بستن

حسین‌زاده: طرح‌های شهرستان را آوردیم روی ریل خودش

هفت‌برکه: دو بخش اول مصاحبه با حسین حسین‌زاده، نماینده مردم جنوب فارس در مجلس، که به مسائل ملی (اینجا) و مسائل منطقه‌ای (اینجا) اختصاص داشت، پیش از این در هفت‌برکه منتشر شد. اکنون بخش سوم این مصاحبه را که در مورد مسائل و مشکلات و عملکرد نماینده در سطح شهرستان گراش است می‌خوانید.

این بخش از مصاحبه را می‌توان در همین سوال اول خلاصه کرد: «حسین‌زاده برای گراش چه کرده است؟» نماینده در پاسخ به این سوالات، ابتدا اقداماتش را در مورد محدوده و جاده چک‌چک (دو خواسته‌ی عمومی گراشی‌ها) شرح می‌دهد. او طرح شهرک نوین گراش را نیز یکی از طرح‌های عمده و آینده‌دار معرفی می‌کند، و تلاش‌هایش برای حل مشکلات شهرک‌ها و آبادی‌ها حاشیه‌ی گراش را توضیح می‌دهد. او از کمک‌های مستقیم و غیر مستقیم به دانشکده علوم پزشکی (از جمله در جذب بودجه و جذب دانشجوی علوم پزشکی)، ساخت اماکن و زیرساخت‌های ورزشی، و بومی‌گزینی در سطح مدیران ادارات، نیز به عنوان خدماتش برای شهر گراش نام می‌برد. خدمات زیربنایی برای روستاها از جمله اینترنت و آب و گاز، پیگیری ارتقای فداغ و راه‌اندازی دوباره‌ی کار در تونل بالنگستان هم از کارهای عمده‌ی حسین‌زاده در سطح شهرستان است.

 

هفت‌برکه: اگر از آقای حسین‌زاده بپرسند که برای گراش چه کرده است، چه جوابی دارد؟

حسین‌زاده: هر عزیزی که از من این سوال را می‌پرسد، می‌گویم: «شما به من بگویید ما باید چه کنیم؟»

 

هفت‌برکه: شما به عنوان نماینده نباید یک برنامه داشته باشید؟

حسین‌زاده: من می‌خواهم اول عزیزانی که این سوال را می‌پرسند بگویم شما مد نظرتان چیست و بعد من بگویم نگاه ما نسبت به گراش چیست. قطعا جواب این است: یک، جاده چک‌چک؛ و دو، محدوده. من فکر نکنم غیر از این باشد. خواسته‌های مشترک این دو تا است.

 

هفت‌برکه: دلیل این که خواسته‌ها به این سمت می‌رود، این است که مردم بقیه چیزها را خیلی دور از دست می‌بینند و می‌گویند حداقل این را بگیریم.

حسین‌زاده: شما یک جامعه آماری هم بگیرید، از ده تا کاری که برای گراش باید انجام بگیرد، حداقل دو کارش این است.

در مورد محدوده، جلسه‌ای در استانداری گرفته شد و خواسته مردم به او توضیح داده شد. گروهی از گراش در این جلسه حضور داشتند و مستندات ارائه شد. آقای حاج حبیب‌الله مهرابی مستندات را از سال ۱۳۱۲ توضیح داد و انصافا توضیحات آقای علی‌اصغر حسنی هم توضیحات کاملی بود، چون زنده بود و مکمل توضیحات آقای مهرابی بود. آقای استاندار گفت خیلی خب، لار هم یک سری مستندات دارد از زمانی که بخش تبدیل به شهرستان شد طبق مصوبه هیات دولت. این دو تا را می‌فرستیم برای دایره حقوقی ریاست جمهوری تا آنجا بررسی شود. همه‌ی گراشی‌های حاضر در جلسه هم پذیرفتند.

در مورد جاده چک‌چک، اگر بگویید برای گراش چه کردید، یکی از کارها همین است. من روزانه رصد می‌کنم. جاده چک‌چک ۳۴ کیلومتر است که ۱۷ کیلومتر اول که اجازه کار داشت، تا قبل از ورود من به مجلس، فقط ۴ کیلومترش کار شده بود، هم با استفاده از ظرفیت خیرین و هم دولت. اما در این سه سال، با همه سنگ‌اندازی‌ها، این بخش در مراحل آخر است و فقط سه کیلومتر مانده است که تکمیل شود. یعنی در ۱۱ سال، فقط چهار کیلومتر کار شده بود، ولی در این یکی دو سال، ۱۳ کیلومتر.

