این موضوع شده ام اما متاسفانه و متاسفانه و متاسفانه هیچ اقدامی در این زمینه مشاهده نمیشود. چرا بجای کسب بودجه، حداقل منابعی که در شهر مانده حفظ نمیشود؟

    سوالی به این مهمی به دلیل کمبود وقت مطرح نشد، شاید هم وقت بهانه ای بود…

  9. به نظرتون این زن و شوهر به دنبال چی بودن؟؟ایا مشکلات درون شورا رو باید حتما توی جمع میبایست مطرح میشد؟؟؟اسا این سوالات از پیش برنامه ریزی شده بود؟؟؟وکدوم‌یک از اعضای شورا را این زن و شوهر قصد تخریبش رو داشتن چرا??

  10. حتما شهردار با اینا همدس هس که نگرش داشتن ی نکته ک باید دقت کرد چرا شورای استهبان ب شهردار ما۳تا رأی داد چرا باوجودیکه دوره قبل شهردار استهبان بود۵تا رأی بهش ندادن و ۳ تا رأی دادن چرا ازش راضی نبودن ب نظرم شهردار به نفع ما و شوراو خودش هس ک استعفابده [..] فوزیه ناصری چ می خاس بگه ک تو جلسه نگفت ی چیزی بین اعضای شورا هس ک دارن از مردم پنهون می کنن چرا باوجود کمک خیر دارن این همه زمین ک سرمایه شهرداری هس می فروشن چرا این دوره ک شهرداره غیربومی هس اینکار میکنن چ خبر شده شهرداری خودش بودجه داره نیاز نیس زمینا بفروشن کی از فروش این همه زمین نفع می بره چ دارن از ما پنهون می کنن

  11. مشکلات درون شورا گفتن ک وقت بگذره ب درد مردم گوش نکنن همیشه جلسا نیمه کاره تموم میشه جرو دعوای خودشون می کنن دیگه وقت نمیشه ب سوالای دیگه جواب بدن پارسال اگه تو جلسه بودین دقیقا همینطور شد شاید اینجوری برنامه ریزی می کنن شایدم بی هدف اینجوری میشه خدا می دونه

  12. بخاطر همین بود که نمی تونن سودی از ورود شون به شورا شهر ببرن و مردم باید بفهمن که شورا جای زد و بند کردن نیست و الان هم خانم ناصری باید بفهمه اگه شورا براش سودی که میخاد نداره هر چه زود تر بره …… صحبت های الکی کردن
    وعده های الکی دادن تو شورا جایی نداره

  13. تمام ظلم هایی که میشه تو شهرداری ها است تمام شهرداری های این مملکت جز ظلم و ناراضی تراشی کار دیگه ای ندارند
    متاسفانه گراشی ها هم به هم محل های خودشان رحم نمیکنند
    برات متاسفم شهر ولایی

  14. سلام خدمت همشهریان عزیز به نظر بنده آقای … و آقای … برای بدست آوردن منفعت شخصی به شورای شهر اومدن و تنها دلیلی که ما به اینا رای دادیم این بوده فکر میکردیم آشنا دارن و کار رو راحت تر حل میکنن و الانم هم دودش به چشم خودمون رفته

  15. دو طرح تفکیکی زمین بزرگ تو بلوار خلیج فارس دلال و کار چاق کن اون تو شهرداری
    که پول هنگفتی میخان به جیب بزنن […] هستش انشالله خدا بخیر بگذر رونه ….. و حق وحقوق شهرداری که به همه مردم گراش تعلق داره پایمال نشه

    اونایی که حرفشون خریدار داره باید پیگیر بشن

  16. معلوم شما هم طرفدار اون کسی هستین که یه کامنت به ضررش بود رو حذفش کردین
    خب حقیقت گفته بود کل تبلوهای تبلیغاتی سطح شهر مربوط به شوهر خانم ناصری

  17. با سلام و تشکر از گریشنا یاور و صدای مردم
    مردم حق دارن ریشه مشکلات این چند وقته رو بهتر بشناسن.. وقتی یک [..] میشه عضو شورا که در عمرش حتی یک قدم برای جمع برنداشته و تمام عمر در پی منافع شخصی خودش بوده بهتر از این نمیشه. تخلفات از تخلف در صدور پایان کار و ساخت و ساز بدون مجوز گذشته متاسفم که خیلی چیزهای مهمتر باید مطرح میشد که نشد.!!

