هفت‌برکه – مسعود غفوری: بعضی از افراد و بزرگان گراش، مدت‌هاست پیش‌بینی میکنند که شورای شهر گراش تا مدتی دیگر از هم می‌پاشد و به دلایلی اعتقاد دارند نبودنِ این شورا بهتر از بودنِ آن است. اما به عقیده‌ی من، باید از هر راهی جلو منحل شدن شورا را گرفت چون ضرری که شهر از نبودنِ شورا متحمل می‌شود، قابل جبران نیست.
به عقیده‌ی منتقدان رادیکال شورای پنجم شهر، وضعیت شورا از ناکارآمدی گذشته است و به خرابکاری رسیده است. آنها موارد زیادی برای پشتیبانی از این عقیده ردیف میکنند: زنجیره‌ی استعفاهای اعضای شورا و شهردارها، درگیری‌های لفظی و فیزیکی و شکایت اعضای شورا از یکدیگر، تعطیلی پروژه‌های بزرگ شهری مثل طرح تفصیلی، رو آوردن به طرح‌های نمایشی مثل زیرگذر و پارک کوهپایه، ناتوانی اعضای شورا در برقراری ارتباط معنادار با شهروندان، نارضایتی نهادها و گروه‌های مختلف اجتماعی از عملکرد و برخورد شورا، و…. این دلایل آنقدر قوی هستند که احتمالا خیلی از افراد را نسبت به این قضیه توجیه می‌کند. اما به عقیده‌ی من، دو اصل اساسی در این بین نادیده گرفته می‌شود: اول، جایگاه شورا به عنوان یک نهاد نوپای دموکراتیک؛ و دوم، و اصل وکالت نمایندگان شورا از طرف شهروندان.
شهر گراش سابقه‌ی یک بار پشت کردن به نهاد شورا را در دوره دوم دارد. اگر شورای پنجم هم منحل شود، چه تضمینی هست که در دوره‌های بعد مردم بتوانند به این نهاد اعتماد و اتکا کنند؟ کمتر کسی هست که در مورد اهمیت و نقش شوراهای شهر در تعمیق دموکراسی و سپردن اداره شهرها به مردم، نظری خلاف‌آمد داشته باشد. اما گاهی به نظر می‌رسد در گراش، بیشتر از این که به فکر تقویت این نهاد نوپا و تصحیح اشتباهات آن باشیم، راه ساده‌تر را انتخاب می‌کنیم: از بیخ کندن آن. مثل قطعه‌ای از ماشین که به جای تعمیر کردنش، آن را دور بیندازیم؛ به امید این که در آینده قطعه‌ی بهتری گیرمان بیاید. ولی وقتی اعتماد اجتماعی به یک نهاد از بین رفت، برگرداندنش کار خیلی سختی است.
اصل بعدی، اصل وکالتِ منتخبانِ شورا از طرف رای‌دهندگان است. هر کسی وقتی وکیلی انتخاب می‌کند، انتظاراتی از او دارد و اختیاراتی به او می‌دهد و حتما شیوه‌هایی برای نظارت و ارزیابی کار او دارد. اعضای شورای شهر وکیلان مردم هستند و وظیفه‌ی اداره شهر از طرف مردم به آنها واگذار شده است. اگر یک وکیل کارش را درست انجام ندهد، چه می‌کنیم؟ به فرض این که وکیلی که انتخاب کرده‌ایم ناکارآمد و خرابکار باشد، اما آیا اخراج وکیل تنها راه ممکن است؟ پس اصل وکالت و خود کاری که به او سپرده‌ایم چه می‌شود؟ پس وظیفه‌ای که نهادهای مسئول و تک‌تک شهروندان در قبال این امر دارند چه می‌شود؟