 

هفت‌برکه: فکر می‌کنید برای یک شهرستان، ۱۳ کیلومتر جاده روستایی در سه سال عملکرد خوبی است؟ طرح دیگری برای راهسازی هم نداشته‌ایم.

حسین‌زاده: نه. اما این را در نظر بگیریم که چند مدل راه داریم: راه اصلی، راه فرعی، راه روستایی. اینجا پیوست‌ها و حساسیت‌های خاص خودش را دارد. ممکن است شهرهای همسایه نگاه خاصی به این قضیه داشته باشند. الآن بحث بودجه است دیگر. کار بزرگ ما، گرفتن اجازه کار بخش دوم جاده چک‌چک است و این را مهم‌تر از آن ۱۳ کیلومتر اول می‌دانم. من که قرارگاه را پای کار آوردم، و با همراهی مهندس سلمان مهرابی بازدید کردند، ولی چون اجازه کار نداشتیم، عملا کنار کشیدند. من این راه‌ها را از روز اول رفته‌ام. این تیپ کارهاست که مردم شاید دقیق ندانند و فقط خروجی را می‌بینند. برای اجازه کار بخش اول، ما خیالمان راحت بود و این سیزده کیلومتر را آرام‌آرام کار کردیم. اما نفر بعدی هم الآن می‌تواند آرام آرام کار کند. مثالی بزنم: شما پول دارید و می‌خواهید خانه درست کنید، ولی اجازه کار به شما نمی‌دهند. ولی الآن اجازه کار را داری. این را اگر بتوانیم جا بیندازیم، خیلی خوب است.

ما ادبیات جدیدی را بین مردم رواج دادیم، مثلا ماده ۲۳، بودجه در اختیار نماینده (که خیلی‌ها فکر می‌کنند در جیب من است)، تهاتر، ماده ۵۶ (که وام است و اینجا از آن خبر نداشتند) بودجه نفت.

 

هفت‌برکه: قرار بود از این وام، ۱۰۰ میلیارد تومان به تونل بالنگستان اختصاص داده شود ولی عملا اتفاق نیفتاد.

حسین‌زاده: درست است، ولی برای تونل بالنگستان از همه جا بودجه جذب کردیم. در ادامه من می‌خواستم این را جزو کارهایی که برای گراش کرده‌ایم بیاورم. دیالوگی بین ما و مدیر عامل بانک ملی برقرار شد و من درخواست وام کردم و در نهایت با ۳۰۰ میلیارد موافقت کرد، اما برای پرداخت در مرحله عمل با ۲۰۰ میلیارد موافقت کردند. اما اینجا هم غافل نشدیم. الان ۷۰ میلیارد جذب کردیم منتهی مشکلی که هست این است که ۲۰ میلیارد را بابت بدهی داده‌ایم! این تونل ۲۰۰ میلیارد هزینه دارد.

جاده چک‌چک هم ۲۰۰ میلیارد هزینه دارد چون هر چه پل و دره است، در ۱۷ کیلومتر دوم است. ۲۰ تا ۳۰ پل بزرگ می‌خواهد. اینها کار است. ما باید بتوانیم طوری برای مردم جا بندازیم که بله، اینجا اجازه کار داشت و شروع کردیم. اینجا هم اگر اجازه کار داشت، من از ظرفیت نفت یا چیزهای دیگر کمک می‌گرفتم و می‌توانستیم.

تجربه نشان داده که در سال چهارم مجلس، نماینده‌ها بیشتر می‌رود در فضای تبلیغات و دولت هم در اجرا کمک نمی‌کند. من با قاطعیت می‌گویم که در سال چهارم، معمولا ارتقا انجام نمی‌شود، به جز آنهایی که مصوب شده است. چرا که آن موقع بیشتر بحث‌ها سیاسی است.

سوابق بودجه که موجود است از ۱۰ سال اخیر. چقدر بوده؟ ۷۰ یا ۸۰ میلیون، که یک ریال هم تخصیص پیدا نمی‌کرد! اگر هم تخصیص پیدا می‌کرد پول گازوییل آن هم نمی‌شد. امروز ۱۵ کیلومتر جاده شامل زیرسازی، ابنیه و آسفالت، ۱۵ میلیارد تومان هزینه دارد. ما در حوزه راه‌سازی این چند شهرستان، بیش از دو هزار میلیون تومان جذب شده یا در مرحله جذب است یا افتتاح می‌شود. این کار بزرگی است. الان نماینده بعد هم که می‌آید، این چالش‌های زیرساختی را دارد و باید ادامه بدهد. ما باید اول یاد بپذیریم که منطقه ما از بعد زیرساخت عقب مانده است، و بعد انتظار داشته باشیم.