  18. درود بر همگی و سلام و خسته نباشید به عوامل برگزار کننده ی جلسه ی فوق.
    خدا قوت.

    تشکر میکنیم از همه ی مسئولینی که خود را به صندلی پاسخگویی عادت میدهند و گله داریم از آنهایی که پاسخگو بودن به اربابان واقعی را جزء وظایف خود نمیدانند.
    تشکر ویژه داریم از سرکار خانم ناصری  و جناب خورشیدی بزرگوار که بر خلاف دیگران, یادشان نرفته که,مجریِ خواستِ مردم هستند و نه اینکه,مردم باید نظاره گر تصمیمات بعضا سلیقه ای و بدور از مصلحت و منفعت شهر از برخی منتخبینشان باشند و قبل از نقد شدن توسط دیگران,خود دست به نقدِ خود میزنند.این اتفاق بسیار امیدوار کننده است.

    اجازه میخواهم یک مثال بزنم و سپس گلایه ای که بیشتر انتقادی صریح میباشد از برخی دوستان را به عرض برسانم.

    اگر نگاهی گذرا کنیم به دفاعیه های اکثریت قریب به اتفاق محکومین دوائر قضایی دولتی و سازمان بازرسی کل و هر مرجع رسیدگی کنتده به تخلفات کارمندان دولتی و شبه دولتی(البته این اکثریت مورد نظر بنده در واقع مربوط به بخشی از تخلفات موجود است که بر اثر تلاشهای گسترده و کاری طاقت فرسا موفق به کشف ان شده ند,و این بخش ,شاید حدود ۲۰ درصد از تخلفاتیست که در کشور اتفاق میافتد.لذا منظور بنده,بخش اعظم از احکامیست که در مورد ۲۰ درصدِ تخلفِ کشف شده است). در رابطه با اختلاس ها,تبانی در انجام معاملات دولتی ,و رشوه و اخذ مال نامشروع و هدر رفت و ضایع و پایمال شدن حقوق و اموال عمومی و…,
    میبینیم که این جمله در همه ی اظهارات و دفاعیاتِ آنهایی که محکوم شده اند, مشترک است.
    “عدم آگاهی به قوانین مربوطه و موجود.”.یعنی به قواتین مربوطه در حیطه ی کاری خود آشنایی نداشته ایم.
    ایا این عذر قابل فهم و قابل تامل است? پس تعهد کجا رفته? اگر واقعا به قوانین آشنایی نداشته اید,چرا ان پست و مسئولیت را قبول کرده اید,این که مصداق صریح عذر بدتر از گناه است.

    در اینجا بنده از جناب رحیمی تشکر میکتم بخاطر طرح سوال در مورد چگونگی عملکرد کمسیون عالی معاملات شهرداری یا کمیسیون معاملات عمده ی شهرداری.
    و گله دارم از جناب خورشیدی که این اطلاع رسانی خانم ناصری را گله مند شدند و برنتافتند که خبر به بیرون درز کرده است.سوال اینست که چرا به کار شهرداری تحت امرتان,که اولین و مهمترین وظیفه تان است,اشرافیت کامل ندارید.

    اما از ۴+۱ نفر(۴ نفر اعضاء قانونی کمیسیون و ۱ عضوی که غیر قانونی حضور داشته است) سوالی دارم که به عنوان یک شهروند حق دارم که جواب این افراد را در همین جا بشنوم,و فکر نکنم که,هیچ کس از قرار گرفتن در اتاق شیشه ای برای رفتن بسوی شفافیت ناراحت شوند.
    اول.
    جناب اقای شهردار,
    جنابعالی به عنوان رییس این کمسیون بی شک از نحوه ی تشکیل این کمیسیون ۴ نفره که متشکل از خود جنابتان,حسابداری شهرداری,امور مالی شهرداری,و “یک نفر مطلع” در امور معامله.  که به نظرم در هر معامله میتواند  “متغیر “باشد,یعنی میتواند این فرد تکرار شود در معاملات مختلف عمده ی شهرداری,اما طبق قانون ثابت و همیشگی نخواهد بود.(برداشت بنده از قانون مربوطه اینگونه بود.).
    بی شک معنا و مفهوم “مطلع ” را بهتر از بنده میدانید.و بسیار عام و کلی است.
    جناب اقای شهردار,شما میدانستید که این کمسیون باید ۴ نفره باشد,چرا اجازه دادید به عضوی از نهادی که حضورش ممنوعیت قانونی دارد,در کمسیون حضور داشته باشد?
    هر جوابی پذیرفته است,بجز اینکه به عنوان شهردار و رییس کمسیون مربوطه اظهار فرمایید که,از چگونگی تشکیل این کمیسیون اطلاعی نداشته اید.
    با چه هدفی این تخلف صورت گرفته است,هر چند شائبه های گوناگونی را که میتواند داشته باشد,کاری ندارم و مربوط به بنده نیست.فقط قصد یاداوری اهمیت قوانین برای اینده کاریتان را داشتم.
    اینجا گراش است و شاید بتوان گفت,بیش از دیگر مناطق,ترفندها و روشهایی گوناگون برای سوء استفاده های مختلف برای کسب ثروت و قدرت,رواج دارد,تا جایی که,فرد مسئول یا باید تن به درخواست های ظاهرا محترمانه و شبه قانونی بدهد و یا تحت انواع فشارها قرار خواهد گرفت.پس بد نیست به عنوان نگرانی از سوی یک دوست,مواظب باشیم.
    …ادامه دارد