بهتر نیست به جای این که مدام بگوییم شورا ناکارآمد یا خرابکار است، بپرسیم پس نقش نهادهای بالادستی (از فرمانداری و دفتر امام جمعه گرفته تا استانداری و دادگستری) در این زمینه چیست؟ آیا با وجود واضح بودن وضعیت شورا برای همگان، هیچکدام از تریبون‌های رسمی و غیررسمی (از سخنرانی‌های مساجد گرفته تا جلسات شورای اداری) یا گروه‌های ذی‌نفوذ سیاسی و اجتماعی (از هیات امنای مساجد و پایگاه‌های بسیج گرفته تا هسته‌های قدرت مثل خیرین یا بازاریان)، برای اصلاح وضعیت قدم موثری برداشته‌اند؟ آیا از ظرفیت نهادها و گروه‌های مردمی و رسانه‌ها در این زمینه کمک گرفته شده است؟ اگر اعتقاد بر این است که وکلای مردم در کارشان موفق نیستند، آیا نباید بپرسیم چرا این اتفاق افتاده است؟ آیا بهتر نیست افکار عمومی را نسبت به این مساله برای دوره‌های بعد آگاه کنیم؟ آیا بهتر نیست به جای انحلال شورا، تخلف‌های احتمالی اعضای شورا را یک‌به‌یک برای افکار عمومی باز کنیم تا در برابر جامعه مجبور به پاسخگویی و جبران باشند؟ آیا انحلال شورا می‌تواند سوء استفاده‌های احتمالی از منابعی که به موکلان (شهروندان گراش) تعلق داشته‌اند، جبران کند؟
این انتقاد به خود ما اصحاب رسانه، به عنوان یکی از نهادهایی که در این راه نقش داشته‌ایم، نیز وارد است. ما در مجموعه هفت‌برکه تلاش کرده‌ایم نظارت مستمری بر کار شورا داشته باشیم و بیش از ۷۰ خبر و گزارش گریشنا با هشتگ «شوراپنجم» موید این مطلب است (اینجا این گزارش‌ها را ببینید) اما باید اعتراف کنیم که بیش از این توان مالی و نیروی انسانی‌اش را نداشته‌ایم، و باید گلایه کنیم که مورد حمایت نیز نبوده‌ایم و گزارش‌ها به پیگیری مطلوبی از سوی دیگر نهادهای مسئول منجر نشده است. مدیران ارشد شهر و شهرستان با دیدن حتی یک کامنت انتقادآمیز در زیر خبرهای مربوط به خودشان، از کوره در می‌روند و تماس پشت تماس می‌گیرند و تهدید به شکایت میکنند؛ اما خیلی آرام از کنار گزارش‌ها و نظرات شهروندان در مورد شورای شهر می‌گذرند.
گاهی می‌شنویم که مردم در انتخابات اشتباه کردند و باید تاوانش را بپردازند. باید تکلیف این مساله را هم یک بار برای همیشه روشن کرد: مردم اشتباه نکرده‌اند. آنها بر اساس اطلاعات و شناختی که از افراد داشته‌اند، سعی کرده‌اند مناسب‌ترین افراد را به عنوان وکیل خودشان انتخاب کنند تا امور شهرشان به بهترین شکل انجام شود. اگر اطلاعات و شناخت عامه‌ی مردم از نامزدهای وکالتشان ناکافی و گمراه‌کننده بوده، تقصیر آنها نیست؛ تقصیر تمام آن نهادهایی است که در بالا ذکر شد. انداختن تقصیر به گردن مردم، نشان بی‌انصافی است و بی‌مسئولیتی.
اینجا بحث دفاع از یک دوره‌ی مشخص شورای شهر یا هیچکدام از اعضای آن نیست. بحث اصلی بر سر دفاع از نهاد شورا به عنوان یک نهاد نوپا و حیاتی است، و همچنین وظیفه‌ی همه‌ی افراد و نهادها در قبال آن با مطرح کردن خواسته‌ها، نظارت دقیق بر عملکردها، و درخواست شفافیت و حتی افشاگری در مورد تخلفات و بدرفتاری‌ها. اگر این دو اصل اساسی را کنار بگذاریم، دیگر از اساس شورایی وجود ندارد؛ و باید از خودمان بپرسیم پس اصلا داریم درباره‌ی چه بحث می‌کنیم!
حرمت انامزاده را باید متولی آن حفظ کند.