 

هفت‌برکه: آیا به نظر خودتان توانستید بخشی از این عقب‌ماندگی را جبران کنید؟

حسین‌زاده: صد در صد. ما ده‌ها اجازه کار ماده ۲۳ گرفتیم برای حوزه‌های بهداشت و راه و دیگر حوزه‌ها. این اولین نبوده و آخرین هم نیست. جای دیگر هم الان داریم پیگیری می‌کنیم. بخشی از این چیزها را آوردیم روی ریل خودش، مثل تونل بالنگستان. این تونل هم امسال تمام نمی‌شود، ولی آن را بعد از ده سال آوردیم روی ریل خودش. جاده چک‌چک را هم در آن بخش که مجوز داشته، تمام کردیم هم انجایی که مجوز نداشته، مجوزش را گرفته‌ایم. و جاده لار-جهرم وتعریض جاده فداغ-خلیلی. جاده چک‌چک صرفا برای رسیدن به روستای چک‌چک نیست. راه نفس کشیدن و توسعه‌ی گراش از آنجاست. یکی از راه‌های ارتباط به دریا از آنجاست.

یک کار بسیار بزرگ و زیرساختی که در گراش انجام گرفته و مردم در سال‌های آینده اثرش را می‌بینند، بحث ایجاد شهرک نوین هشتصد هکتاری است. این خیلی مهم است و نمی‌شود همه‌ی جزییات را منتشر کرد. [در سال‌های گذشته] بیش از نهصد هکتار واگذاری در گراش اتفاق افتاده است. ما فضایی نداریم و ناگزیریم که برویم آنجا [منطقه دشت بالا]. جاده چک‌چک صرف برای رسیدن به چک‌چک نیست. خیلی‌ها می‌آیند و می‌گویند به خاطر صحراهاست! من می‌گویم راه نفس کشیدن و توسعه‌ی گراش و یکی از راه‌های ارتباط به دریا از آنجاست. این یکی از بزرگترین کارهاست که باید در یکی دو سه سال آینده استارت زده شود. ما خون دل خوردیم تا چهارصد هکتار را تبدیل به هشتصد هکتار کردیم. بالای ۲۵ هزار نفر جمعیت را پوشش می‌دهد. این هم در مراحل اداری است و اگر فردا هم مصوب شد، من منتظر بودجه دولتی نیستم. شهرک‌سازی خصوصی را کلید می‌زنیم در قالب زمین دولتی.

یک سری مشکلات داریم که مردم باهاش دست به گریبان هستند، مثل شهرک آزادگان. مساله آنجا حل شد. ما مصوب کردیم خانه‌هایی که سال ساختشان ابتدا یا پایان ۹۳ است، برود برای صدور سند. الان آنجا چیزی حدود دویست نفر تشکیل پرونده دادند و مشکلاتشان حل شده یا در آستانه حل شدن است. اینجا هم یک جورهایی باید قانون را اصلاح کرد. اینجا خانه‌هایی که ساخته شده مد نظر است، نه زمین. ۹۰ درصد این داستان‌ها، اول به خاطر استعلام نگرفتن است و دوم ضعف مالی. مردم چاره‌ای ندارند، به خاطر گرانی مسکن و زمین در شهر است وگرنه که نمی‌رفتند آنجا. الآن مشکل شصت هفتاد درصد مردم حل شده که هم شورا کمک کرده و آقای بیضایی شخصا کمک و پیگیری می‌کند و خیلی‌ از مشکلاتشان حل شده.

یا در محمدآباد و سلطان‌آباد، یک فردی آمده و اصول شهرسازی را هم رعایت نکرده و کوچه‌های ۶ متری طراحی کرده است که الان هیچ‌جا نمی‌سازند. با همه این تفاصیل، این دو روستا کد روستایی گرفت و تحت عنوان «روستای تنگ آب» مراحل آخر را طی می‌کند.

هفت‌برکه: این مراحل آخر که می‌گویید، سه سال پیش هم در این مرحله بوده؟

حسین‌زاده: نه نبوده. نماینده که شدم، جلسه گذاشتم با بنیاد مسکن و فرمانداری و منابع طبیعی استان.