  19. دوم
    جناب مسئول امور مالی شهرداری,
    ایا شما نیز از چگونگی تشکیل کمسیون مربوطه اطلاع نداشتید? چرا معترض حضور فردی غیر مسئول در کمسیون فوق نشدید?
    ایا به تعهد کاری خود در مقابل افکار عمومی توجه میکنید?

    سوم,
    جناب مسئول حسابداری و یا نمایتده ای که انجا در کمیسیون حاضر میشوید, سوالات را برای خسته نشدن دوستان و خود جنابتان تکرار نمیکنم و برای شما نیز همین است.

    چهارم.
    جناب آقای درخشنده,مطلع و کارشناس مورد وثوق که به پیشنهاد شهردار و تاییدیه شورا به کمیسیون مربوطه معرفی شده اید,:

    شورا جنابعالی را به شهردار برای کمیسیون معرفی کرده? (که اگر اینطور باشد,خلاف قانون است و دخالت مستقیم شورا در انجام معاملات عمده ی شهرداری است و شائبه هایی بوجود میاورد و حق چنین کاری نداشته اند.چون در شهر اینگونه خبر منتشر شده است.لذا در این مورد توضیح لازم را بفرمایید).
    یا شهردار شما را به کمیسیون معرفی کرده,با توجه و علمِ به مطلع بودن شما از جامعه و معاملات گراش و قوانین مربوطه,که باید هم اینگونه باشد.
    پس اگر به قوانین مربوط به کمیسیون,بمانند بنده ی هیچکاره,آشنایی داشتید,چرا معترض حضور فردی که عضو شورای شهر میباشد و منع قانونی داشته است,نشدید?
    چون شما باید به “پیشنهاد شهردار” انتخاب می شدید و باید شهرداری را کمک کنید تا به امانتی که در اختیار دارد به خوبی نگهداری کند و کمکی به بالابردن درآمدهای شهرداری کنید.
    چرا قدرت اعتراض به عضو شورا برای حضور در کمیسیون عالی معاملات شهرداری را نداشتید?
    بر اساس عهدی که با هم داشتیم,بیش از همه,از شما گله مندم.این رسمش نبود.امیدوارم که توضیحاتی قانع کننده داشته باشید.

    پنجم.
    جناب اقایی که عضو شورا(ظاهرا جناب باقرزاده هستند) میباشید.
    با توجه به تخصص و حرفه ی شما و همکاری ۲۰ ساله ی جنابعالی با شهرداری ها و مخصوصا معاملات ملک و اراضی و اشنایی کامل به رویه ی قانونی و مراحل اداری ,چرا در کمیسیونی که حضورتان منع قانونی داشته,حاضر شده اید?,چه چیزی باعث میشده که شما به حضور در کمیسیون عالی معاملات شهرداری با توجه به مشغله ی کاری زیادتان ,کشیده شوید?