مردم کار درستی کردند و اعضا را انتخاب نمودند تا کار ایجاد کنند نه ابن که بار (دلخوری) تولید کنند! آقای مهرابی و هرمزی نباید بیرون میرفتند، اگر مرد میدان بودند باید می ایستادند و اوضاع را کنترل میکردند. با رفتنشون، نه تنها مشکلی حل نشد بلکه همین اوضاعِ قراشمیشی شد که الان شاهد آن هستیم.به نظرم لازم است در دوره های بعد به افراد فعلی رای ندیم و بریم بسمت انتخاب افراد جدید و بی حاشیه و بی طمع و …
وقتی چند نفر اختلافات خودشو رو نتوان حل کنند چطور از پس توقع و کار مردم و شهر بر میان اگر منافع شخصی نبود چنین به همدیگر نمیپریدن آخر چکار برای شهر و مردم انجام دادند؟
وقتی بعضی ارگان های بالا دستی گزارششون رو دادن و هشدار دادن ولی مردم گوش نکردن، دیگه مقصر بالا دستی ها نیستند، مقصر مردم هستند.
باسلام جناب خواجه پور لطفا در مورد ساعت کاری و ارباب رجوع که مراجعه میکنند به دفاتر برای تعویض کارت ملی گزارشی تهیه کنید نه ساعت مشخص برای کار دارند و نه تعامل با ارباب رجوع ۲ پاکت ساده با مهر اداره پست جهت انگشت نگاری هزینه ۵۰ هزارتومان چرا
اینا انتخاب ما بودن؟ خب باشه دیگر به هیچ شخصی چه محلی باشد و چه دولتی رای نخواهیم داد.
هر چه زودتر بهتر ، این شورا از اول به درد بخور نبود و رای دادن هم بی فایده است
در دوره های بعدبایدفقط به جوانان تحصیلکرده ومومن وانقلابی رای داد وبه هیچ کدوم از اعضای فعلی شورای شهرنبایدرای داد چون اینها فقط فکر خودشون هستند نه مردم
آقای خورشیدی من کاملا ایشان را می شناسم همیشه فرد دلسوز بوده اند و همیشه دوست داشتند گراش و جوانان به جایی برسند و اینکه الان تغییر کرده خدا می داند ولی ایشان بیشتر وقت شان صرف آموزش و تفسیر قرآن رایگان کردند و حتی برای تشویق جوانان چیزی هدیه هم می داد .فک کنم با ایشان باید مصاحبه شود و حقایق را بگویند و گریشنا هم منعکس کند .
(( امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین. ))
نتیجه بی سوادی مسوولان است همه مدارکشون یا باپول یاباپارتی نتیجه اش این میشه
رفتار شورا، شان مردم گراش را پایین آورده. اینها برن دنبال تجارت و کسب وکار آزاد خودشون بهتره. تاکی میخان هی مساله ایجاد کنند؟
مردهای شورا دامن خودشونو با استعفای تاریخی، پاک نگه دارن.
اگه این شورا بره کجای گراش آسیب میبینه؟!!!
فکر کنم باعث سلامتی میشه.
ا
اعضای شورای عزیز ,متاسفم که چنان اتفاقی افتاده ,مردم گراش رو به سخره گرقتین ,ادم دیدش به همه چی عوض میشه ,اکر به خاطر مقام و منسب چیزای دیگه رفتین شورا و هیچکاری انحام ندادین خدا ازتون نگذره ,بعضیا چنان طرف این و اون میگیرین ,چیکار کردن ,هیچکدومشون هیچ کاری نکرذن ,انقد عدهای سنگ اقای باقرزاده به سینه میزدیید چیکار کردن,حسنی,خورشیدی و دیگر اعضای گروه
راحیل عزیز اتفاقا تنها شخصی که پا پس نکشیده و مرد و مردونه واییاده جناب مهندس باقرزاده است خدا شاهده این یکی فقط واسه مردم کار میکنه و دلسوزه کافیه یه بار بری پیشس و مشکلتو بهش بگی در اصرع وقت ترتیب اثر میده
سلام قولامن رب رحیم
اینکه آقای حسنی،یکی ازباتجربه ترین فردگراشی درعرصه سیاست می باشدغیرقابل اغماض است؛چه اینکه دیگررجالیون سیاسی شهربایدازوی به عنوان راه بلدِجاده سیاست،مشاوره بگیرندولی…
بهترین راه حل بحران سیاسی شهرآن است که یگانه مرددلسوزگراش -که حقیقتاًمردم برمحور او متفق القول می باشند-به عنوان تنها نامزدمردم گراش برای انتخابات مجلس کاندیدشودوآقای حسنی روبرای همیشه ازعرصه سیاست بااحترام کناربگذارند(کمااینکه چنددوره ردصلاحیت شده است).
