بستن

آژیر خطر: ضرورت آسیب‌شناسی اجتماعی در گراش – بخش اول

mehrabi Hamzeh2 دکتر امیرحمزه مهرابی

 خودکشیِ یکی دیگر از مردان میان‌سال در شهرمان گراش (خبر در گریشنا) محملی بود برای دکتر امیرحمزه مهرابی تا درباره‌ی آسیب‌شناسی اجتماعی مقاله‌ی بلندی را به رشته تحریر در آورد و توجه همگان را به آژیر خطری که نواخته شده است جلب کند.

این مقاله در دو بخش به خوانندگان گریشنا عرضه خواهد شد. بخش اول این مقاله به طرح مساله، ضرورت آسیب‌شناسی اجتماعی در گراش، اولویت‌بندی آسیب‌شناسی، مساله خودکشی، و خودکشی از نظر اسلام می‌پردازد.

طرح مسئله

خبرهای نگران‌کننده‌ای از گسترش ناهنجاری‌های اجتماعی در گراش از رسانه‌ها و افواه عمومی شنیده می‌شود. تاکنون نحوه‌ی برخورد با این علائم هشدار دهنده، متفاوت بوده است:

عده‌ای در صدد انکار آن هستند، بعضی با بزرگ نمایی و دامن زدن به شایعات بی‌اساس در پی سیاه نمایی می‌باشند، گروهی آن را عادی تلقی می‌کنند، برخی با شنیدن این اخبار (و بعضاً شایعات) دچار یاس و نامیدی گشته‌اند، گروهی مشی بی‌خیالی را پیشه خود ساخته‌اند و با بی‌تفاوتی از کنار این پدیده‌ها، گذر می‌کنند و به زندگی عادی خود مشغول‌اند و…اما چه باید کرد؟ کدام روش صحیح‌تر است؟

پاسخ آن است که این ناهنجاری‌ها، کم و بیش در اغلب جوامع بشری وجود داشته و دارند. دقیقاً عین بیماری‌های جسمی که همیشه و همه جا بوده است. روش صحیح در برخورد با امراض روحی و اجتماعی (با اندکی تفاوت) می‌تواند مشابه برخوردِ جامعه‌ی بشری با بیماری‌های جسمی باشد. نه انکار بیماری، منجر به بهبودی مریض می‌شود و نه یاس و ناامیدی و بزرگ نمایی، راهکار عقلانی و علمی است.

پیشگیری، معاینه و درمان مستمر و مداوم آسیب‌ها، لازمه دوام حیات یک موجود زنده است. وجود علائم هشدار دهنده در فرد بیمار (درد، تب، فشار خون بالا یا پایین، رنگ غیرعادی صورت و…) موجب می‌شود اقدامات اورژانسی و فوری از جانب خود فرد، اطرافیان و کادر درمانی برای مداوای وی صورت گیرد.

جامعه نیز به‌عنوان یک موجود زنده، نیاز به مراقبت و آسیب شناسی دارد تا در صورت بروز علائم و نشانه‌های هشدار دهنده، اقدامی عاجل برای معالجه آن به عمل آید. افزایش پدیده‌های ناهنجار یا به اصطلاح «تراکم آسیب‌های اجتماعی» مثل: خودکشی، اعتیاد، قتل، سرقت، روابط نامشروع، طلاق، مصرف نوشابه‌های الکلی، رشوه خواری، فرار از منزل و…نشانه‌های مریضی و عدم تعادل وضعیت یک جامعه است.

مراقبت از جان و روان انسان‌ها و جامعه انسانی وظیفه‌ای همگانی به‌ویژه متخصصین و نخبگان دینی و دانشگاهی است. خوشبختانه در زمینه بهداشت تن، روز به روز مراکز آموزشی و درمانی و اقدامات پزشکی در حال گسترش است ولی توسعه مراقبت‌های «روان‌درمانی»، همپای «تن‌درمانی» صورت نمی‌گیرد. چه خوب است در گراش که عنایت ویژه‌ای به ساخت مراکز درمانگاهی و بیمارستانی توسط خیرین و تحصیل دانشجویان در رشته‌های پزشکی می‌شود، عنایتی هم به مسائل روحی، روانی و فرهنگی شهر بشود. پرداختن به مسائل فرهنگی و معنوی – به همان اندازه که بعد روحی بر بعد جسمی ترجیح دارد – باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.