    بی شک جواب افراد مسئول در این اینجا,به شفافیت,کم شدن و از بین رفتن شایعات کمک خواهد کرد.و مردم بشدت نیازمند شفاف بودن عملکرد نمایندگانشان در اداره ی امور شهر و شهرداری دارند.
    جناب آقای شهردار,
    جنابعالی,انتخابِ انتخابِ ما مردم هستید,پس یادتان نرود که,ملزم به شفاف سازی برای ما مردم هستید و قدرتِ شورا توسط این مردم تفویض شده است و به خودی خود,هیچ قدرتی ندارند,پس با مردم باشید چرا که به صلاح شهر,شورا و خودتان است.
    والسلام.

  20. توضیحی در مورد کامنت یکی از همشهریان.

    دوستی فرموده اند که,بخاطر اینکه فکر میکردیم,فلان شخص دوست و اشنا دارد و راحت تر میتواند با زد و بند,مشکل را حل کند,به وی رای دادیم.
    متاسفانه این دیدگاه اشتباه,در کل جامعه ایرانی,رواج دارد و کشور را فلج کرده.این سخن یعنی,ما از دورزدن قانون استقبال میکنیم.از فرار از قانون و زدوبند,اگر به نفعمان باشد,استقبال میکنیم.
    دوست عزیز.
    ایا به این هم فکر کرده ایم که,اگر همه بدنبال این رویه باشیم,هر کس برای خود بدنبال پارتی و اشنا میگردد و هر که اشنایش گنده تر باشد,کارش زودتر حل میگردد.?
    ایا به این موصوع هم توجه کرده ایم که,ان اشنا و پارتی کارش دور زدن قانون است و گرچه یک طرف قضیه ماییم که مشکلمان غیر قانونی حل شده است,ولی در طرف دیگر احتمالا فردی و یا شخصیتی حقوقی مثلا دولت و بیت المال حضور دارد که متضرر شده است.

    کاری به این ندارم که امروزها,این رویه,تقریبا همگانی شده است.اما قرار نیست اگر همه اشتباه میکنند,ما نیز اشتباه کنیم.لذا بهتر است از خودمان شروع کتیم تا جامعه درست شود.
    کل گرفتاریهای این کشور,زیر سر یک “خر ” است. خری که همه بدنبالش هستیم تا برای مراجعاتمان به مراکز اداری دولتی,اموراتمان را سهل الوصول تر کند.
    بیایید این خر را به طویله برگردانیم و بدنبال” فردی که خرش در فلان اداره میتازد,نگردیم”.

    ما خود بیشترین سهم در این هرج و مرج بوجود امده داریم,بی انکه به ان فکر کرده باشیم.
    داشتن
    یک جامعه ی قانونمند لازمه اش,تربیت افراد و اعضاء قانون گرا و قانون مند است.

    موفق باشید و به امید روی اوردن مان به قانون گراها و قانون,یعنی همان گمشده ی اصلی جامعه ی ایرانی, از صدر تا ذیل که من و شمای نوعی هستیم.
    انشالله.

  21. اقای جعفری شما که سر هیچ در نمی اوردید و فقط نطق و سخنوریتان گل می کند
    و چه خبر دارید در شهرداری چه زدو بند هایی که انجام می دهند و همان عضو شورای شهر جلو زدو بند ها را گرفته به چه جرات ئ به خود اجازه قضاوت کردن می دهید
    شما که سال یکبار هم مراجعه به شهرداری نمی کنی و نه اینکنه این همه نوشته هایتان و فقط دیکته شده هست و بس

  22. سلام آقای کامران جعفری.
    مطالب شما رو خوندم .
    به نظر میرسه خیلی یکطرفه قضاوت کردید .
    با شناختی که از شما داشتم فکر میکردم روشن تر از خیلی ها باشید.
    احتمالا تعصب و غرض شخصی شما نسبت به یک یا چند نفر از اعضای شورا که از محله ای دیگر هستند شما رو از تفکر منطقی باز داشته است.
    البته همین تفکر در دیدگاه آقای امیر حمزه مهرابی نیز به وضوح دیده میشود.
    انصاف انصاف انصاف

  23. اقای جعفری بنظر شما اقای رحیمی که اصرار به نبودن عضو شورای شهر در کمسیون معاملات جای یک شبهه و شک تردید نیست اخه برای چی اصرار به نبودن یک ناظر در کمسیون معاملات شهرداری را دارن بخاطر زدو بند کردن بیش نیست اره مگر
    در یک کمسیون یک ناظر بیشتر باشد ان یک ناظر می تواند با وجود دیگر اعضائ چیزی را بنفع خود رقم بزند اصلا با عقل جور در نمیاد پس نتیجه می گیریم این عضو شورا برایشان یک مزاحمت جهت دور زدن قانون برایشان شده انشالله خداوند همیشه
    حق را بر باطل پیروز میگرداند

  24. سلام و درودی دوباره.

