بستن

یک خودکشی دیگر در میان مردان میانسال

KhodKoshiگریشنا:ساعت ۱۱:۲۰ دیروز شانزدهم اردیبهشت ماه جسد بی‌جان (ر.ش)در حالی که با طنابی از سقف آویزان بود توسط دو نفر از همشهریان در خرابه‌ای نزدیک مسجد سیف‌الدین پیدا شد.

چند منبع آگاه این حادثه را این‌طور تعریف می‌کنند که؛ این مرد چهل‌ویک ساله، دیروز بعد از نماز صبح با لباس خانگی و بدون برداشتن وسیله‌ی نقلیه‌اش از خانه خارج می‌شود.

بعد از گذشت چند ساعت همسرش که شاهد خروج او بود با رد شدن از شروع ساعت کاری با نگرانی به خانواده و دوستانش تماس می‌گیرد اما آن‌ها نیز از او بی‌خبر بودند و جست‌وجوی آشنایان (ر.ش) برای پیدا کردن او تا ساعت ۱۱:۲۰ ادامه پیدا می‌کند زمانی که برادر زن او به خرابه‌ای نزدیک محل سکونت آن‌ها سر می‌زند و با صحنه‌ی حلق‌آویزی مواجه می‌شود. او با طناب زندگیش را در سن چهل‌ویک سالگی متوقف کرده بود و طبق معاینات انجام شده آن لحظه حدود ذو ساعت از مرگش می‌گذشت.

به گفته‌ی خانواده‌ی متوفی؛ او جانباز بیست‌وپنج درصدی بود و از قرص‌های اعصاب و روان استفاده می‌کرد که در این چند مدت اخیر به علت وخامت حال روحی‌اش پزشک او دوز دارو‌هایش را افزایش داده بود.

قرار بود جسد او امروز ساعت چهار بعد از ظهر به خاک سپرده شود اما به دلیل طی کردن مراحل قانونی، مراسم خاکسپاری او به تعویق افتاد و بدن او همچنان در پزشک قانونی نگهداری می‌شود.

متوفی همچنین اهل نوبندگان فسا است که دلیل کاری او را به همراه خانواده به مدت بیست سال در گراش ماندگار کرد.

بیشترین میزان خودکشی در گراش مربوط به مردان میان‌سال است. پرونده جامع خودکشی را در نشریه افسانه شماره ۲۱ بخوانید. (دانلود) از سال ۸۹ تاکنون هشت مورد خودکشی منجر به مرگ در گراش ثبت شده است که همگی آن‌ها مربوط به مردان ۳۰ تا ۴۵ سال بوده است. شش مورد از این خودکشی‌ها با حلق‌آویزی انجام شده است.

خبرنگار ارشد پایگاه خبری هفت‌برکه آغاز فعالیت روزنامه‌نگاری از سال ۱۳۸۸

34 نظر

  1. بنیاد شهید گراش که شده پارتی بازی
    رءیسش که فقط با خر پولا می گرده و کاری به بقیه خونواده جانبازها و شهدا نداره
    یه دیداری میرن یه قولی میدن و به اون قول هم عمل نمی کنن فقط بلده هندونه بزاره زیر بغل خونواده شهدا
    جلو فرماندار و بقیه می گه که من فلان مسءله رو پیگیری نی کنم و یا …ولی در عمل هیج کاری انجام نمیده
    بنیاد شهید لار مشاور داره برا خونواده شهدا و جانبازها علی الخصوص جانبازان اعصاب و روان

  2. آقای زاهدی رءیس بنیاد شهید گراش هیچ کاری
    (…)
    برید وضع بنیاد شهید لار و بقبه شهرها رو با گراش مقایسه کنید
    اصلا شما یه خونواده شهسد جانباز برا من پیدا کنید که از عملکرد این آقا راضی باشند

  3. اگر همانقدر که برای تشیع تابوت خالی یک شهید گمنام ،مانور می دهیم ،کمی به فکر جانبازان بودیم کارشان به خودکشی نمی رسید.درد جسمیشان رانمی توان تسکین داد ،درد روحی وفکری آنهاراکه می شودکم کرد.پس معلوم میشود که همه ی ما اهل شعار هستیم نه عمل.