همت و تلاش مسئولین و دلسوزان شهر برای تشکیل گروه‌های مطالعاتی و راه اندازی کلینیک‌های مشاوره و راهنمایی با استفاده از مشاورین مذهبی و دانشگاهی به عنوان اولین اقدام، می‌تواند آغازی برای برخورد با آسیب‌های روانی و اجتماعی باشد.

 ضرورت آسیب‌شناسی اجتماعی در گراش

آسیب‌شناسی اجتماعی (social pathology) مفهومی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی است که دانشمندان بین بیماری‌های جسمی و آسیب‌های اجتماعی (کج‌روی‌ها) قائل می‌شوند. در پزشکی، به مطالعه و شناخت ریشه بی‌نظمی‌های ارگانیسم (موجود زنده) آسیب شناسی می‌گویند. در مشابهت کالبد انسانی با کالبد جامعه (نظریه اندام‌وارگی) می‌توان آسیب‌شناسی را مطالعه و ریشه‌یابیِ «بی‌نظمی‌ها و انحرافات اجتماعی» تعریف کرد.

چندین دهه است که در جوامع پیشرفته، آسیب‌شناسی اجتماعی به‌عنوان ضرورتی انکارناپذیر مورد توجه همگان قرار گرفته است. آسیب شناسی اجتماعی به بررسی انواع مشکلات می‌پردازد که در سطح اجتماعی مطرح هستند و سعی می‌کند علل مختلف آن‌ها را از جنبه‌های مختلف فردی، اجتماعی و غیره مورد بررسی قرار دهد.

 اجازه دهید بحث را با چند پرسش ادامه دهیم:

چه چیزی به عنوان آسیب شناخته می‌شود؟ علل بروز ناهنجاری‌های اجتماعی چیست؟ عوامل زمینه ساز و آشکارکننده آن کدامها هستند؟ حدود و ثغور آن چقدر است؟ شاخص حالت نرمال و بحرانی وضعیت جامعه چه میزان است؟ در کدام طبقات گسترش بیشتری دارند؟ در کدام سنین گسترش بیشتری دارند؟ توانایی جامعه برای کنترل و نظارت بر آن‌ها چقدر است؟ از چه راه‌هایی می‌توان به کاهش آن‌ها مبادرت کرد؟ وظیفه هریک از شهروندان، مسئولین و مؤسسات در پیشگیری چیست؟ و …

همه این‌ها سؤالاتی هستند که در حوزه آسیب شناسی اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرند.

آسیب شناسی و بحث‌های پیرامون آن بحثی گسترده و مداوم و دانشگاهی را می‌طلبد تا ضمن پاسخ به پرسش‌های بالا، بتوان ضرورت توجه به آسیب شناسی برای مسئولین و مردم تبیین نمود. به عقیده صاحب‌نظران، مسائل اجتماعی، پدیده‌هایی غیر فردی، واقعی و قابل کنترل‌اند که می‌توان با ارائه راه حل‌هایی جامع از سوی متخصصان امر، برای پیشگیری از آن‌ها اقدام کرد. طرح مسائل جامعه و پرداختن به آن‌ها به‌صورت شفاف، چه از لحاظ پاسخگویی به پرسش‌های علمی و چه از نظر پاسخ به نیازهای جامعه و ایجاد وفاق و تعامل میان مردم  و مسئولان و نهادهای رسمی و غیررسمی در جهت حل مسائل اجتماعی، اهمیت زیادی دارد چرا که مسائل اجتماعی قابل اصلاح و پیشگیری است و تنها نیازمند توجه مسئولین و مردم و برنامه ریزی‌های بلند مدت و توجه مستمر است.

هر چند متأسفانه در جامعه ما به دلایل مختلفی از جمله اهمیت نداشتن مشکلات روانی اجتماع، محدودیت‌های تحقیق، فقدان آمار و اطلاعات موثق، عدم همکاری خانواده‌ها به دلیل حفظ آبروی خانوادگی، هزینه‌های بالای پروژه‌های تحقیقات میدانی، بی‌رغبتی مسئولین به انجام این‌گونه تحقیقات و… زمینه‌های مناسبی برای تحقیقات جامعه‌شناسی انحرافات فراهم نیست.