    آنچه پیداست,اینست که,کشور از صدر تا ذیل,دچار خوانشِ سلیقه ای از قانون شده است.

    لذا جهت تنویر افکار عموم,به استحضار میرساند که;

    ۱. لطف کنید این نیم وجب خاک یعنی گراش را گرفتار شعارهای عوامفریبانه ی محله گرایی نکنید.

    ۲. خوانش سلیقه ای از قانون ممنوع .

    ۳. بنده مفاد قانونی در مورد این کمیسیون را ذکر کرده ام.اگر فردی بر خلاف قانون عملی انجام داده است,حق ندارد,انرا در قالب دایه ی مهربانتر از مادر به مردم تحمیل کند و دلسوزی بیش از حد انجام دهد.هر کس جای خودش قرار گیرد و در جای خود,وظیفه اش را بدرستی انجام دهد.کافیست.

    ۴. جناب اقای شهردار محترم,سهل انگاری جناب عالی باعث این مسایل شده است.

    ۵. جناب شهردار و اعضاء شهرداری که عضو کمیسیون میباشند و کارشناسی که به عنوان مطلع به این کمیسیون معرفی شده است,میخواسته اند در این کمیسیون زد و بند کنتد? که,فردی حاضر شده است,خود را در مظان اتهام قرار دهد و با فداکاری وارد کمیسیون شده تا کسی(ظاهرا طبق ادعای شما اعضاء کمیسیون میباشد یا بنده که بیش از بیست سال است به شهرداری سر نزده ام? یا دیگر شهروندان?)زد و بند نکند?
    ایا با این استدلال آبکی,کمیسیون و همه را زیر اتهام نمیبرید? لزومی ندارد کسی غیر از اعضایی که قانون گذار محترم مشخص کرده است,در کمیسیون ها حضور داشته باشند.
    به نظرتان و طبق ادعای جنابعالی,بنده و یا هر کسی و همه ی شهروندان میتوانند با ادعای جلوگیری از “زد و بند” ( البته این را هم شما بیان کرده اید و بنده تازه متوجه شده ام که میتوانسته آنجا زد و بندی انجام پذیرد.ممنون).

    ۶. بحمدالله,ما خود دیکته گو هستیم تا اینکه چون شما مامور و دیکته نویس باشیم.این را همه میدانند.

  25. و در پایان.

    نظر همه ی شما محترم. اما بنده مفاد قانونی اورده ام و قضاوت نکرده ام. و از ۵ نفر بصورت مشخص سوال کرده ام و امیدوارم که خود,برای تنویر افکار عمومی فقط و نه برای بنده,سوالات را جواب دهند .
    چون بنده اطلاعاتم تکمیل است. کاش دوستان بجای حاشیه پردازی,
    اولا بمانند بنده جسارت بخرج میدادند و با نام و ادرس کامل در مباحث شرکت میکردند.
    دوستی که فرموده اند,از هیچی خبر ندارم.بنده همین قدر مطلع هستم که میدانم,در یک مکان عمومی,نباید نقاب بر صورت زد,لذا با مشخصات کامل,ابراز نظر میکنم.باشد که دیگران نیز اینگونه باشند.

    ارادتمند همه ی همشهریان عزیزم هستم و بی شک,هر کجا که حس کنم,حقشان ممکن است پایمال شود,دفاع میکنیم. این رویه و مرام اصلاح طلبان است که خود را فدای حق طلبی میکنند.ما بدنبال اصلاحیم.نه کینه و مشکل شخصی با کمان ابرو و رنگ چشمان کسی داریم و نه دلباخته و سرسپرده ی جیب و هیبت قد و بالای کسی.

    پس لطفا,فقط و فقط در ۴ چوب قانون صحبت برانید و حاشیه سازی نکنید.
    سوالات مشخص است و افراد پاسخگو نیز مشخص شده اند.در قالب متن ارسالی بنده,نقدهای خود را بفرمایید.

    ناظر,
    در قانونی که قانون گذار وصع کرده است,ناظر گنجانده نشده است.ایا چه کسی تشخیص داده است که,باید طبق سلیقه,ناظری حضور داشته باشد?