 

هفت‌برکه: این جلسه مال دو سال پیش است؟

حسین‌زاده: بله. هیچ اتفاقی نیافتاده بود. بحث مردم سر تاخیر در کار است. سه راه وجود داشت که مساله سلطان‌آباد و محمدآباد حل شود. یکی به آن سبک که می‌رفتند جلو، یعنی ساخت‌وساز کنند و بعد به صورت صوری یا واقعی شکایت کنند و دادستان هم به خاطر پیوست اجتماعی، راضی شود که مردم آب و برق داشته باشند. یک راه دیگر هم این بود که به محدوده شهر الحاق شود ولی چون فاصله از محدوده خدماتی بیشتر است، عملا منتفی شد و خیلی طولانی می‌شد. راه سوم هم این بود که کد روستایی گرفته شود در سریع‌ترین زمان. زمانی که مشورت شد و در تمام جلساتی که قبلا گرفته می‌شد، راه سوم یعنی کد روستایی مد نظر بود، ولی در این راه قدم برنمی‌داشتیم؛ بلکه در راه این که مساله مردم آن زمان حل شود قدم می‌زدیم.

 

هفت‌برکه: بحث باغ موسی هم است. می‌گویند چندین بار قول دادید که بحث خدمات ما حل می‌شود ولی همچنان حل نشده است.

حسین‌زاده: برای باغ موسی، زمانی که ما آمدیم، شورای قبلی، دادستان و بقیه برخی خدمات را ارایه داده بودند و ما هم برگه‌ای روی آن گذاشتیم و تایید کردیم. آنجا خارج از محدوده خدماتی است. اما همه عزیزان گفتند ما چشممان را روی تخلف می‌بندیم و بروید خدمات به مردم برسانید. حل شدن این مشکل هم دو حالت دارد؛ یا باید الحاق شود و یا بحث کد روستا. الآن بحث خدمات‌رسانی به آنجاست که باید همه دستگاه‌ها مثل سابق خدمات برسانند، ولی دستگاه‌ها می‌ترسند.

 

هفت‌برکه: چرا قبلا نمی‌ترسیدند ولی حالا می‌ترسند؟

حسین‌زاده: این از حیطه کار نماینده خارج است و درون شهرستانی محسوب می‌شود. با همه این تفاصیل، من پیگیری می‌کنم و در جریان جزییات آن هستم.

کار دیگری که برای شهرستان گراش انجام گرفته و پیگیری می‌کنیم، بحث مشاغل مزاحم است. بیشتر پیگیری‌ها با شورا و فرمانداری است و ما تسهیل‌گری می‌کنیم. حتی برای کد روستایی تنگ آب هم ما باید پیگیری کنیم. دارند اذیت می‌کنند که این سال آخر خیلی از کارها انجام نگیرد، هرچند قبول دارند که آنجا باید روستا شود. مثلا من باید تماس بگیرم و بگویم آقای فلانی، چرا این کار انجام نشده؟ الان توی سامانه آمده و آقای بیضایی از طرف شورای شهر آنجاست. نماینده اینطوری کمک و تسهیل‌گری می‌کند.

کار خوب دیگری که انجام گرفته، انعقاد قرارداد کمربندی جدید، مشاغل مزاحم و رینگ کلات است که گفتم در ۳ فاز انجام دهند. مدیر بازآفرینی شهری را با همین نیت به گراش آوردیم. شهر باید از این حالت در بیاید و محله‌ها هویت پیدا کند. الآن به محله پاقلعه هویت دادیم. برای تک‌تک این خانه‌ها باید زبان خیر بگذاری. چون هیچکدام از لحاظ مبحث ۱۹ و فنی و مهندسی مجوز ندارند.

کار خوب دیگری که برای شهرستان گراش صورت گرفته این است که تمام روستاها یا بیشتر از ۹۰ درصد روستاها خدمات زیربنایی دادیم از جمله اینترنت. آبرسانی به ارد و توابع که شش هفت هزار نفر را شامل می‌شود، بعد از سیزده سال انجام گرفت که آن را از بودجه محرومیت‌زدایی پیگیری کردیم. بودجه را نماینده پیگیری می‌کند و دولت کار را اجرا می‌کند. اجرا را هم تحویل قرارگاه امام حسن مجتبی بسیج سازندگی گذاشتند. همه دست به دست هم دادند و طرح ملی بود.

در بیرم هم که گازرسانی را افتتاح کردیم. گفتند هر خانه هزینه‌اش شش میلیون تومان است و نداریم. از استاندار خواستم در قالب‌های مختلف به مردم وام بدهند و دادند.