 اولویت‌بندی آسیب‌شناسی:

هر چند هر یک از انحرافات اجتماعی به‌ نوبه خود خطرناک و آسیب محسوب می‌شود ولی در شرایط فعلی گراش، بحث پیرامون «خودکشی» از حساسیت و ضرورت بیشتری برخوردار است. نوظهور و روبه‌رشد بودن این ناهنجاری، تبعات بسیار نگران کننده و دهشتناک پدیده خودکشی و تأثیر گستره و عمیق آن بر خانواده قربانی و سایرین، لزوم پرداختن به آن را تقویت می‌نماید. آنچه جای تأمل و مطالعه بیشتری دارد آن است که در گراش کسانی دست به خود کشی زده‌اند که هیچ‌گونه سابقه سوء نداشته و تقریباً تمامی آن‌ها افرادی مذهبی، متعهد، خانواده دار و شاغل و در موارد متعددی، از نیروهای ارزشی و رزمندگان بوده‌اند. پدیده عجیب و نادری که در شاید در هیچ یک از موارد مطالعه شده، سابقه نداشته است!

عمل خودکشی مختص زمان حاضر نبوده و از دوران‌ بسیار قدیم تا به حال وجود داشته است؛ اما آن چه تازگی دارد گسترش و افزایش تعداد خودکشی‌ها است. خودکشى پدیده‌ای است که همراه با پیشرفت تدریجى جوامع و تحول و دگرگونى ساختارها در حال حاضر رشد چشمگیرى یافته و با وجود اهتمام و سعى جامعه شناسان و روانشناسان در تحدید و کنترل آن، متأسفانه همچنان شاهد افزایش وقوع این پدیده تلخ در بسیارى از جوامع هستیم.

در حال حاضر نظریه‌های گوناگونی در مورد خودکشی و علل اقدام به خودکشی وجود دارد که عبارت‌اند از: نظریه‌های جامعه شناختی، روان‌شناختی، زیستی و…

در جامعه شناسی، خودکشی بیش از آنکه یک پدیده‌ی فردی باشد یک پدیده‌ی فرهنگی اجتماعی است و دلایل آن را باید در ساختار و مناسبات اجتماعی جست‌وجو کرد.

نظریه روانشناسی، به طور کلی به عوامل روانی و فردی توجه دارد. نظریه شناختی، خودکشی را نمونه‌ای از رفتار حل مسئله می‌داند. در نظریه‌ی روان‌پزشکی، خودکشی یک بیماری روانی است که ریشه‌ی آن را باید در سایر بیماری‌های روانی جست‌وجو کرد. در نظریه‌ی زیستی بین خصوصیات زیستی و جسمی افراد که معمولاً ارثی است با رفتارهای آنان، ارتباط نزدیکی وجود دارد.

ولی واقعیت آن است خودکشی پدیده‌ای است که عوامل متعدد فردی، روانی و اجتماعی در شکل گیری آن نقش دارند از این رو برای دست‌یابی به علل خودکشی، توجه به همه‌ی این عوامل ضروری است.

 مساله‌ی خودکشی

خودکشی «Suicide» تلاشی آگاهانه برای خاتمه دادن به زندگی شخصی توسط خودش است. بهترین تعریف از خودکشى را امیل دورکیم جامعه شناس معروف فرانسوى دارد و معتقد است: «خودکشى یعنى هرگونه عمل و رفتارى که متأثر از عوامل مختلف براى حذف خود صورت می‌گیرد».

ژان باچلر در کتاب خودکشی خود می‌نویسد: «انسان با خودکشی کردن سعی می‌کند از روبرو شدن با شرایط غیرقابل تحمل زندگی فرار کند.» به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد و دشوار زندگی می‌داند. فردی که اقدام به خودکشی می‌کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم‌ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است.

به عقیده دورکیم عدم تجانس افراد با هم و احساس غربت، تنهایی و کم ‌شدن تعداد افراد خانواده‌ها و کاهش یافتن محبت خانوادگی، افزایش استقلال فردی، چشم و هم‌چشمی‌ها و پیدا شدن آرزوهای دور و دراز زندگی مادی، خواستن‌ها و نتوانستن‌ها، فرار از خانواده و پناه بردن به اجتماع ناآشنا، سرگشتگی در میان ارزش‌های متضاد زندگی شهری جدید، ناتوانی در مبارزه با دشواری‌ها و شکست‌ها و نومیدی‌ها، محرومیت در عشق توأم با فقر مادی و سرانجام ضعف یا رنجوری شخصیت، آن چنان ناراحتی‌هایی ایجاد می‌کند که فرد خود را در نابودی و پوچی جستجو می‌کند و دست به خودکشی میزند.