  26. اقای خواجه باشناختی که من ازشمادارم میدونم هیچ وقت سوالی روندانسته وبدون تحقیق طرح نمیکنیدولی کجایندگوشهای شنوااین همه شماسوال داشتیدبه کنارحداقل یکی ازاین دوتاروپاسخ بدن یااین همه دوستان عزیزسوال طرح کردن پس فکرمیکنم الکیه به احترام شماودیگران مامیگیم وقت کم اومددرست حداقل میومدن اینجایکی ازاین سوالهاروجواب میدادن که بی جواب نمونه ممنونم اگرهم بی احترامی شده عذرخواهی میکنم

  27. اقای جعفری این چیزایی که شما داری می گی بیشتر برای کلاس درس ۵ ابتدایی خوبه از خواب بیدار شدی داستان مى نویسی . معلوم زیاد تو باغ نیستی . ما مردم گراش دارن جیبمونو میزنن شما داری حرف از قانون می زنی . هر روز ١٠ تا موتور تو گراش می گیرن بعد باید ٢٠٠ تومان … بدی تا ازادش کنن به این می گن قانون . حالا شما که نمی دونی شهرداری گراش کجاس از رو کتاب داری واسمون داستان می نویسی .

  28. سلام.
    کل جامعه ی مدنی در ایران بخواب رفته,و جای تعجبی ندارد وقتی که میبینیم,گراشمان که سرانه ی مطالعه اش,زیرِ نرخِ کشوری نیز میباشد,اینگونه در مباحث ,انهم در یک نشریه ی رسمی و عمومی,به شخصیت ها میتازند. در این چند کامنت,آنچه به وفور یاد میشود,تهمت,افترا و توهین است و انچه یافت می نشود,دلیل و برهان و استدلالی قانونی و منطقیست.
    این رویکرد,دلایلی مختلف دارد و در تخصص بنده نیست ولی به نظرم متخصصین و فرهیختگان جامعه شناسی و روانشناسی شهرستان باید هر چه سریعتر به فکر این جامعه ی در حال فروپاشی کامل باشند و طرحی دراتدازند.
    دکتر امیر حمزه محرابی,خانم ناصری,و دیگر عزیزان از سرمایه های این شهر هستند و باید گرامی داشته شوند,ولی اینگونه براحتی و بدون آنکه بسنجیم,حمله میکنیم.چرا?

    شاید,چون خیالمان راحت است که پیگیری نمیکنند و یا اینکه پشت مان به ریش سفیدی و کدخدا منشی برای جلب رضایت در صورت پیگیری از مبادی قانونی گرم است?

    کاش اگر واقعا دغدغه ای برای شهر داریم,به قانون روی میاوردیم و همه از مرّ قانون پیگیر حقوق و وظایف خود میشدیم.نه با تهمت و افترا و توهین و بی احترامی و بر اساس حدس و گمان.

    چندین بار بیرحمانه به آقای رحیمی حمله شده.
    دوستانی که مدعی هستید,چرا موارد تخلف احتمالی ایشان را با ذکرِ موارد قانونی آن بیان نمیکنید?
    این حدس و گمان و یا اینکه,چون فلان سوال را کرده است,میتوان,آبروی یک مومن را ریخت?

    اگر فردی,هر تخلف و موردی را از هر شخص حقیقی و یا حقوقی دارد,برای بنده ارسال کند تا بنده پیگیر آن باشم.

    بد نیست,قبل از اظهار هر مطلبی,هر انتقادی,هم مورد قانونی اش را بدانیم و هر انتقادی را با راهکارش بیان کنیم.
    نقد همراه با راهکار,باعث مفید بودن و عدم تخریب میشود.
    گمشده ی ما,قانون است.

  29. اقای جعفری مثل اینکه شورای شهر خیلی کار برای شما انجام داده هنوز نرفتی شهرداری که ببنی برای یه اجازه کار چقد ازت پول میگرن

  30. انشاالله جناب شهردار و افرادی که مورد پرسش واقع شده اند به طور کامل به پرسش های مطرح شده از لحاظ قانونی پاسخ خواهند داد. و مردم هم از پشت دیوارهای کمسیون ها و جلسه ها و اتاق فکرها خبر دار میشوند.
    امید است چنین شود