الان شما کمتر روستایی در گراش می‌بینید که آسفالت معابر، چمن و اینترنت و آب نداشته باشد. مثال می‌زنم: در زینل‌آباد بهسازی روستا انجام گرفته و چمن مصنوعی از وزارت نفت آمده. به مسولان گفتم برای اینترنت، لارستان و چهار شهرستان را به صورت ویژه ببینید. کارگروه ویژه تشکیل دادیم و الان بیش از صد روستا و مسیر جاده‌ای اینترنت دارد. درست است که دولت اینها را می‌آورد، ولی نماینده استارت آن را می‌زند. وقتی اینترنت را به خیلی از روستاها دادیم، گفتند ما تبلت نداریم. با کمک خیر و همراه اولی‌ها تبلت دادیم.

ارتقای فداغ همزمان با ارتقای جویم پیگیری شد که مفصل توضیح دادم. الان هم این طرح در هیات دولت است. این که فداغ یک سری مولفه‌ها را ندارد، ما باید شرایط دیگر و آن روی سکه را ببینیم. از هیات دولت پیشنهاد دادند که اول فداغ را تبدیل به شهر کنیم و تابلوی بخشداری مرکزی را در فداغ بزنیم و بخشدار بیاید آنجا. اما مردم فداغ قبول نکردند. این دیگر ما مقصر نیستیم. ما پیگیری کردیم. بخش شدن فداغ در هیات دولت است. یک بار طرح در هیات دولت مصوب نشد. ولی الان تغییرات دادیم و پیگیری کردیم تا در دستور کار مجدد وزارت کشور قرار بگیرد.

در بحث علوم پزشکی، با تلاش دو مجموعه وزارتخانه، برای اولین بار از زمان افتتاح دانشکده، دانشجوی پزشکی آمد. در ارزیابی‌های وزراتخانه، مشخص شد گراش شرایطش را دارد و لار ندارد. من گفتم یا هیچ کدام یا هر دو. این هم از آن دست کارهایی است که هم کمک کرد به وحدت و هم کمک کرد که هر دو دانشکده دانشجوی پزشکی بگیرند. وگرنه شاید به گراش هم نمی‌دادند به خاطر اختلافی که هست. این هم از آن دست سیاست‌گذاری‌هایی است ما باید انجام بدهیم.

تا الان بالای ۷۰ تا ۸۰ میلیارد تومان به دانشکده کمک شده به انواع مختلف. چند مدت پیش، برای ساختمان آموزشی علوم پزشکی ماده ۲۳ را گرفتیم و قراردادی منعقد شد که آقای وخشوری یک مبلغ و دولت هم یک مبلغ بیاورد. این از آن دست کارهاست که شاید به چشم مردم نیاید ولی جزو بیلان کار ماست.

در حوزه علوم پزشکی، در نشست خبری اسفندماه، یک نکته درست منتقل نشد: یک عدد آمد که برای لار ۳۷ میلیارد و برای گراش ۱۰ میلیارد جذب شده است. ولی نکته این است که این فقط یک تک‌ردیف در حوزه تملک دارایی است؛ نه تمام بودجه‌ای که برای این دانشکده‌ها جذب شده است. خود دانشکده گراش پارسال ۱۰۷ میلیارد تومان بودجه داشت، که امسال ۳۷ درصد افزایش پیدا کرده و چیزی حدود ۱۵۰ میلیارد تومان می‌شود.

نکته آخر در مورد گراش، بحث فضای ورزش است که برای اولین بار از بودجه نفت، زمین چمن مصنوعی بزرگ در ورزشگاه محبی انجام شده است. برای اولین بار یک نماینده در کشور از بودجه نفت پنج سالن ورزشی اختصاصی بانوان به خاطر تکریم بانوان حوزه انتخابیه جمع کرده است. جزییات این است که ما بودجه را جذب می‌کنیم و بعد می‌سپاریم به فرمانداری‌ها که بروند برای ساخت‌وساز. چون بودجه صد در صد است. من تنها نماینده‌ای هستم که ۳۰ میلیارد تومان برای پنج سالن ورزشی جذب کردیم، یعنی در یک فقره. کل چهار نماینده شیراز برای یک سال، یک تا دو میلیارد از بودجه نفت جذب کرده‌اند.