در واقع تصمیم یا اقدام به خودکشى می‌تواند از عوامل شخصیتى، اجتماعى و فرهنگى ریشه بگیرد. احساس ناتوانى در حل مشکلات خانوادگی، شرایط نامناسب شغلى و معیشتى، مشکلات روحی و روانی و… می‌تواند زمینه ساز شکل گیرى فکر براى نابودى فردى و یا اقدام براى رهایى از این مشکلات باشد.

به عبارت دیگر خودکشی پدیده‌ای چند علتی است و از جمله علل اقدام به خودکشی می‌توان به: ۱ -اختلافات خانوادگی ۲ -مشکلات عاطفی ۳ – مشکلات روحی و روانی ۵ مشکلات اقتصادی ۴ -مشکلات تحصیلی و غیره اشاره کرد. علاوه بر این‌ها باید توجه داشته باشیم که ظرفیت‌های افراد با هم یکسان نیست و برخى از افراد توانایى تحمل مشکلات و سختی‌ها را دارند ولى برخى دیگر در مقابل کوچک‌ترین سختى یا مشکلى از خود واکنش منفى نشان می‌دهند پس مسئولان باید این افراد را شناسایى کنند و برای رفع مشکلات آنان برنامه ریزی نمایند. خودکشی زمانی رخ می‌دهد که فرد علاوه بر عدم تجربه دل‌بستگی امن، در لحظات بحرانی زندگی‌اش، خود را تنها و بی‌حامی احساس می‌کند و چون از نظر توانایی شخصیتی، تحمل ناکامی و حل مشکل را ندارد، با از دست دادن انگیزه‌های حیاتی، مثبت اندیشی و امیدواری به بن‌بست خودکشی می‌رسد.

هر چند بنا بر اعلام کارشناسان، خودکشی معضل اصلی جامعه ایرانی نیست، اما بررسی آمار خودکشی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که با آمار فزاینده‌ای در برخی از استان‌ها مواجه هستیم.

 خودکشی از نظر اسلام:

 خودکشی از نظر اسلام حرام، محکوم و از گناهان کبیره است و کسی که آگاهانه و به‌صورت عمدی مرتکب این جنایت شود، مستوجب آتش جهنم است. چنانکه در قرآن کریم می‌فرماید: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إنَّ اللّه َ کانَ بِکُمْ رَحیما، وَمَنْ یَفْعَلْ ذلک عُدْوانا وَظُلْما فَسَوْفَ نُصْلیهِ نارا»؛ «و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد.»

روایات فراوانی در نکوهش و مذمت خودکشی وارد شده است. در این روایات، صاحبان این عمل، اهل جهنم قلمداد شده و بهشت برای آن‌ها حرام شمرده شده است. نمونه‌ای از این روایات بدین شرح است:

امام صادق (ع) درباره عاقبت خود کشی می‌فرمایند: «من قتل نفسه متعمداً فهو فى نار جهنم خالداً فی‌ها» (هر کس عمداً خود کشی کند، برای همیشه در آتش جهنم می‌ماند).

رسول خدا (ص) فرمود: «کسی که به وسیله چیزی از دنیا خودکشی کند، در روز قیامت به وسیله همان چیز عذاب خواهد شد.»

و نیز فرمود: «میان انسان‌های پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از شدّت بی‌تابی کاردی برداشت و با آن دستش را قطع کرد و از شدّت خونریزی مُرد، پس خداوند فرمود: بنده‌ام در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت… پس من بهشت را بر او حرام کردم.»

رسول خدا (ص) فرمود: «کسی که به طریقی خودکشی کند پس به آتش جهنم پرت می‌شود و در آن تا ابد خواهد ماند.»

از امام باقر (ع) روایت شده: «شخص مؤمن به هر بلایی گرفتار می‌شود و به هر مرگی ممکن است بمیرد ولی خودکشی نخواهد کرد.»

از مجموع آیات و روایات گذشته استفاده می‌شود که خودکشی از نظر اسلام از گناهان کبیره محسوب می‌شود، انجام آن حرام است، و مرتکبین آن اهل دوزخ‌اند.

حتی برخی از گروه‌های اهل سنت مانند حنبلی‌ها کسی را که خودکشی می‌کند کافر دانسته و نماز میت را برای او واجب نمی‌دانند. محمد بن ادریس شافعی (متوفی ۲۰۴. ق) از علمای اهل سنت، معتقد است که بر کسی که خود کشی کرده کفاره تعلق می‌گیرد و باید از اموال (ترکه) وی، به‌اندازه یک دیه کامل برداشت و به خزانه بیت‌المال واریز کرد. اما علمای شیعه، چنین اعتقادی ندارند.