  31. گفت دانایى که گرگى خیره سر
    هست پنهان در نهاد هر بشر

    … لاجرم جارى است پیکارى بزرگ
    روز و شب مابین این انسان و گرگ

    زور بازو چاره این گرگ نیست
    صاحب اندیشه داند چاره چیست

    اى بسا انسان رنجور و پریش
    سخت پیچیده گلوى گرگ خویش

    اى بسا زور آفرین مردِ دلیر
    مانده در چنگال گرگ خود اسیر

    هرکه گرگش را دراندازد به خاک
    رفته رفته مى‌شود انسان پاک

    هرکه با گرگش مدارا مى‌کند
    خلق و خوى گرگ پیدا مى‌کند

    هرکه از گرگش خورد دائم شکست
    گرچه انسان مى‌نماید، گرگ هست

    در جوانى جان گرگت را بگیر
    واى اگر این گرگ گردد با تو پیر

    روز پیرى گرکه باشى همچو شیر
    ناتوانى در مصاف گرگ پیر

    اینکه مردم یکدگر را مى‌درند
    گرگهاشان رهنما و رهبرند

    اینکه انسان هست این سان دردمند
    گرگها فرمان روایى مى‌کنند

    این ستمکاران که با هم همرهند
    گرگهاشان آشنایان همند

    گرگها همراه و انسانها غریب
    با که باید گفت این حال عجیب

  32. درود بر دوستی که فرموده اند,;
    تو اگر بیل زنی,باغچه خودت را بیل بزن.

    ممنونم که باب مباحثه ای پراهمیت را باز کردید.موضوعی که,به بزرگترین معضل زندگی اجتماعی ما ایرانیان تبدیل شده است.