  4. بابای بنده جانباز اعصاب و روانه و الان ماههاست که به دکترش مراجعه نکرده
    چرا؟؟؟
    چون آقایون پولا رو می کشن بالا و قتی که بحث خرج دوا و درمون ایشون که میشه بنیاد می گه به ما ربطی نداره و هزارتا قانون و بخش نامه و…میزاره جلو پات
    این جواب رو شخصا خودم از رءیس بنیاد شهید آقای زاهدی شنیدم
    باباهای ما بعد از سی و سه سال جنگ هنوز دارن ذره ذره جونشونو برا این مملکت و چهارتا آدمی که خونشون از سگ هم کثیف تره میدن
    ((یه جانباز ذره ذره جونشو میده تا شهید شه))
    ولی آقا از صدقه سری اینا به پست و مقام رسیده و می گه به ما ربطی نداره
    در ضمن بماند تاثیرات یک جانباز اعصاب و روان بر روی اعضای خونوادهش و آینده اونا
    ما پاداشمونو از خدا می گیریم و نه از…

  5. تا الان چند مورد خودکشی داشتیم که دکتر دوز داروهای اعصاب و روان آونها رو زیاد کرده بود!!!!!!!!!! دکترا اول باید شرایط خانواده رو بسنجن و بعد دوز این داروهارو ببرن بالا
    دوما باید خطر این قرصارو گوش زد کنن
    سوما این قرصها بیشتر آدمو عصبی میکنه نه آروم

  6. منم فرزند یک جانباز هستم و پدرمم هم مشکل اعصاب و روان داره، متاسفانه بنیاد جانبازان گراش هیچ رسیدگی به وضعیتش نداره و اصلا عین خیالش هم نیست. چند روز پیش هم دیدم که یکی از کارکنانش با پدرم بدرفتاری کرد!

  7. من امروز بیمارستان بودم دفترچه بیمه بنده خدا آوردن معلوم شد که قرص اعصاب مصرف میکرده آقای زاهدی کی میخوان به فکر این جانبازان عزیز باشن این بنده خدا سومین قربانی این قرصها بود

  8. ما که خیلی دلمون پره از بنیادشهید…
    قابل توجه خانواده این مرحوم…اگه تا الان از بنیاد شهید بهشون حقوق میدادن، منتظر دیگه نباشن…آخه دیگه جانبازی نیست…از نظر اونا خانواده شون به درک …
    بجا اینکه بگن سرپرست ندارن بیشتر باید رسیدگی بشه…میان اون چندرغازی که میدادنو قطع میکنن…آخه دیگه جانبازی نیست…

  9. داداشم جانباز اعصاب و روان و شیمیاییه . میگه اینقدر که زخم زبونها و متلکهای مردم نادان که می گن : شما جانبازان و خانواده شهدا ، بردین و خوردین وچاپیدین و…
    مرا زجر می ده ، ناراحتی های جسمی و روحی و بی خوابی های شبانه روزی ما را ناراحت نمی کنه .
    بچه هام روزی نیست که متلکی نشنوند و با چشم گریان بع خونه برنگردند . تو را خدا بگید اگه کمکی نمی کنید ، غصه ما را زیاد نکنید

  10. فک کنم خودکشی نبوده همان طور که از نزدیکانش شنیدم.بهتره تا قبل از اینکه مشخص نشده اظهار نظر و خبری گزاشته نشه چون ابروی چندین خانواده در میانه.
    قابل توجه گریشنا

  11. اقدام به خودکشی که در بین جانبازان جنگ شایع است و متاسفانه طی چند سال در شهرمان چهار نفر از جانباران اقدام به این کار کردند عمدتا ناشی از اثرات مخرب جنگ بر اعصاب و روان افراد است .جانبازانی که در معرض شدیدترین موج انفجار ها و گاز های شیمیایی اعصاب قرار گرفته اند اگر از نظر بهداشت روانی مورد توجه و درمان واقعی قرار نگیرند خواه یا ناخواه تحت تاثیر فشار های روحی ابتدا دچار افسردگی شده و سپس اقدام به خودکشی میکنند.
    مشکلات جانبازان اعصاب و روان با شعار حل نمی شود چون جنگ یک واقعیت بوده و اثرات مخرب آن نیز واقعیتی انکار ناپذیر است و اگر در طول بیست و شش سال که از جنگ گذشته مسئولین بجای شعار واقعیت های جنگ را شناخته بودند حال و روز جانبازان را بهتر درک می کردند. و می فهمیدند که تحمل آن همه مسائل و مشکلات و درد ها و رنج ها از حدود تحمل یک انسان که بخاطر اعتقاداتش جنگیده ولی بحال خود رها شده خارج است.
    تحمل درد ها و رنج ها از یک طرف هزینه های سنگین تهیه دارو از سوی دیگر فشار را مضاعف می کند.
    بدانیم که این آخرین جانباز نیست . آنهایی که هستند را بیشتر دریابیم
    فقط به یک روز , روز جانباز اکتفا نکنیم آن هم برای گرفتن عکس و تهیه گزارش.
    جنباز به حمایت واقعی نیاز دارد.