 تأکید می‌شود، این حرمت‌ها و مجازات‌ها، در مورد کسانی مطرح می‌شود که از روی عمد و آگاهانه دست به این اقدام پلید می‌زنند، ولی در مورد کسانی که بر اثر مصرف داروهای روانی از خود بی‌خود می‌شوند و یا از روی اشتباه مرتکب این خطا می‌گردند، مستوجب گناه یا ملامت نیستند و باید برای آن‌ها از خداوند، طلب آمرزش و رحمت کرد.

در روم قدیم، وصیت‌نامه کسانی که خودکشی می‌نمودند را باطل می‌دانستند لذا اموال این انتحارکنندگان به نفع دولت ضبط می‌گردید. در فرهنگ رومیان، کسی که خودکشی می‌کرد مجازات می‌شد و ازدواج با بیوه چنین فردی را موجب ننگ و سرافکندگی می‌دانستند. نحوه مجازات انتحارکننده هم به این صورت بود که جسد او را روی چهارچرخه به پشت خوابانیده و در شهر به معرض نمایش می‌گذاشتند و سپس جسد را به زباله‌دانی می‌انداختند.

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

5 نظر

  1. به گریشنا سر زدم . از این خبر ناراحت شدم . بیاد گذشته خودم افتادم . دوران دانشجویی در شهر غریب . دوران سخت سربازی . در دوران دانشجویی یکی از دوستان من که اصفهانی بود خودش را حلقه اویز کرد و به این طرق به حیات خودش پایان داد . البته موقعی این کار را انجام داد که من فارغ التحصیل شده بودم و یکسالی می شد که از هم جدا شده بودیم . در دوران سربازی هم سربازی که بچه مشهد بود خودکشی کرد . او باریختن نفت بر روی خودش خودش را به اتش کشید . این بنده هم هم رده من نبود اما در یک پادگان خدمت می کردیم . این اتفاق هم موقعی رخ داد که ما منتقل شده بودیم و جای دیگری خدمت می کردیم . از طریق دیگر دوستان از این واقع خبر دار شدیم .
    در هر دوحالت کاملا مشخص بود که اینها خودکشی می کنند . خودکشی کاملا واضح و قابل پیش بینی می باشد . این افراد از نظر بدنی تحلیل می روند . ضعیف می شوند . از چند روز قبل از خودکشی مدام از ان دنیا می گویند . مرگ را لذت بخش می دانند . افسردگی شدت پیدا می کند . خنده برایش سخت می شود . مدام به همه چیز گیر می دهند . و….
    در چنین شرایطی اطرافیان باید به چنین شخصی توجه کنند . او را حمایت کنند . اینکه گفتم توجه کنند منظورم این نیست که بیشتر به او محبت و نرمی نشان دهند . بلکه بیشتر در کانون توجه و اهمیت باشد . کارها را بیشتر به او بسپارند . مثلا در مورد ان بنده خدای اصفهانی هر روز او را شهردار می کردیم . کارهای خرید را به می سپردیم . اجازه نمی دادیم او تنها باشد . مدام از او می خواستیم تا از خانواده ش تعریف کند . . با او زور ازمایی می کردیم .
    روحشان شاد .
    فراموش نکنیم که یک زورازمایی صمیمی . یک ضربه مشت که از روی رفاقت به همدیگر حواله می کنیم کفایت می کند تا ادم نا امیدی را به زندگی برگرداند . یک شوخی لفظی . یک خنده . یک تماس جسمی . یک فشار دست برای مدتها عمل خودکشی را به فراموش می اندازد .

  2. سلام فرزاد جان بیشتر فیلم های ایرانی مرگو میر وخودکشی زیاد داره چه سینمایی وچه خانگی وبیشتر مراحل از جگونگی بدست اوردن طناب وکلا فراهم کردن اقدامات نشون میده کلا باعث افسرده دشدن هست وقتی چنین شبکه ملی این برنامه ها در کار دارد مشخصه چی میشه……

  3. سلام
    جمعی از فرزندان جانبازان و ایثارگران گراش در حال تهیه نامه‌ای سرگشاده خطاب به حجت‌الاسلام شهیدی رئیس بنیاد شهید کشور هستند.
    مخاطبین گریشنا که از مشکلات جانبازان اعصاب و روان اطلاع دارند لطفا با شماره ۹۱۷۸۸۱۴۳۹۴ تماش و یا مطالب‌شون رو به ایمیل Gerashi67[at]gmail.com بفرستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 نظر
scroll to top