    آری,هر کس باید باغچه ی خود را بیل زند و نه باغچه ی زندگی شخصی دیگران را.
    اما یک سوال دارم و آن اینکه,آیا منظور این ضرب المثل قدیمی را خوب درک کرده ایم?
    بیل,
    نقش بیل یا شخم در کار کشاورزی یا همان باغچه.
    منظور از بیل زدن چیست?
    “بیلِ” زندگی مان که در کشت و کار و کشاورزی با هدفِ برداشتِ محصولی از آن استفاده شده است,چیست?
    آیا به “غصب” و فلسفه ی این واژه و اثرات آن در زندگی مان فکر کرده ایم?
    آیا اگر زندگی و سلسله اعمالی که ما در طول عمرمان انجام میدهیم برای امرار معاشی سالم و از راه حلال و طیب و طاهر را به کار کشاورزی فرض بگیریم,
    آیا میتوان برای بیل زندنِ باغچه ی زندگیمان,از هر راه و ترفندی استفاده ببریم.?
    آیا میدانیم,دنیا مزرعه ی آخرت است,یعنی چه?
    بنده باغچه ام را عمدا محدود به گلدانی کرده ام تا بتوانم,از بیلِ دیگران برای رسیدن به محصول(پول)استفاده نبرم.
    مثلا جعل اسناد و لوازم مورد نیاز برای تجارت نمیکنم.یا اگر خواستم تجارت کنم,تقاضای صدور پروانه کسب برای خودم میکنم و از راه دلالی و قاچاق,کالایی را وارد و بفروش نمیرسانم.از پروانه ی کسب دیگران(بیل دیگران) سوء استفاده نمیکنم.
    این یعنی,استفاده از بیل دیگران برای بیل زدنِ باغچه ام را برای خود,ممنوع کرده ام.پس مالیات میدهم و عوارض مربوطه تا محصولم حاوی بیماری و امراضی نباشد,یعنی باغچه و محصولم را عاری از ایراد میکنم.بدیهی ست که به اندازه ی نیازم محصول تولید میکنم و نه برای انباشتن و نگهبانی دادنِ آن.پس اگر لازم باشد با ناخن و پنجه هایم,باغچه ام را شخم میزنم اما,دست به بیلِ دیگران نمیزنم.
    “زمین”,
    بخش بعدی,در کشاورزی,زمین است که همان باغچه ی مورد مثال شماست.
    زمین یعنی وسیله,محل کسب و کار و درامد.وقتی قانع باشیم و زمین مان,حلال و طیب باشه,به هر وسیله ای دست نمیزنیم تا وسایلِ درامدمان را گسترش بدهیم,همیشه زمین مان در چشم مردمِ حریص و تنگ نظر, کوچک و گلدونی و بی حاصل و بیل نخورده دیده میشود,چون حاضر نیستیم,با زدو بند و پا روی حق مردم و قانون و وجدان بگذاریم و زمین مان را وسعت بخشیم.چون حریص نیستیم.
    “بذر”,
    بذر در بخش کشاورزی یکی دیگر از وسایل مورد نیاز است,وقتی بذرمان آغشته به حق عموم,یتیم,یسیر و بی پناهان باشد,گرچه شاید بتوان زمین بیشتری را بیل زد و محصول بیشتری بدست آورد,اما یادمان نرود که,خوردن از محصولِ این بذر,بیماری بنام حرص و ولع بیشتر را در ما رشد میدهد تا جایی که ما را تبدیل به یک حمال برای جمع آوری اینگونه محصولات تبدیل میکند.
    “آب”,
    آب وسیله ی بعدی است که اهمیتی بسیار دارد,آبی که برای به بار نشستن کشت و کار باید به زمین برسد,باید زلال و شیرین باشد تا محصولی سالم و با برکت بدست آید.
    آبی که از اشک چشم مردمی که حق و حقوق شان پایمال شده, مردمی بیگناه و بی خبر و به تاراج رفته توسط دلالان و کارچاق کنها و غارت گران,سرچشمه میگیرد,محصولی جز بدبختی و فلاکت و بی آبرویی برای غاصبان به بار نخواهد نشاند.
    “آبیار”
    بخش آخری که برای امر کشاورزی ضروریست و از موارد پنجگانه میباشد,آبیار یا کشاورز است.
    بنده اعتقادی به استثمار افراد برای نیلِ به اهداف خود ندارم.یعنی از دیگران برای رسیدن به منافع شخصی استفاده نمیکنم.منافع اندک و حلال ,اما بدست خودم را ترجیح میدهم تا اینکه,بخواهم برای فراهم کردنِ بیل و زمین و بذر و آبِ باغچه ی زندگی ام,ادمهایی را اجیر و آلوده, در مسیر مقاصد خودم که همانا بیل زدن باغچه ی زندگی ام است کنم.
    و حاضر نیستم از موقعیت ها و شغل و مسئولیت دیگران,به نفع خود و باغچه ام,سوء استفاده ببرم.
    یادمان باشد,استفاده ی قانونی با سوء استفاده از قوانین در مسیر بیل زدنِ باغچه ی زندگی مان,بسیار فرق دارد.
    پیدا کردنِ مصادیقِ درست یا خدای ناکرده اشتباه,از مراحلِ بیل خوردن باغچه ی زندگی مان با خودمان.
    باشد که نتوانیم مصداقی اشتباه پیدا کنیم و همیشه باغچه ی زندگی مان در حد یک گلدانِ پر از گلِ زیبا و خوشبو باشد تا اینکه مزرعه ای پر از انواع محصولات با بیماریها باشد که برای رسیدن به سعادت واقعی در زندگی,ما را دچار مشکل کنند.
    اما در ادامه ی وظایف و مسئولیتی که در برابر جامعه و همشهریان عزیزم بر خود واجب میدانم,اگر این رویه و رفتارهای سوء استفاده گرانه,ادامه دار باشد در آینده,بخش دیگری از “سوء استفاده از بیلِ دیگران برای باغچه ی شخصی” را در برابر قضاوت افکار عمومی قرار خواهم داد.گرچه تا حدودی با برخی مسئولان ذیصلاح در مورد برخی اندک سوء استفاده گران در برخی ادارات,صحبتهایی در مسیر مصلحت شهر انجام شده است و امیدواریم به تصحیح و تغییر.

    پیروز باشید.

  33. باسلام به شهرداری و شورای شهر . خارج از بعث شما من به مشکل هندوانه فروش وانت که هندوانه گراش چاه خودشون است که در سال یه یه بار تو وانت خورده فروشی میکنن بگم ـ این مامورین شهرداری چرا ایقد بداخلاق و هجومی و بی حرمتی و شهنون شهروندی زیر پا میزارن بابا کمی آرومتر مودبانه با دست فروشها رفتارکنید انگار ترامپه . یواشتر چ خبرته . خاب مردم گرفتارن بزارید یه لقمه نون حلال بخورن شهرهای بزرگ هیجوری مثل گراش نیست . آقایان شورا لطف بفرمایید به اون شهردار […] بگید مامورانتان بااحترام بر خورد کنن . تمام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

43 نظر
scroll to top