 

هفت‌برکه: شما در شروع دوره، بحث کارگروه‌های مشورتی را شروع کردید ولی عملا کارگروه‌ها از بین رفت و الان نیستند. چرا این اتفاق افتاد؟

حسین‌زاده: ما برای هر شهرستان ۱۲ کارگروه تشکیل دادیم، یعنی ۴۸ کارگروه در چهار شهرستان و در واقع ۴۸۰ نفر، چون هر کارگروه ده عضو دارد. قرار بود این کارگروه‌ها با روسای دفاتر بنشینند و نکته‌نظرات و چالش‌ها را پیگیری کنند و رییس دفتر به نماینده منتقل کند. مثلا در یکی از شهرها، از ۱۲ نفر کارگروه عمران، ۹ نفر فقط به خاطر این که مشکل شخصی خودشان در حوزه عمران برطرف شود عضو شدند و بقیه می‌گفتند وظیفه کاری ما این است که نواقص را برطرف کنیم؛ یا جاهای دیگر می‌گفتند اگر ما قرار است انجام دهیم باید ساختاری هم داشته باشد و بودجه داشته باشد یا هزینه‌های جاری. من احساس کردم این مساله از بعد فرهنگی جا نیافتاده است. البته هنوز  این مساله در لار هست. مثلا در بحث جاده، کاروان مطالبه‌گری را گروه‌ها و سمن‌های دیگر پیگیری می‌کردند که ما هم در جلساتشان شرکت می‌کردیم. برخی از این کارگروه‌ها موفق نشدند و البته بعضی‌ها موفق شدند. مثلا کارگروه ورزش و کارگروه عمران در گراش خوب کار کردند و یکدست جلو می‌رفتند.

 

هفت‌برکه: الان دیگر این کارگروه‌ها نیستند؟

حسین‌زاده: الان هستند، مثلا در نظام مهندسی با مهندس عبدالهی و مهندس سرخی خیلی وقت‌ها جلسه داریم. ولی به آن معنا که انتظار داشتیم نبودند. چون یا موازی‌کاری محسوب می‌شد یا مجموعه‌ی دیگری باید کار انجام می‌داد یا در حیطه کار نماینده نبود و یا کارگروه ابزار اجرایی و پیگیری نداشت. همه اینها دست به دست هم داد که کارگروه‌ها درست عمل نکند.

 

هفت‌برکه: در نبود کارگروه‌ها، مشاوران شما کیستند؟

حسین‌زاده: با همان کارگروه ها در ارتباط هستیم. گاهی تشکیل جلسه هم دادیم، برای نمونه دیروز با کارگروه عمران جلسه داشتیم و یک سری صحبت‌ها شد. کارگروه‌ها هنوز وجود دارد ولی ساختارمند نیست.

 

هفت‌برکه: آیا بخشی از دلایل ساختارمند نشدن گروه‌ها، نوع نگاه خودتان نبود که هیچ امتیاز و اختیاری بهشان ندادید؟

حسین‌زاده: نه. آنها بازوی من بودند و هستند. شاید سنخیتی با کار اصلی نماینده نداشت. مثلا یک کارگروه به وجود می‌آید که جاده لار-جهرم را پیگیری کنیم و همینطور هم بود. اگر برمی‌گشتیم به اول دوره نمایندگی، می‌گفتم یک کارگروه باشد، ولی افرادی کاربلد و پای کار باشند تا مسائل مختلف را بروند جلو. یکی از علت‌های دیگر هم این است که شاید وقت کمتری داشتیم که به کارگروه‌ها برسیم. نماینده ۳ هفته در مجلس است و یک هفته در حوزه انتخابیه. اینجا پنج شهرستان است و مراسم و مناسبت‌ها و … را هم اضافه کنید. وقت کم می‌آمد وگرنه با همین کارگروه‌ها هم جلسه می‌گذاشتیم. نکته دیگر هم پیوست فرهنگی است. اوایل نمایندگی ممکن است یک شور و شوقی باشد؛ ولی آرام آرام که جلو برود، به روزمرگی می‌افتد و بخشی از واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی و اداری هم تاثیرگذار است.

من کسی بودم که می‌گفتم به صورت ملی و استانی و منطقه‌ای برنامه‌ریزی می‌کنم و جوری وقتم را تنظیم کنم که بتوانیم به هر ۳ تا برسیم. ولی مثلا وقتی در زمستان بحث گاز به وجود می‌آید، قسمت اعظم وقت را بحث‌های ملی می‌گیرد. این هم ایراد ساختار است. یکی مثل من که تخصصم نفت است و مسئول کمیته نفت هستم، دائم باید در جلسات باشم. یکی که عضو کمیسیون انرژی است و ممکن است پزشک باشد یا حقوقدان، کاری ندارد.