  12. باسلام خدمت مریم خانم،شما به اجر معنوی این امرنگاه کنید،کشورمایک کشور کاملأ به هم ریخته است وشهرما بدتر،پس از این زخم زبوناومتلکها خودتونو ناراحت نکنین،خدابزرگه

  13. سلام جناب رزمنده قهرنان پس اگه اینطوره مسولین رسیدگی نمیکنن به عمد هیست تا با فشار اومدن به رزمندگان قهرمانان دیروز بزنن به سیم اخر!!!!

  14. مرحوم ( ر.ش ) اصالتا اهل نهبدندان فسا است و لی خانمش گراشی و حدود ۲۴ است در گراش زندگی می کند و تعمیر کار ماشین است .مدتی قبل به دیدارایشان رفتیم. در یک منزل محقر ۶۰-۷۰ متری بالاتر ازپارک لاله (در محله پاقلعه) زندگی می کرد . با چها تا بچه قد و نیم قد . نوزاد تازه متولد شده شان بخاطر اثرات شیمیایی پدر ،تمام پوست بدنش تاول زده بود و شدیدا زجر می کشید بطوری که نمی توانستند به او لباس بپوشانند. مرحوم از دیدن این صحنه، تاب و تحملش کم شده بود . برای درمان خود و بچه اش کسی به او کمک نمی کرد . می گفت دکتر قرص روان درمانی با دوز بالا برایش تجویز کرده و افاقه نمی کند و …..یادش مرا زجر می دهد . خدا او را غریق رحمتش بگرداند و به خانواده مظلومش صبر عنایت فرماید

  15. بنده شخصا چندبار خواستم برم فرمانداری و از رءییس بنیاد شهید شکایت کنم
    متاسفانه با یه نفر کار به جایی نمی رسه
    باید همه خانواده شهدا و جانبازها با هم باشند
    و نامه بزنن به استان
    اصلا و به هیچ وجه به خوانواده شهدا و ایثارگران رسیدگی نمی کنن

  16. در ضمن توجه داشته باشین که هر قرصی عوارض خودشو داره
    یکی از این قرصها پرفنازین هستش
    پرفنازین بتدریج باعث از دادن بینایی فرد می شه
    و همه ی جانبازان اعصاب و روان این قرص رو مصرف می کنن
    و همین الان دو تن از جانبازان رو سراغ دارم که چند وقت پیش یه چششونو بخاطر عوارض همین قرص از دست دادن
    با این وجود بازهم رءیس بنیاد شهید واقعا نسبت به خونواده شهدا و جانبازان بی خیالند
    مثل اینکه اقای زاهدی با سه چهارتا خودکشی هنوز قانع نشدن
    با وجودی که از مشکلات و وضع زندگی این خونواده ها چه مالی و…کاملا با خبرند ولی بازهم خودشو زده به بی خیالی
    خب یه جانباز موجی چند نوع فشار رو تحمل کنه
    این فشارها باعث می شه که جانبازان عزیزمون خودکشی کنن
    آیا این وظیفه ی بنیاد نیست که باری از رو دوش این خونواده ها و جانبازان بردارن ؟؟؟

  17. متاسفانه همانطور که همه استحضار دارید ، بنیاد جانبازان ، جانبازان زیر ۲۵% را اصلا جانباز حساب نمیکنه و ارزشی برایشان قایل نیست و واین بندگان خدا چقدر مشکل دارند ولی کسی به دادشان نمیرسه، فقط خدا میداند این جانبازان چه می کشند.
    برای سلامتی همه جانبازان دعا کنید.
    لازم هست که این گله را هم داشته باشم که متاسفانه در هفته جانباز ، بنیاد جانبازان فقط با چند جانباز خاص دیدار میکنن ؛ نه همه جانبازان ، ای کاش لااقل با برنامه ریزی به همه جانبازان سر میزدند و …

  18. به یاد جانباز های شهر که بعد ازتحمل این همه سختی بی صدارفتند:
    چمدانش رابست
    روی یک شاخه ی بی برگ نشست
    درنگاهش همه ی خاطره هاصف بستند
    سرراهش خورشید مثل یک آینه شد
    وپرستوآرام شعررفتن راخواند
    آسمان پشت سرش آب فشاند.

  19. با سلام و درود خدمت خانواده های معظم شهدا و ایثارگران :
    به اطلاع می رساند با توجه به خودکشی های اخیر صورت گرفته چندتن از جانبازان عزیز شهرستان گراش که ناشی از موج انفجار و اثرات جنگ بوده است و همچنین در پی نارضایتی های کثیری از خانواده های معظم شهدا و ایثارگران نسبت به عملکرد بسیار ضعیف و وظیفه ی بنیاد شهید و امور ایثارگران در قبال خانواده های معطظم شهدا و ایثارگران این شهرستان ، بر آن شدیم تا روز دوشنبه در مورخه ۹۳/۲/۲۲ ساعت ۹ صبح جلوی فرمانداری تجمع یابیم و نارضایتی خود را از عملکرد رءیس و کارکنان این دستگاه اعلام داریم و خواسته های خود را به گوش فرماندار محترم برسانیم
    امید است که با تدبیرهای درست فرماندار محترم ،فردی لایق برای این دستگاه منصوب نمایند
    ومن الله التوفیق