باری؛بامعرفی کردن استادخورشیدی بعنوان نامزدمجلس،واستفاده ازآقای حسنی صرفاًبه عنوان مشاورسیاسی(چیزی شبیه مجمع تشخیص مصلحت نظام)،هم مشکلات انتخاباتی مجلس حل می گرددهم اینکه سیل خروشان استعفادادنهای شوراپایان می یابد؛چراکه باتوجه به شناختی که ازرئیس شورادارم وبنابراذعان همین تحریریه گریشنا،ریشه نخ کش شدن وجودی شورابه شخص پرمسئله رئیس شورابرمی گردد.
همیشه موید باشید.
یه بار هم که شده مرد باش و اسم و عنوان واقعیت رو بنویس…
باسلام واحترام
لِه چَشوم کا؛هر وَخت شما با اسم خُت ظاهر بُدش،ماأم بافامیلیم دُوأم.
باتشکر
درخواستم اینه یکبار یک نشست پرسش و پاسخ بزگزار کنند، بس والسلام، نه میخوام بیاد تخلف ساختمان جهیزیه و مسکن بسیجیان و … برعهده بگیره نه کاری کنه
علیرضا ما ریش الکی سفید نکردیم، اسم واقعیتون رو بنویسید، ما میدونیم بعضی کامنتا از کجا اب میخوره…
همه چیز از یک خیانت شروع شد…
خیانت در رای گیری انتخاب رئیس شورا در ابتدای کار…
و امان از روزی که حقایق آشکار شود!!!
حمیدرضا از کرمان چرا اینقدر رسمی حرف می زنی؟احساس کردم از تریبون سازمان ملل میخوای ایران رو از حادثه حمله به نفت کش های اماراتی تبرئه کنی.
خدا نگهت داره ولی بدون این رسمیتا حرفتو بزن.
اقای علیرضا ,یا طرفدار اقای باقرزاده هستین یا ,,,,,,هیچکدومشون.هیچ خاصیتی نداشتن ,وسلام
کسی باید وارد انتخابات بشود که کمی قدرت و نفوذ داشته باشد و در تهران کار کرده باشد و چندتا آشنا داشته باشد .به نظرم مهندس حسین حسین زاده گزینه خوبی هستند و اگر آقایان خورشیدی و حسنی حمایت کنند از ایشان بهترین هست .ایشان پست های مدیریتی خوبی در تهران دارند و می توانند برای جوانان کارهای خوبی انجام دهند .مملکتی که روی چرخه نفت می چرخد نیاز به مدیر نفتی دارد .الان اگر آقای مهندس حسین زاده وارد مجلس بشوند و باتوجه به مدارکشون وارد عضو کمیسیون نفت شوند شاید برای پیشرفت منطقه خیلی بهتر باشد تا یک معلم و یا کس دیگر.ولی به هرحال یا باید یک پزشک از گر اش به مجلس برود که باعث پیشرفت علوم پزشکی گر اش شود و یا مهندس نفت که از طریق اعمال قدرت باعث پیشرفت منطقه شود.
در پاسخ اقا/خانم گراشی
تنها چیزی که در مجلس کار ساز نیست مدرک و گرایش تحصیلی است.در مجلس نطق،لابی،گرایش سیاسی نزدیک به حاکمیت مهم است.اینکه نماینده مجلس چه مدرکی دارد مسئله ی کم اهمیتی است.
گراشی ها فقط باید به این فکر کنند که یک نفر را وارد مجلس بکنند .باید بین حسین شیری و مهندس حسین زاده روی یکی از این دو اجماع شود.برگزاری یک مناظره می تواند کمک کننده باشد.
استاد خورشیدی با تخفیف فقط بدرد مدیریت هیت های مذهبی می خورد،نه نماینده مجلس
اصغر حسنی هم رد صلاحیت است.
باسلام
یه پست و نظرخواهی از مردم بزارید
چرا گریشنا باید منحل شود ؟
شورایی که هیچ کاری برای مردم نکند وبه فکر منافع شخصی باشن وجود نداشته باشه بهتره
گزینه مطلوب و دلسوز تنها مهندس حسین حسین زاده .به نظرم اگر با مصطفی خورشیدی به عنوان فرد محبوب اجماع کنند کار تمام شده هست .