 

هفت‌برکه: در بحث اجتماعی، چیزی که از اول دوره داشتید و باز هم خواهید داشت، بحث انتصابات است و تغییرات اداری در شهرستان‌ها. نقش نماینده در این مورد چیست؟ فکر نمی‌کنید اهمیت نمایندگان در این دوره و سال‌های اخیر کمتر شده؟

حسین‌زاده: کلیدواژه‌ی سوال، همین قسمت آخر است. اول این که در کنار نفت، من ام‌بی‌اِی (مدیریت کسب‌وکار) هم خوانده‌ام. به درس علاقه داشتم و قبل از انتخابات این مدرک را هم گرفتم. من اعتقاد قلبی و عملی دارم که یک مدیر حداقل باید ده سال سر کارش باشد تا بتواند ایده‌ها و خلاقیت‌ها و ظرفیت‌ها را بالفعل کند. حتی نگاه من این نیست که با تعویض دولت‌ها، افراد تعویض شوند چون ساختار حزب در کشور خودمان به آن صورت جا نیافتاده است و همین باعث می‌شود شهرهای کوچکی که حزبی نیستند هم آسیب ببینند. الان شما ارزیابی مدیران بگذارید، ماه به ماه و سال به سال؛ اگر آن مدیر بیلان کارش خوب بود و چارچوب و ساختار مدیریتی خوبی دارد، چه اشکالی دارد بماند؟

من با این نگاه به قضیه عزل و نصب و جابه‌جایی نگاه می‌کنم. پس طبیعی است که بگویم در عزل و نصب‌ها دخالت نمی‌کنم. اینجا هر پنج فرماندار (به اضافه جویم که تازه شهرستان شده) عوض شد و قطعا طبیعی است که از من بپرسند؛ ولی من هیچ نقش و دخالتی نداشتم. بله، مشورت می‌گرفتند. مثلا می‌گفتند فلانی قرار است فرماندار فلانجا شود و کارهایش هم انجام شده. در مورد ادارات هم همین بود. هر پنج فرماندار هماهنگ هستند. ممکن است اختلاف سلیقه باشد، ولی هماهنگ هستند و برای ادارات می‌پرسند. ولی جواب من این است که شما می‌خواهید با این افراد کار کنید؛ پس کسی باشد که کار مردم را انجام بدهد و خودتان قبولش داشته باشید.

نگاه ما به هر پنج شهرستان این است که مدیران بومی آن شهرستان باشند. در گراش، برای اداراتی مثل ورزش و جوانان، صمت، دارایی، گاز (که خیلی هزینه دادیم و شش ماه پست را خالی نگه داشتیم) کمیته امداد، بهزیستی، هلال احمر و آموزش و پرورش و بدنه‌ی فرمانداری مدیران بومی انتخاب شدند. معاونت سیاسی فرمانداری و معاونت بخشدار مرکزی هر دو بومی هستند. به اعتقاد من باید به عنوان نکته قوت دیده شود.

هفت‌برکه: در شهرستان‌های دیگر هم نگاه بومی موفق بود و به نتیجه هم رسید؟

حسین‌زاده: بله. الان در لار هم افراد بومی جایگزین غیر بومی شده است. مگر این که بومی وجود نداشته باشد.

من حتی نگاه بومی به جاهای دیگر هم دارم. الان شفاف می‌گویم که برای آموزش و پرورش اوز، مدیر گراشی معرفی کردیم ولی بچه‌های خودمان باعث شدند که این اتفاق نیفتد. همین الان که صحبت می‌کنیم، به معاون سابق فرماندار گفتیم که برای معاونت سیاسی جویم بروند، ولی قبول نکرد. یا برای اداره صمت، هلال احمر و کمیته امداد گفتم بروید، ولی نرفتند. وقتی بچه‌های ما نمی‌روند، تقصیر ما نیست. یا بعضا ما می‌خواهیم نیروهای بومی را در شهرستان یا جاهای دیگر بگذاریم، ولی نوع قراردادش ایراد دارد.

 

هفت‌برکه: مقطع دکترا را تمام کردید؟ به شما بگوییم مهندس یا دکتر؟

حسین‌زاده: بله، من مدرک دکتری را گرفتم. از رساله‌ام دفاع کردم و مقاله هم دادم. اما خودم فضای مهندسی را بیشتر می‌پسندم.

 

هفت‌برکه: چقدر وقت می‌کنید فوتبال را دنبال کنید؟ چون اول دوره محکم‌تر فوتبالی بودید.