    *لطفا این پیام را در واتساپ منتشر کنید

    1. کاملا مشخص است که بنیاد شهید کاری در گراش انجام نمیده. یکبار شده از دست ایشان راضی باشد؟ ایشان صرفا پست رییس را دوست دارد وبه فکر صندلی خودش هست که نکنه این موقعیت را از دست بده .همه با هم روز دوشنبه فرمانداری ویک گراشی دلسوز می خواهیم برا بنیاد شهید.

  20. لطفا این دیدگاه ها را بدست فرماندار برسانید تا بفهمد که بنیاد شهید به یک مجسمه رءیس نیاز ندارد
    بلکه به یک شخصی پرتوان و پر انرژی نیاز دارد که بتواند باری از روی دوش خانواده های شهدا و جانبازان بردارد

    دیگر بس است این همه ظلم در حق این خانواده ها
    دوشنبه همه با هم فرمانداری
    این پیام را تا جایی که می توانیم به اشتراک میگذاریم
    حضور هر چه بیشتر خانواده شهدا و جانبازان نشان دهنده ظلمی است که در حق آنها شده است

  21. سلام
    جمعی از فرزندان جانبازان و ایثارگران گراش در حال تهیه نامه‌ای سرگشاده خطاب به حجت‌الاسلام شهیدی رئیس بنیاد شهید کشور هستند.
    مخاطبین گریشنا که از مشکلات جانبازان اعصاب و روان اطلاع دارند لطفا با شماره ۹۱۷۸۸۱۴۳۹۴ تماش و یا مطالب‌شون رو به ایمیل Gerashi67[at]gmail.com بفرستند.

  22. با سلام خدمت تمامی دوستان و ضمن تشکر از نظرات شما…
    پدرم؛ با ارزش ترین دارایی زندگیم اکنون در میان ما نیست
    ما؛ یعنی مادرم…یعنی زنی که صبورانه بیست سال عاشقانه و صادقانه پا به پای مردی از جنس و بوی سادگی و لبریز از آرزوی شهادت لحظه لحظه هایش را گذراند و فداکارانه حق همسری را به جا آورد…
    دوستان عزیز
    من…فرزند این جانباز بزرگوار که هنوز داغ پدر روی دلم سنگینی میکند
    عاجزانه از تمامی شما بزرگواران تقاضا دارم که برای تکرار نشدن این مصیبت سنگین چاره ای بیندیشید
    پدرم مجروح شیمیایی و اعصاب روان هشت سال جنگ…که هیشه باعث افتخار و سر بلندی ما فرزندان و مادر بزرگوارم بوده و هست به مدت بیست سال دارو های عصبی و قرص های اعصاب مصرف میکردند
    ایشان نه تنها از درد جسمی بلکه از درد روحی که چه بسا به مراتب سخت تر بود رنج میبردند
    و ما….خانواده ای که ثانیه به ثانیه پا به پای پدر فداکارمان آب شدنش را نظاره گر بودیم خود نیز رنج فراوانی می بردیم…

    اکنون خدمت رییس محترم بنیاد شهید عرضی دارم
    آقای زاهدی
    من…فرزند ارشد مرحوم(ر.ش) به گونه ی داغ پدر؛ بر روح و روانم تاثیر گذاشته که از شما عاجزانه تقاضا دارم اجازه ندهید فرزندی اینگونه بیست سال از عمرش را در تب و تاب رنج و عذاب پدر بگذراند و آخر با دردآورترین حادثه ی زندگیش…عزیزترین و فداکارترین انسان زندگیش را از دست بدهد
    کمی خود را جای ما خانواده های جانبازان و شهدا بگذارید؛ باور کنید تمام زندگی پول و ماشین و خانه نیست
    خدای بزرگ شاهد است در تمام این بیست سال عمری که از خدا گرفتم آرزویم این بود هیچکدام از اینها را نداشته باشیم اما پدرم لحظه ای سالم و آسوده زندگی میکرد…بدون درد و رنج
    اما چه بسا که…
    نمیدانم چه بگویم که حرمت آن بزرگوار ذره ای زیر سوال نرود
    خدای عزیز شاهد تمام درد و رنج پدرم و…مادرم
    و همچنین ما فرزندان بوده و هست
    تنها امید دارم که دیگر شاهد این مصیبت بزرگ برای خانواده ای از جنس ما رخ ندهد
    کمی بیشتر تامل کنید
    کمی بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

34 نظر
scroll to top