حسین‌زاده: به خاطر کمبود وقت، نمی‌شود ورزش کنم، ولی اگر فضایی ایجاد شود مثل تعطیلات، ورزش می‌کنم. علاقه‌مندی در حوزه ورزش را هم در سطح ملی به جد پیگیری می‌کنم و ارتباط نزدیکی با مدیران باشگاه‌ها و رییس فدراسیون و وزارت ورزش دارم. حتی چند شب پیش که از بلغان یکی از بازیکنان دعوت شد تا در باشگاه امید استقلال تست بدهد، شخصا با آقای آرش برهانی پیگیری می‌کنم که بعد از تعطیلات این اتفاق بیفتد. نزدیک هستم و حتی به خودم پیشنهاد شد که عضو هیات مدیره باشگاه استقلال شوم. کارها را هم انجام دادم، ولی چون کار دولتی محسوب می‌شود و من هم الان کارمند دولت و مامور به خدمت در مجلس هستم، نمی‌توانم در دو باشگاه استقلال یا پرسپولیس کار کنم و عملا منتفی شد. هرچند تلاش می‌کنیم که انشالله یکی از همشهریان را عضو هیات مدیره کنیم، اگر خودش قبول کند.

 

هفت‌برکه: به صراحت اعلام کردید که در انتخابات مجلس حضور دارید. به عنوان یک نامزد، نگرانی اصلی شما برای انتخابات پیش رو چیست؟ آیا از رد صلاحیت شدن می‌ترسید؟

حسین‌زاده: نه، نمی‌ترسم. احترام به رای دستگاه‌ها می‌توان گذاشت. من بیشتر از بداخلاقی‌های سیاسی نگران هستم. یعنی از رقابت نمی‌ترسم ولی شاید از بداخلاقی‌ها دل‌نگران باشم. این بداخلاقی می‌تواند در قبل از تایید صلاحیت بروز کند، و یا حتی بعد از تایید صلاحیت. من چالش‌های انتخاباتی در ایران را در همین بداخلاقی‌ها می‌بینم. حتی دوره قبل هم مسائلی را که بین نامزدهای لار به وجود آمد قبول نداشتم. این یک میدان رقابت است و همه حق شرکت دارند و همه حق تبلیغات دارند و بیایند رقابت کنند. وقتی بحث تهمت و بداخلاقی‌های دیگر پیش می‌آید، خود طرف مدیون می‌شود. بعد از این که انتخاب شده بودیم، بعد از چند ماه خیلی‌ها می‌آمدند و می‌گفتند ما را حلال کن، ما فلان کارها را کرده‌ایم و این نامه‌ها را نوشته‌ایم. شاید تنها نگرانی همین مساله باشد که آن را هم به خدا می‌سپاریم.

4 نظر

  1. این شهرک جدید گراش یا شهرک نوین گراش ، قضیه‌ش چیه دقیقا؟؟
    از گراش به طرف لار روی تابلو نوشته شده بزرگراه دکتر دادمان ولی از لار به طرف گراش روی تابلو نوشته شده بلوار دکتر دادمان ، یعنی آیا در آینده ، گراش خودمون جزیی از محله و خیابونای لار میشه؟ و بعدش میخوایین شهرک نوین گراش رو جایگزین خودِ گراش اصلی بکنین؟
    این فقط یه سواله که ذهنمو مشغول کرده و دنبال جوابشم همین.لطفا شفاف جواب بدین.متشکرم.

  2. یعنی از طرف شرق گراش( همان پلیس راهی که حذفش کردن و الان بزرگراه و بلوار دکتر دادمان است)گراش به لار می‌پیوندد و جزئی از لار می‌شود؟ و این طرح شهر جدید گراش که میخوان در غرب گراش بسازن برای اینه که آینده میخوان گراش اصلی رو به لار بدن و جزئی از شهر لار بشه؟ و یه گراش دیگه درست کنن؟

  3. با سلام خدمت نماینده:
    کدام ابرسانی به ارد؟ برای اداره ابفا ساختمان خیر ساز ساختن ماشین خریدن حتی هنوز اب به ارد نرسیده الان ادارهابفا شرط گذاشته که خانواده هایی که از قبل انشعاب داشتن باید ۶ میلیون تومان پرداخت کنن آیا با توجه به شرایط اقتصادی و جیب خالی مردم این انصافه ضمنا خیر مبلغ ۶ میلیارد تومان هم برای احداث مخزن کمک کرده اون ابرسانی که شما میگید فقط در حد یه افتتاح پمپاژ خونه بود که نمادین انجام شد ده ساله مجوز شبانه روزی شدن درمانگاه ارد از وزارت بهداشت اخذ شده ولی عملا این کار اتفاق نیفتاده خیر درمانگاه قدیمی ارد رو برای مرکز پیشگیری از سرطان بازسازی کرد (البته طبق قول دکتر عبداللهی) خیر ساخت ولی به وعده ها عمل نشد.و صدها چیز دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 نظر
scroll to top